بهروزی فر – صبح های پنجشنبه، خیابان ها از بقیه روزهای هفته خلوت تر است و آرامش معابر متأثر از تعطیلی مدارس و اغلب مهد کودک ها را کاملاً می توان لمس کرد! صبح های پنجشنبه ، نَه شلوغی چهارراه ها اذیتت می کند، نَه دویدن های گاه و بیگاه و بی هوای بچه ها وسط خیابان، وَ نَه سرعت زیاد برخی راننده های عجول! درست عکس آنچه که در طول هفته شاهدیم، به تصویر کشیدن آنچه هر روز صبح بر حال و هوای شهر حاکم است، کار سختی نیست و قطعاً همه شما آن را به چشم دیده و با همه وجود لمس کرده اید. در سراشیبی یک خیابان، تصویری از رژه انواع خودروها را مشاهده می کنی، یکی سریع می رود تا زودتر به مقصد برسد ، یکی هم محتاطانه می رانَد تا اسیر خبط وُ خطای رانندگی بی احتیاط ها نشود، دوچرخه ها و موتورسیکلت هایِ با سرنشین های بدون کلاه کاسکت، لای ماشین ها وول می خورند و آلودگی صوتی ناشی از بوق زدن های مکرر و ممتد را سبب می شوند، عابرین پیاده هم که خوب می توانند گره بیندازند وسط چپ و راست رفتن های خودروها و معطلی ایجاد کنند و صدای بوق ماشین ها را دربیاورند. فاجعه ترین بخش ماجرا، نزدیک شدن به محدوده یک مدرسه است که ترافیک را دوصد چندان می کند، مهمترین تصویر و بهتر است بگویم بدترین صحنه ها در این مناطق، مربوط به اصرار خانواده هاست بر اینکه فرزندان شان را درست جلوی در مدرسه پیاده کنند، پدر و مادرها انگار در این یک مورد هیچ تعارفی هم ندارند و ملاحظه هیچ کسی را هم نمی کنند، چون به خود اجازه می دهند دوبله و سوبله بایستند و صدمعبر کنند اما بچه راحت تر پیاده شود و فاصله کمتری تا در ورودی مدرسه داشته باشد. آنچه مبرهن است، این است که از برخی مدارس حتی علاوه بر تذکرهای شفاهی مدیران، برای همه والدین پیامک ارسال شده و خواهش کرده اند برای حفظ سلامت بچه ها و تردد امن ترشان هنگام خروج، خانواده ها از ازدحام جلوی مدرسه پرهیز کنند، چرا که بهنگام توقف ماشین ها در نزدیک مدرسه، دانش آموزان مجبور می شوند لابه لای خودروها به دنبال پدر و مادر خود بگردند و همین حرکت ها و گاه بی توجهی برخی راننده ها، زمینه بروز تصادف را به همراه داشته است. کانون ها و مراکز آموزشی مختلف اما، از این قاعده آرامش پنجشنبه ها مستثنی هستند و تکرار این صحنه ها را در تمام روزهای هفته، جلوی این مراکز شاهدیم، میدان تمنای باران و خیابان طالقانی و بلوار معلم و… هم ندارد، همه به یک اندازه می توانند گره بیندازند به ترافیک شهر و حال خیابان های کم عرض را بدتر کنند. برای رانندگانی که قرار است از این مسیرها عبور کنند و کاری با مدرسه و مرکز آموزشی ندارند، پذیرش این فرهنگ غلط برخی والدین، سخت و غیرممکن است و گاه برخوردهای تلخی را به همراه داشته و دارد. این ایستادن های خارج از قاعده و چارچوب، ترافیک – در پاسداشت زبان فارسی، بخوانید شد آمد – ایجاد کرده و جابجایی و حرکت را دشوار می سازد و گلایه رانندگان از نبود مأمور پلیس و عدم مدیریت درست این شرایط توسط مردان قانون را به همراه دارد. اگرچه نظم در آمد و شد با حضور پلیس رابطه مستقیم دارد اما از آن جایی که قوانین راهنمایی و رانندگی، تکلیف همه- راننده و عابر پیاده- را در حوزه تردد در معابر روشن کرده، حداقل انتظار از هر شهروندی این است که با تمکین به قانون، حواسش به حقوق دیگران باشد و تبعات هر حرکتی که انجام می دهد را بسنجد و برای لحظه ای خود را جای دیگران بگذارد و یادمان باشد همین حرکت ها و رفتار ماست که باورهای فرزندان مان را شکل می دهند و زمینه ساز آینده ای تاریک یا روشن خواهند بود، قطعاً اگر امروز از فرهنگ شهروندی غنی در کشورهای توسعه یافته می خوانیم و می شنویم، این توفیق نتیجه تلاش های گذشته و باورهای درستی است که در نسل جدید ریشه دوانده و ماندگار شده است، پس اگر فرزندان مان را دوست داریم و برای فردای زندگی آنها دغدغه داریم، امروز پلیس خود باشیم.(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۹۲۲۱۳۴۲۸۷ اعلام یا ارسال بفرمایید)
دادرس مقدم – پیرمرد بشرویه ایی با بخشش فیش حج خود به جبهه مقاومت از