مطالبه ای دلسوزانه از جبهه فرهنگی مردمی انقلاب اسلامی

هرم پور- ماجرای فرهنگ در این زمانه، ماجرایی بسیار مهم و توجه به آن، سرنوشت ساز است. مخصوصاً جامعه ای با خصوصیات جامعه ی ما وقتی در شرایط ویژه ای قرار می گیرد، نیازمند توجه اساسی به مقوله ی فرهنگ است تا ضمن روئین تن شدنِ شهروندانش در مقابل هجمه ها، بتواند گلیم توسعه و پیشرفت خود را مبتنی بر دستاوردهای بومی، از آب بکشد و برای رسیدن به قله های موفقیت، سرافرازانه و با قدرت پیش برود. فرهنگ، مقوله ای بسیار بسیار مهم است و شک نکنید بخش مهمی از رنج ها و تلخکامی های ما در روزگار اخیر، پیشینه ای فرهنگی دارند که متأسفانه سر از اقتصاد، سیاست، آموزش و اجتماع ما هم درآورد اند. من همواره حداقل در مسائل فرهنگی مربوط به حوزه نشر و قلم، بر اساس یک تجربه ی دلنشین و گرانسنگ به این رسیده ام که فرهنگ را نه می توان جزیره ای مدیریت کرد و نه می توان آن را دولتی و انحصاری به پیش برد، بلکه فرهنگ را باید مردمی و دلسوزانه دید، برایش برنامه ریزی کرد، و از خود مردم برای عمل در میدان پیاده سازی اصول فرهنگی در جامعه بهره برد. همین هست که متأسفانه در یک جامعه استانی مثل خراسان جنوبی، سالها در برخی از بخش ها، شاهد مقوله ای خطرناک و بسیار مشمئز کننده به نام «فرهنگ باندی» یا «تیم بندی فرهنگی» هستیم و در یک خیانت بزرگ، جزیره های فرهنگی تشکیل شده در حوزه های مختلف، چه در بیرجند و چه در سایر مناطق استان، نه به عناصر و فعالیت های افرادی غیر از ساکنین و اهالی این مجمع الجزایر کذایی، بهایی می دهند و نه حمایتی می کنند. این عزیزان، در گوشه های مخوف برنامه ریزی و با تکیه بر برخی شعارها و رفتارها و فعالیت های گاه واقعاً ضد فرهنگی، غربال مُضحکی را بدست گرفته اند و برخی را به عنوان دوست و برخی را به عنوان دشمن، دانه دانه از آن عبور می دهند تا هرکسی را بخواهند، «چهره» کنند و به «اوج» برسانند و هرکه را بخواهند، گَرد عُزلت به سر و رویش بپاشند و روی صندلی فراموشی بنشانند و به حضیضِ ذلت بکشانند. من به شخصه، علیرغم برخی نقدها و پیشنهادها، همیشه یکی از طرفداران جدی حضور و فعالیت سیستم های فرهنگی خارج از ماجراهای کثیف سیاسی در استان، از جمله طرفدار فعالیت جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در استان بوده و هستم و شاید مهم ترین دلیلش هم، این بود که می دانستم و می دانم تنها کسانی که می توانند به سیطره ی مخوف و مضحک و رنج آور و گندزده به خودش و به فرهنگ استان که در بالا از آن صحبت کردم، پایانی خوش ببخشند، همین بچه های دلسوز، خوش ذوق، متعهد و کاربلدی هستند که نه از کسی توقع دارند و نه مثل بسیاری از مدعیان فرهنگ و هنر در این استان که همه ی فرهنگ و هنرشان در چهارتا گواهینامه حضور در کلاس فلان عنصر فرهنگی مهم کشور یا چهارتا جایزه از فلان جشنواره فرهنگی کشور یا چهارتا ادا و اطوار در جلسات و همایش های داخل استانی یا ادای چهار تا کلمه و جمله ی قلمبه سلمبه ی فرهنگی در کارگاهها خلاصه شده، سرِ بزنگاه، صحنه را خالی می کنند و آدم را تنها می گذارند. قطعا مطلع هستید که قرارگاه حضرت بقیه الله(عج) از حدود ده سال قبل در کشور، رویشی فاخر را شروع کرده و جبهه فرهنگی اجتماعی انقلاب اسلامی، شبکه افق، مؤسسه اوج، سازمان سراج و بنیاد خاتم الاوصیاء بخش هایی مهم از آن هستند که درهر استان جوانه ای زده اند و این سالها در حوزه های مختلف، از ساخت آثار سینمایی مهم و اثرگذار گرفته تا ارائه آثار نمایشی و موسیقایی فاخر و برگزاری هزاران ساعت کلاس آموزشی در حوزه های مختلف فرهنگی، از توجه به آثار تجسمی و برپایی انواع جشنواره ها گرفته تا برگزاری محافل هنری، از انتشار نشریات و کتاب گرفته تا فعالیت در حوزه مقابله با کرونا و حمایت از مدافعین سلامت و معرکه ی عجیب آسیب های اجتماعی و شناسایی و حمایت از محرومین، با تمرکز به مبحث کلان مهندسی فرهنگی، در واقع شاید بتوان ادعا کرد که جریان سازترین جبهه فکری و فرهنگی در طی سال های اخیر بوده است. تفاوت این جبهه با آن مجمع الجزایری که در بالا گفتم چه بوده که اینها اینقدر موفق و با برکت عمل کرده اند و آنها آنقدر ضعیف و بی در و پیکر؟ تفاوت یک موضوع مهم است، و آن هم اینکه جبهه فرهنگی، همه ی علاقه مندان و فعالان را از جرگه ی دوستانش می دانسته و زیر چتر محبتِ غیرسیاسی خود گرفته و این مجمع الجزایز، باندی، تیمی و سیاسی و منفعت طلبانه کار کرده است. بر این اساس و با عنایت به چنین مؤلفه های مهمی، یکی بحث اساسی وجود دارد و آن هم اینکه باید این جبهه تقویت شود. اما مهم ترین مؤلفه های تقویت این جبهه چه هستند؟ به نظرم سه موضوع؛ اول محتواسازی. دوم مدیریت خوب مجموعه. سوم کادرسازی برای جبهه. با خبر بودم که چندماهی است فعالیت های جبهه با کمی رکود مواجه شده و علت اصلی آن هم مباحث مدیریتی و عدم حضور دبیر تمام وقت در استان برای این مجموعه فرهنگی است. این روزها بحث مهم انتخاب دبیرجبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان خیلی مطرح و در فضای مجازی روی آن بحث می شود. از آنجائیکه نقش و فراگیری جبهه در سالهای اخیر خیلی بالا بوده، به نظرم می رسد تقریباً دست بالا در فضای فرهنگی استان ما را دارد و هرگونه تحول مثبت یا منفی در سیستم مدیریتی آن می تواند فضای فرهنگی استان را دستخوش تغییر نماید.من اعتقاد دارم در مسیر انتخاب مدیریت جبهه، باید حرمت ها حفظ، و نقدها و نظرها با کمال آزادی اما مستند و با احترام متقابل، بیان شود، همه ی صحبت ها شنیده و همه ی نقدها و گلایه ها به عنوان تحفه ای بر چشم ها گذاشته شده و دیده شوند. اما به عنوان یک وظیفه ی اصلی، یک امانت مدیریتی، و یک تعهد اخلاقی نسبت به جامعه بزرگ مخاطبین این جبهه فراگیر فرهنگی، چند نکته ی مهم حتماً می باید مد نظر همه ی عزیزانی که چه مستقیم و چه غیرمستقیم دستی بر این ماجرا دارند، باشد؛ ۱ – قطعاً و بلاشک باید نظر قاطبه ی اعضاء، دوست داران، علاقه مندان، فعالین و تلاش گران عرصه فرهنگ در این جبهه مردمی و همچنین نظر دلسوزان، معتمدین، صاحب نظران، و به ویژه مطالبه گران استان در این خصوص اخذ شده، به آن احترام گذاشته شده و در فضایی منسجم و صمیمی، به عنوان نظر اکثریت در مسیر آن، طی طریق شود. ۲ – فرد انتخاب شده می باید قطعاً جوهره ی فرهنگی- مردمی داشته باشد، مقبولیت عام و خاص در بین اعضای مجمع و در بین سایر دلسوزان و آگاهان به مسائل فرهنگی استان داشته باشد، سفارش شده یا تحمیل شده نباشد، امین و امانت دار باشد، وجهه ی فرهنگی و اجتماعیش بر وجهه سیاسی و نزدیک بودن به فلان حزب یا دور بودنش از فلان حزب بچربد، جنس فرهنگ را بشناسد و خاک خورده ی میدان کارهای فرهنگی باشد، گفتمانش، گفتمان مردمی و اجتماعی و فرهنگی باشد، حضورش با نگرانی طیفی از دلسوزان و بی انگیزگی طیفی دیگر همراه نباشد، اگر جوان باشد با تجربه و اگر جوان نباشد اهل میدان دادن به همه ی جوانان باشد، فراگیر عمل کند، زمینه حضور و رویش عناصر و جوانه های فرهنگی را بیشتر کند و ریزش ها را به حداقل برساند، دل و جرأت نه گفتن در مقابل تهدیدها و تطمیع ها را داشته باشد، صحیح النفس و دست پاک باشد، اهل تعامل باشد و بتواند با حوزه ها و افراد در مقولات مختلف فرهنگی با هر نگاه و سلیقه ای کار کند و بهترین ها را انتخاب و برای توسعه فرهنگی و اجتماعی و ارزشی استان از همه ی ظرفیت ها حتی ظرفیت های غیرهمسو اما مناسب برای غربال و تعالی فرهنگی استان استفاده کند، بیش از گفتن، اهل شنیدن، و بیش از شعار، اهل عمل کردن و بیش از عمل کردن، اهل رضایت وجدانی و تعهد به مردم و تشنگان فرهنگ اصیل و ناب در استان باشد، و مسئولین، چه اهالی فرهنگ، چه اهالی سرزمین ارزش مداری های انقلابی و چه اهالی کوچه پس کوچه های خدمت صادقانه و رسیدگی دلسوزانه به امور اجتماعی مردم، روی او اجماع نظر داشته باشند. ۳ – استان، در این برهه ی حساس، نیازمند یک تکان اساسی در حوزه فرهنگ است. این حرکت بزرگ هم جز با وحدت بدست نمی آید. رهبری از جبهه فرهنگی انقلاب، کادرسازی و تولید محتوای قوی را مطالبه داشته اند. بنشینیم و بیندیشیم و خالصانه و با نیت خیر ببینیم که کدام انتخاب می تواند منویات رهبری را محقق، و مردم استان را خوشحال، و مطالبه گرانِ منصف را راضی، و دل اعضای جبهه و دلسوزان را شاد، و فرهنگ استان را با احترام به همه ی سلیقه های ریز و درشت، و بالا و پایین، و چپ و راست، و تند و کند، و محدود و آزاد، و اصولگرا واصلاح طلب، و داخل گود و بیرون گود، به یک قدم جلوتر از آنچه اکنون هست، ببرد. یادمان باشد ما به اندازه ی فرد فرد شهروندان این استان، مدیون انتخاب ها و انتصاب هایمان هستیم و همیشه خواهیم بود.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۳۰۴۹۴۳۸۳۱ یا صفحه اینستاگرامی @s.hossein.harampoor.m  اعلام یا ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


یعقوبی – رئیس پلیس راهور استان خراسان جنوبی از اجرای طرح کنترل و برخورد با

بیشتر

غلامی – رئیس پلیس آگاهی خراسان جنوبی از شناسایی و دستگیری ۳۲ سارق با اجرای

بیشتر

بصیرت – مدیرعامل شرکت توزیع نیروی برق خراسان جنوبی از ابلاغ مصوبه وزیر نیرو در

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فرم

فرم گزارش اشکال در سایت