دادرس مقدم – شاید شما هم همینطور باشید وقتی یک عدد و رقم بالا به گوشتان می خورد اولین جایی که ذهنمان به سمتش رجوع می کند تقسیم آن بر معیارها و عددهای زندگی خودمان است مثلا همین چای دبش را در نظر بگیرید . خیلی از ما به خودمان گفته ایم با پول این فساد می توانستیم چند ماشین بخریم یا چند آپارتمان می شود در بهترین نقطه بیرجند ساخت ؟ ذهن انسان همیشه پردازشگر و تطبیق دهنده اعداد و رقم ها با واقعیت های زندگی پیرامونی ماست اما در همین عملیات ذهنی یک نکته هم پنهان است و آن اینکه این اتفاقات قطعا یکباره و با شروع چند ده میلیارد دلاری نبوده بلکه این عدم نظارت ها و بعضا تعلل بوده که به یک مشکل ساختاری در نظام اداری ما تبدیل و باعث شده در ابتدا با مبلغی ناچیز و یا تصمیمی اشتباه ، شروع و طمع سیری ناپذیر برخی فاسدان و پلیدان را تا جایی پیش ببرد که رقم های خسارت بار آن دیگر در ذهن ما شهروندان عادی قابل ضرب و تقسیم هم نباشد و به قول معروف تخم مرغ دزد کوچک سالهای قبل این قصه حالا تبدیل به ابر دزدی شده که مبارزه با او کار را سخت می کند و البته به خوبی نشان می دهد نظارت های اولیه می تواند چگونه مسیر سلامت همه جانبه جامعه را تضمین کند . از این مدل تعلل ها و بعضا فسادها ، مصادیق زیادی وجود دارد اما طرح فساد چای دبش یک نکته قوت جدی داشت . اینبار دولت خودش و در پی نظارت درونی و اولیه به یک موضوع اینچنینی پی برد و با انجام اقدامات سریع، ضمن اصلاح مسیر ، موجبات پیگیری های بعدی را هم فراهم نمود . دولت به محض اطلاع ، دست اندرکاران را عزل کرد و وزیر مربوطه را نیز به دلیل عدم نظارت برکنار نمود . این اقدامات شاید در میان هیاهوی این فساد بزرگ کمتر دیده شد اما واقعیت این است که اگر در همه سطوح ، نظارت های منطقی تشدید شود ، بسیاری از این فسادها در نطفه خفه می گردد . اینها مصادیق ملی است و ما در استان خود از این شرایط کم نداشته ایم . چند وقت پیش به ضرورت کاری در جلسه ای شرکت کردم بحث های شدیدی بین اعضای جلسه اتفاق افتاده بود و عده ای از حاضرین به شدت از ایجاد یک رانت ویژه برای مجموعه ای خاص توسط آن اداره گلایه داشتند ، ظاهر جلسه البته به نفع افرادی تمام شد که انقلابی بودند و داعیه مبارزه با این مدل فسادهای سیتماتیک را داشتند ولی بعد از مدتی وقتی صورتجلسه به دست اعضا رسید تقریبا همه متوجه شدیم که فسادهای کوچک و بزرگ در استان ما هم آنقدر رواج دارند که حتی مصوبات یک جلسه علنی را هم به راحتی تغییر می دهند و تغییر مسیر به سمت مردم و منافع آنها در برخی چالش های سیستماتیک کار آسانی نیست و نکته جالبتر این بود که علیرغم گزارش این مشکل به متولیان امر ، پیگیری و برخورد با آن نیز صورت نگرفت . دوست دیگری می گفت ما در یک مجموعه عمومی و متولی یک پروژه حاکمیتی متوجه شدیم که منابع مالی پروژه از حساب اصلی خارج و به حساب چند نفر از اعضا منتقل شده است . رقم های میلیاردی این جابه جایی در یک دهه گذشته می توانست پهلو به پهلوی دبش ها بزند اما پیگیری گزارش فسادهای اینگونه نیز در استان به جایی نمی رسد چرا که برخی معتقدند در انتهای پرونده های اینچنینی ، مصلحت جای واقعیت را می گیرد و در این محیط کوچک هر کسی گویا به جایی وصل است . دوستی دیگر می گفت در شرکتی با منابع عمومی مردم عضو هستم برای تکمیل فرآیند کاری ام که اتفاقا جزو وظایف همان مجموعه است تقاضای تسهیلات کردم اما هیچکس جوابم را ندارد ولی بعدها متوجه شدم فرزندان و پسران و دختران و اقوام مدیران همان مجموعه، وام های قرض الحسنه متعدد فقط از گردش حساب های آن گرفته اند . فساد سیستماتیک تنها مساله این روزهای جامعه ما نیست بلکه گاها تعلل ها و دیدن و چشم بستن ها نیز خودش یک خیانت به جامعه محسوب می شود . شما فرض کنید در یک مجموعه شهری با منابع مشخص در یک نقطه از استان اقدامات زیرساختی بزرگ انجام می گیرد و در نقطه ای دیگر ، به جای خدمت به مردم با همان منابع فقط فضای عمومی بزک می شود و سیستم توجیه بر سیستم تبیین غلبه می کند ولی کسی به این مسائل ورود نمی کند و چه بسا اینها خودش مصادیق فساد و حیف و میل کردن منابع مردم است . شاید با ورود دستگاه های نظارتی ، خلاف بیّنی در خصوص اسناد مالی دیده نشود اما در فضای کمبود منابع مالی ، تغییر اولویت ها نیز خودش یک فاجعه مدیریت شهری به حساب می آید . خیلی از ما مصادیق این موارد را بارها و بارها دیده ایم . مدیر میانی یک سازمان در یک ارتباط رانتی تخلف فاحشی را رقم می زند و منافعی را برای افرادی خاص ایجاد می کند و وقتی کسی معترض این مسائل می شود او را به سیستم قضائی و پیگیری های نفس گیر این مدلی ارجاع می دهند که قالبا افراد در این مسیرها از پیگیری منصرف می گردند . امیدواریم مدل های نظارتی در کشور نظیر اتفاقی که در موضوع چای دبش رقم خورد در همه کشور و استان ما نیز فعال گردد و پیشاپیش مسیرهایی که باعث سواستفاده ، رانت و فساد می گردد با دقت تمام نظارت شود و تجربه های تلخ اینچنینی دیگر در ذهن مردم تکرار نگردد .
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق 09155665782 اعلام یا ارسال بفرمایید)
دادرس مقدم – پیرمرد بشرویه ایی با بخشش فیش حج خود به جبهه مقاومت از