یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

چند دلیل برای افزایش مهاجرت ها از بیرجند

هرم پور – چند سالی بود که مدام می شنیدم خانواده هایی در حال زمزمه ی ترک بیرجند هستند. بعدها شنیدم خیلی هایشان از بیرجند به شهرهای دیگر مهاجرت کرده اند. یکی دو سال اخیر به ویژه بعد از فروکش کردن ماجرای کرونا، نه تنها این ماجرای تلخ و غم انگیز را می شنوم بلکه تعداد زیادی از دوستان، آشنایان، همکاران، همسایه ها و کارمندان بعضی از ادارات را می شناسم که یا از بیرجند به شهرهای دیگر مهاجرت کرده اند یا در حال پیگیری و انجام مراحل پایانی نقل و انتقال خودشان، همسر و فرزندانشان و حتی کسب و کارشان به شهرهای دیگر به ویژه شهرهای شمالی کشور، مشهد یا تهران هستند. حتی بعضی که به دلیل علقه های عاطفی و حضور پدر یا مادر در بیرجند مانده اند، به اجبار خانواده ها ترکشان کرده اند و رفته اند. معمای این تصمیم برای من چندان تعجب آور و پاسخش هم چندان سخت نیست. بیرجند، با تمام جاذبه های اجتماعی و فرهنگیش، اما باید بپذیریم که در این سالها، نه جاذبه ی تفریحی و شغلی و زیست محیطی داشته و نه مسئولین تلاشی برای افزایش یا حداقل نگهداشت این جاذبه ها انجام داده اند. حداقل از چهار یا پنج سال گذشته به این طرف، بیرجند، دیگر آن شهر همیشه تمیز با آسمان آبی و ابرهای زیبایش نیست. از اواسط بهارش تا انتهای تابستانش، مردم، مدام درگیر و دار تحمل درد جدیدی به نام ریزگردها و غبارها شده اند که در سکوت و خاموشی، همه ساله دهها همشهری ما را به کام مرگ کشانده، و شهر را به فرشی از خاک و شن و گرد و غبار تبدیل کرده است. بیرجند، شهریست که اماکن تفریحی ویژه ای ندارد و حتی گاهی پیش آمده که تفریح عادی و شرعی و قانونی مردم این شهر، همواره زیر ذره بین آزار دهنده ی هزاران سؤال اطرافیانشان قرار داشته که خودش رنجی مضاعف را به آنها تحمیل کرده است. شهر، کوچک است و باید بپذیریم که خیلی ها از اینکه مدام زیر ذره بین نگاه و سؤال دیگران باشند خوششان نمی آید. یکی از دوستانم چند وقت پیش می گفت از بیرجند رفتم چون هر بار ماشین جدیدی سوار می شدم یا به رستوران یا مکان تفریحی می رفتم به شوخی یا به جدی به همسرم طعنه می زدند که شوهرت از کجا این همه می آورد؟ کار خلاف که نمی کند؟ شما از کجا منبع درآمد دارید؟ قوم و خویش مسئولین هستید یا گنجی پیدا کرده اید؟ و می گفت مدام جنگ اعصاب داشتیم و از شهر رفتیم و راحت شدیم!! هرچند بافت تخصصی شهر به دلیل برخی مهاجرت های متخصصین اداری و فنی و دانشگاهی به بیرجند، فضای نخبگانی مطلوبی پیدا کرده اما متأسفانه در سالهای اخیر، بافت جمعیتی اصیل بیرجند نیز به دلیل برخی مهاجرت های حاصل از مشکلات اقتصادی یا زیست محیطی از استانهای همجوار به شدت دچار تغییر شده و این تباین اجتماعی به برخی تفاوت های فرهنگی و ایجاد بعضی تنش های کوچک و بزرگ منتج گردیده است، بی آنکه مسئولین این تعارض ها را پیش بینی کنند یا برایش چاره ای بیندیشند. از سوی دیگر، شهرِ بی اقتصاد یا کم اقتصاد بیرجند که نه آنچنان صنعتی است و نه باقی مانده در بافت سنتی خودش، چونان که خود شهر هم بر سر دوراهی تعارض مانندی باقی مانده که «پا به صنعتی شدن بگذارد یا در همان شرایط سنتی خودش باقی بماند؟»؛ باعث گردیده بخشی از اقتصاد این شهر، در حلقوم مشاغل کاذب فروخورده شود و چهره ی اجتماعی، فرهنگی و حتی امنیتی و انتظامی آن را به ویژه در حاشیه ها به شدت دچار خدشه کند. برخی حسادت های عجیب، زیر پا خالی کردن های غیرمعمول به ویژه در فضاهای کارمندی، رودربایستی های تاریخی مردم با همدیگر در شهر که گاهی از آن به نجابت مردم یاد می شود و من معتقدم اگر به صورت درستی شناخته و مدیریت نشود متأسفانه می تواند بعضی جوانه های نفاق را در بین ما ایجاد یا منتشر نماید، چشم و هم چشمی ها و فراگیر شدن تب بعضی مشاغل به یکباره در شهر که بعضی از اولین مشاغل را با صاحبانشان به زمین می زند، بعضی تنگ نظری ها در فضاهای مختلف شهر، کم برخورداری یا فقدان برخورداری شهر از یک شادابی مداوم اثربخش برای اهالی و شهروندانش، پیرماندن فضای زیست شهری در ازای جوان شدن روز به روز جمعیت، کم سرعتی خدمات رسانی ها، خشکسالی و کاهش شدید تنوع زیست محیطی و خدشه دار شدن چهره ی زیست محیطی و آب و هوایی بیرجند و اطرافش که این موضوع را اخیراً یکی از دوستانم با ارائه ی آماری از افزایش مراجعین به متخصصین پوست و آلرژی در بیرجند مستند می کرد، افزایش شدید اجاره بهای منازل و مغازه ها و دفاتر کاری در مقابل افزایش تقریباً نرمال و قابل تحمل و ملایم همین قیمت ها در اغلب شهرهای دیگر کشور و نیز تفاوت فاحش درآمدها در بیرجند با شهرهای دیگر، از جمله مواردی هستند که حداقل خود من را برای دلیل گویی(نه دلیل تراشی) بعضی از دوستانم برای مهاجرت از بیرجند قانع می کنند.نمی دانم در یک دهه ی آینده بر سر بیرجند، این شهر زیبای کویری چه خواهد آمد.

می خواهید بگویید ناامیدانه است یا سیاه نمایی، اما مستقل می نویسم و در این ماهها، همواره نوشته ام که متأسفانه چندان پیش بینی های خوبی از آینده ی شهر بیرجند ندارم. مگر مسئولین و خود مردم همت و اراده ای برای تغییر این مسیر داشته باشند.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق 09304943831 یا صفحه اینستاگرامی @s.hossein.harampoor.m اعلام یا ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت