میراثی که به امانت گرفته ایم

بهروزی فر- چند وقت پیش و خیلی اتفاقی با یک دوست نه چندان قدیمی همکلام شدم، وسطِ از هر دری سخنی گفتن هایمان، تماس همسرش، رشته صحبت را پاره کرد. گلایه همسرش که تازه به خیل مادران پیوسته بود، او را خیلی مکدر کرد. آب منزل قطع شده بود و دوستان شرکت آب و فاضلاب در پاسخ به اعتراض تلفنی اش گفته بودند، چون واحد شما در طبقه ششم ساختمان واقع شده، از این به بعد و به عبارتی کل تابستان را با این قطعی های برنامه ریزی شده برق، همیشه با این مشکل مواجه خواهید بود، مگر این که در خود مجموعه نسبت به نصب پمپ فشار اقدام نمایید. گفتگوی تلفنی ۱۰ دقیقه ای این زوج به این جا رسید که خانم بار و بندیلش را ببندد و آماده شود تا زمان برگشت این آقا به محل کارش، او و کودک دلبندش را به خانه مادر برساند. تلفنش که قطع شد، سری تکان داد و با گفتن عبارتِ”وضعی شده ها” ، حرف هایمان را به سمت و سوی چرایی خاموشی برق و قطع ناخواسته آب کشاند. اول که به نقد دستگاه های متولی پرداختیم و این که چرا ما به عنوان صادر کننده برق، خودمان لنگ چند ولت برقی هستیم که می تواند تابستان راحتی را برای شهروندان فراهم کند و رفاه نسبی ایجاد نماید. بعد حرف هایمان به ارتباط آب و برق رسید، این که قطعی برق چه ارتباطی با قطعی آب دارد و چرا مردم باید در آنِ واحد، با دو مشکل مواجه شوند؟ صحبت ها گل انداخته بود و بعد از مدتی که آتش مان فروکش کرد، مثل خیلی بحث ها، نقدها جهتی منطقی تر گرفت و به راهکارهای کارشناسی رسید. من گفته های مدیر عامل شرکت برق را در گفتگوی با روزنامه یادآور شدم و از این گفتم که؛ “ ظاهراً قاعده بر اینه که جدول خاموشی اطلاع رسانی میشه اما اگه اون روز میزان مصرف از حد میانگین بیشتر نشه، قطعی برق نداریم، یعنی هدف خاموشی نیست”. بعد با هم در مورد راهکارهایی گفتیم که می شود با دقت نظر در آنها، مصرف آب و برق را کاهش داد. من گفتم؛ “ای کاش حواس مان به این باشد که منابع در اختیارمان خیلی محدود است”. او سری تکان داد و از یک تجربه جالب گفت و گفت؛”ما چند نفر از دوستان دوره دانشجویی هستیم که هر چند وقت یک بار، برای یک دورهمی ۲۴ ساعته برنامه ریزی می کنیم و به دور از دغدغه ها و هیاهوهای کار و زندگی و زن و بچه و خانواده، در محیطی امن و راحت، دور هم جمع می شویم. همین یک ماه پیش، یکی از بچه ها کلید ویلای یکی از بستگانش را گرفت و برای گذران این دورهمی به این باغ واقع در روستایی در حوالی شهر رفتیم. قرارمان ساعت ۶ بعدازظهر بود، وقتی رسیدیم، گشتی اطراف باغ زدیم و از فضای سبز و گل های محمدی در هم تنیده و درختان به شاتوت نشسته کلی لذت بردیم. بعد برای تدارک شام، بساط آشپزی را پهن کردیم، کم کم روشنایی روز، جایش را به تاریکی شب می داد و لازم بود روشنایی محیط را به هر شکلی تأمین کنیم. موتور برق را روشن کردیم و کلید های برق تعبیه شده را زدیم، سیستم نورافشانی زیبای اطراف باغ روشن شد. ریسه های اس ام دی، خیلی ماهرانه در هم تنیده شده و محیط را چشم نواز کرده بودند، نیم ساعتی که گذشت، زنگ هشدار سیستم روشن شد، دوستی کاربلد گفت که باید بخشی از چراغ ها را خاموش کنیم، این اتفاق افتاد و سیستم  ساکت شد. یک ساعتی که گذشت، دوباره آلارم و اخطارها شروع شد، و به همین ترتیب طی بازه های زمانی مختلف، بوق ممتد به ما هشدار می داد که ذخیره موتور دیزل به چه حد رسیده و ما ناگزیر برای فرار از آن سروصدای دلخراش، بخشی از روشنایی را کم می کردیم. این کار ادامه داشت تا این که ما ماندیم و فقط یک شعله برق روشن، که آن هم آن قدر سوسو زد که خاموش شد و ما به ناچار بهترین راه تحمل تاریکی را در خفتن در بستر دیدیم. وقتی همه دراز کشیده بودیم، نکته ای به ذهنم رسید که به دوستان هم گفتم، این که؛ اگر ما از همان ابتدای کار، مصرف مان درست بود و برای لذت بردن لحظه ای از آن روشنایی وسوسه برانگیز، همه چراغ ها را روشن نمی کردیم، الان چنین در تاریکی فرو نمی رفتیم و می توانستیم از بودن در کنار هم بیشتر بهره ببریم”. او خاطره اش را با این جمله تمام کرد؛” ماجرای  آن شب به ما این درس را داد که منابع مان بسیار محدود است”. و به راستی که منابع در اختیارمان بسیار محدود است، اگر چراغ های اضافی که همان مصرف بی رویه آب، روشن کردن لامپ های زیادی، بی محابا استفاده کردن نفت و گاز و… را کمتر کنیم، ناچار نمی شویم، پیش از آن که از زندگی لذت کافی را ببریم، به خاموشی فرو برویم و دستمان تهی شود. رفاه آینده فرزندان مان، امروز در دستان ماست و به استفاده درست امروز ما از منابع آب و برق و گاز و نفت و… گره خورده است.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۹۲۲۱۳۴۲۸۷  اعلام یا ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی بیرجند در گزارشی که در شورای گفتگوی بخش

بیشتر

اصغری- حامد اکبرپور جانشین ستاد دیه استان اعلام نمود این مادر که بابت بدهی مالی

بیشتر

کاری- معاون توانبخشی اداره کل بهزیستی خراسان جنوبی با اشاره به دو اقدامات تحولی ویژه

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فرم

فرم گزارش اشکال در سایت