یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

چند جمله برای «از ما بهترون های مجازی» استان

هرم پور – این روزها که پای سلبریتی ها، بلاگرها و از «ما بهترون های» مجازی به پای استان ما هم باز شده، این روزها که بعضی از رسمی ها و خیلی از غیررسمی های استان هم در تلاشند از ظرفیت این بلاگر ها استفاده کنند، این روزها که به جای آنکه مراجع رسمی اجتماعی، مردم را تربیت کنند یا بجای آنکه مجاری رسمی فرهنگی، برای مردم ذائقه بسازند، بلاگر ها، سلبریتی ها و صفحه های رنگ و وارنگشان در حال اندازه گیری قامت مردم و دوخت انواع لباس های جور واجور در خیاط خانه های اجتماعی و فرهنگی و سبک زندگی فراشهریشان هستند، خیلی با خودم فکر می کنم چه کسی قرار است نسبت آنها با مردم را، نسبت آنها با توسعه ی استان را، نسبتشان با تعهد به فرهنگ این استان را، نسبتشان را با پولی که از ذائقه و گاهی سادگی مردم به جیب می زنند، نسبتشان را با مسئولین، نسبتشان را با نیازهای استان، نسبتشان را با مطالبات بزرگ و کوچک این استان، نسبتشان را با دغدغه های این مردم، نسبتشان را با چشم های به انتظار نشسته ی نسل فردا و نسبتشان را با وجدان خودشان مشخص کند؟ از میان ده ها هزار صفحه مختلف در فضای مجازی، این ده ها نفر زن و مردِ از ما بهترون، این سایه های خوش آب و رنگ و لعاب، هر روز، هزاران بار بیشتر از هرکسی در این استان دیده می شوند، شنیده می شوند، تقلید می شوند، آنقدر که بعضی از خواص اداری هوس می کنند گاهی پای روی عهد و پیمانشان با گذشته و نوع نگاه و سلیقه ها و ذائقه هایشان به آینده بگذارند، دعوت نامه ای خرجشان کنند و برای دیده شدن استان، دست به دامنشان بیاویزند، بعد به یک باره رهایشان کنند و در این رهاشدگی با طعم استفاده از فرصت، چرا دوباره به رنگ و لعاب زندگی هایشان، به نمایش همه روزه ی خودشان و به تحمیل یا بهتر است بگویم به پیشنهاد سبک های زندگی نه چندان متناسب با فرهنگ بومی شان، با همان رنگ و لعابهای ساختگی و نه واقعی، نپردازند؟ واقعیت بین و واقع نگر باشیم.چنین آدم هایی را در استان و در شهرهای این استان، نه می توانیم نادیده بگیریم و نه می توانیم در میانه ی ماجرای عجیب و غریب فرهنگ در سالهای اخیر، خواستن یا نخواستنشان را به مردم تحمیل کنیم. اما می توانیم و می باید حضورشان را بپذیریم و به این قبولِ همراه با منطق برسیم که آنها «هستند»، سخت هم «هستند» و باید این بودن را به فرصت هایی برای استان تبدیل کنیم تا رنج بودنشان به گنج سودشان بیارزد. این بعضی از « از ما بهترون های مجازی»، این به قول یکی از دوستانم بعضی از «سوسول های با نمک مامانی»، این بعضی از اهالی قبیله ی «سلبریتی های تازه بلاگر شده ی استانی»، باید بدانند که تعهدشان در فضای مجازی نسبت به استان، مخصوصاً آن وقتی که بالای صفحه، کلمه ی کهکشانی و آتشفشانیِ «بلاگر» را می نویسند، چیزی ورای آن لب و لوچه های عجیب و چشم و دماغ و ابروهای عمل شده شان هست. کاری ندارم استفاده از بلاگرها در مسیر معرفی استان خوب بود یا در آینده هم خوب خواهد بود یا نه؟ قضاوتی هم نمی کنم که این عملیات، به نفع استان تمام شد یا به ضررش، یا به نفع متولیانش یا به ضررشان؟ این ها را گذشت زمان نشان خواهد داد، و توصیه و پیشنهادی هم ندارم که در آینده، از این ماه پیشونی های استانی، از این کراش العالمین های همسایه و از این زینت المجالس شهری، چه زن و چه مردش، باز هم باید در جیبمان داشته باشیم یا استفاده بکنیم یا نه؟ اما یاد ما و یاد آنها و یاد همه باشد که این روزها، هر کس می خواهد کاری بکند کارستان، مرد و مردانه برای «توسعه و پیشرفت» استان به وسط صحنه بیاید، مخصوصاً اگر می خواهد از این به بعد، «سلبریتی توسعه ی استان» باشد یا اَدای «بلاگر پیشرفت و آبادانی استان» را در بیاورد. اگر هم جز این است، آنجاهایی که حمایتشان می کنند، یا نظارتشان می کنند یا قرار است تربیتشان بکنند،حواسشان جمع نیت ها و هدف ها و مسیرها باشد.(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق 09304943831 یا صفحه اینستاگرامی @s.hossein.harampoor.m اعلام یا ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت