بهروزی فر – از روزی که قابله مجلس در سالهای نخست دهه
۸۰ خورشیدی بچه نارسی را از زهدان خراسان
درآورد که بعدها اسمش را خراسان جنوبی گذاشتند خیلی گذشته . بیشتر از دو دهه. …اما خراسان جنوبی ، متولد شده ی علیل، هنوز در انکوباتور است، به زور نفس می کشد، راه نمی رود، عصا نیاز دارد ، روی ویلچر نشسته و خسته است . چرا چنین است ؟ چرا بزرگ نمی شود ؟ قد نمی کشد ؟راه نمی رود ؟ آیا ظرفیت بزرگ شدن ندارد ؟ آیا DNA این کودک مسن چنین است و یا علت چیز دیگری است ؟ یا شاید زودتر از موعد متولد شد؟ …نیکوس کازانتزاکیس حکایت جالبی نقل می کند که «در دوران کودکی، یک پیله ی کرم ابریشم را بر روی درختی می یابد، درست هنگامی که پروانه خود را برای خروج از پیله آماده می سازد اندکی منتظر می ماند، اما چون خروج پروانه طول می کشد کازانتزاکیس تصمیم می گیرد این فرایند را شتاب بخشد. پس با حرارت دهان خود آغاز به گرم نمودن پیله می کند و آنگاه، پروانه خروج خود را آغاز می کند، اما بالهایش هنوز بسته اند و در نتیجه اندکی بعدمی میرد…! کازانتزاکیس می گوید: بلوغی صبورانه با یاری خورشید لازم بود ، اما من انتظار کشیدن نمی دانستم. آن جنازه ی کوچک، تا به امروز، یکی از سنگین ترین بارها بر روی وجدان من بوده است!» آیا آن جنازه کوچک، جنازه توسعه خراسان جنوبی است ؟ ؟ آیا بزرگ شدن این کودک علیل، منتظر ظهور یک ناجی است؟

مهدی آبادی – حمله سراسری رژیم کودکش و اشغالگر قدس به خاک ایران در روزهای