رجب زاده – روزهای قرنطینه یا همان دوره اجرای طرح فاصله گذاری اجتماعی یا بهتر بگویم دوران هراس از ابتلا به کرونا که خیلی ها بر بیمار نشدن و حفظ سلامتی خود و خانواده شان متمرکز بودند، همان روزها که انگار چندین سال پیش بود، بسیاری از دوران پسا کرونا می گفتند؛ از زیر و رو شدن اقتصاد ، از گرانی ها ، از سوءاستفاده ها . حالا اما دوران پس از کرونا نیست. این ویروس رمز آلود کشنده همچنان وجود دارد و پسی از راه نرسیده که زیر و رو کننده باشد. هنوز کرونا هست و بسیاری از آد م ها برای عقب نماندن از غافله گرانی ها و از جیب هم بیرون کشیدن ها زودتر از موعد شروع کرده اند و هر کس هر طور می تواند قانونی و غیر قانونی از دیگری می قاپد و در جیب خود می گذارد. آن ها برای جاو افتادن دراین رقابت بی رحمانه ، پایان یافتن کرونا را تاب نیاوردند، همه شروع کرده اند. قیمت ها اقلام ضروری از نان گرفته تا مواد غذایی دیگربالا کشیده، کرایه ها بیشتر شده، بهای لوازم خانگی داد مردم را درآورده ، هزینه های کرونایی بر دوش خانواده سنگینی می کند. برخی از همان ها که تا چند روز قبل برای لزوم حمایت از ان ها می نوشتیم ، خود سرانه قیمت ها را بالا برده اند تا ضرر این روزهای طرح فاصله گذاری را از مردم پس بگیرند، مردمی که بسیاری می خواهند همه ضرر هایشان را از جیب ان ها به سود تبدیل کنند. از خانه بیرون می روم بعد از مدت ها رعایت دستورالعمل های یک طرح برای سلامتی ام. با تاکسی تماس می گیرم ، موقع پرداخت که می شود، کنترل چشم هایم از دست می رود ، کم مانده از حدقه بیرون بیفتد. راننده رقمی دوبرابر همین یک ماه قبل می خواهد. قیمت نان در اوج کرونا بالا کشید. ان فروشنده لوازم خانگی روی تلوزیونی که چند روز قبل قیمت کرده بودم چند میلیونی کشیده و می گوید: کارخانه گران کرده است. اما این همان تلوزیون است ، نه سفارش جدید او. چرا همیشه این مردم هستند که باید گرانی ها را به تنهایی تحمل کنند. آن فروشنده به چه دلیل باید بهای بیشتری برای کالایی که کمتر خریده دریافت کند و درد گرانی را روی دوش خریدار بیاندازد. خونش از که رنگین تر است ؟ این چه اوضاعی است؟ مسئولان کجا هستند؟ متولیان گران فروشی ها چرا باید منتظر شکایت یک شهروند خسته از همه مشکلات باشند؟ او دیگر نای شاکی شدن ندارد . لمس شده است. چرا نمی توانید بروز این مشکلات را قبل از وقوع پیش بینی کنید؟ اقتصاد دارد تن همه را می لرزاند.آن ها که خودشان را زرنگ تر می دانند هر روز روش دزدی جدیدی را از جیب دیگران ابداع می کنند ، شستشویی می دهند و عرضه اش می کنند. راه هم برای تکرار باز است. «زمان زیادی نمی گذرد» ، «انگار همین دیروز بود»؛ جمله هایی که این روزها زیاد از زبان هم می شنویم. مثل یارانی که از غار بیرون آمدند و همین جملات را گفتند. خوشابه حال انان که بیداری شان با تحقق ارزویی همراه بود اما این روزها برای بسیاری از ما حس رغبت شدید برای بازگشت به غاری دارد که خروجی از آن به دنیای این روزها نباشد. چنان از ترک غار و شنیدن خبرهای اضطراب آور و بد شوکه شده ایم که می خوام بازگردیم و همان جا بمانیم شاید ورق اقتصاد برگردد.
دادرس مقدم – پیرمرد بشرویه ایی با بخشش فیش حج خود به جبهه مقاومت از