بهروزی فر – مریم عمید تنها دختر میر سیدرضی سمنانی ملقب به “رئیسالاطباء”، پزشک قشون ناصرالدین شاه و خواهر میرزا ابراهیم عمیدالسلطنه (نخستین نماینده سمنان و شاهرود در مجلس شورای ملی) بود. او در سمنان زاده شد و تحصیلات اولیه را نزد پدر فرا گرفت. پس از آن ضمن ادامه تحصیل، زبان فرانسه و عکاسی را نیز آموخت. مریم عمید ملقب به “مزینالسلطنه” از این رو در تاریخ غنی ایران شهره است که در زمانی که خواندن و نوشتن برای زنان عیب شمرده میشد و دانش و پژوهش زنان گناه بود، موفق شد نخستین نشریه زنان ایران را راهاندازی کند. این هفتهنامه هشت صفحهای با نام “دانش” که در سال ۱۲۸۹ در تهران منتشر شد، اگرچه عمرش زیاد نبود اما در دوران مشروطه تحولی مهم به حساب میآمد.مزین السلطنه که نخستین روزنامهنگار زن ایران به حساب میآید بعد از تعطیلی هفتهنامه دانش، در سال ۱۲۹۲ خورشیدی نشریه “شکوفه” را منتشر کرد که در صفحه اول و شناسنامهاش قید شده بود؛ “ صاحبه امتیاز و مدیر مسئوله مزین السلطنه صبیه مرحوم آقا میرزا سید رضی رئیسالاطبا، روزنامهای است اخلاقی، ادبی، حفظ الصحه اطفال، خانهداری، بچه داری. مسلک مستقیمش تربیت دوشیزگان و تصفیه اخلاق زنان راجع به مدارس نسوان عجالتاً گاهی دو نمره طبع میشود”.از همان روزی که مزین السلطنه حضور زنان در عرصه خبرنگاری را پایه گذاری کرد تا به امروز زنان با فراز و فرودهایی! جزو لاینفک این حوزه بودهاند و در عصر حاضر نیز سهم بسیار بسزایی در واقعنگاری و انعکاس دستاوردها و عملکردها به جامعه دارند و زبان گویای مردم هستند و نقش مهمی در پیگیری مشکلات دارند.براساس آخرین دادههای جهانی، زنان حدود ۳۹ درصد از کل خبرنگاران جهان را تشکیل میدهند، این آمار اگرچه در خاورمیانه چندان دقیق و البته جدید نیست، اما طبق آخرین گزارشها، زنان سهم حدود ۲۳ درصدی از خبرنگاران را دارند و طبق آخرین آماری که مدیرکل رسانههای خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۴۰۲ ارائه کرده ۴۰ درصد خبرنگاران ایران را زنان تشکیل میدهند، اگر چه به دلایلی مثل پارهوقت بودن، همکاری یک نفر با چند رسانه، عدم برخورداری از بیمه، شفاف نبودن آمار خبرنگاران واقعی در سایت خانه مطبوعات کشور و … آمار دقیقی نمیتوان در این زمینه به دست آورد،اما از وضعیت حضور زنان در جلسات رسمی، اسامی درج شده در مقالات، گزارشها و اخبار رسانهها و … میتوان بر فراوانی این قشر در شمار خبرنگاران فعال به ویژه در خراسان جنوبی، صحه گذاشت.این فراوانی بدون تردید حاصل و نتیجه واقعیتهایی است که در عرصه خبرنگاری وجود دارد، مسائل و مشکلاتی که علیرغم تکرار در تکرار و وعده و وعیدهای فراوان در بخشهای مختلف، همچنان بر اهالی این حرفه سایه افکنده است.به جرأت میتوان گفت بخش عمده این مسئله نتیجه ناکافی بودن درآمدها و آینده کاری متزلزل است، اینکه حرفه خبرنگاری به دلایل متعدد حقوق ومزایای درخوری برای فعالانش نداشته باشد، سبب شده است خبرنگاران مرد برای تأمین معاش خانواده به شغلهای دیگر رو آورده و از این عرصه فاصله بگیرند و شمارشان رفته رفته ، کمتر و کمتر شود.اگرچه با دستور ویژه دولت چهاردهم، موضوع شکایت از رسانهها طی یک سال اخیر به صفر نزدیک شده اما داریم خبرنگارانی را که در همین شرایط مورد تهدید قرار گرفتهاند یا به دلیل پیگیری یک موضوع کاملاً مردمی و به حق که منجر به رفع آن مشکل و البته استعفای یک مدیر شده، الان پلههای دادگاه را بالا و پایین میروند، لذا فرار از این دغدغهها هم یکی از مهمترین دلایلی است که رغبت به فعالیت در عرصه خبرنگاری را در مردان کمرنگتر کرده است.موضوع بعدی اسم دهانپرکن و جنس این کار است که ارتباط با همه بخشها را برای خبرنگاران راحتتر کرده لذا گروهی به این عرصه ورود میکنند تا دامنه ارتباطات خود را گسترش داده، فرصتی برای جذب در دیگر مجموعهها بجویند، که وقتی با در بسته مواجه میشوند ترجیح میدهند عطای این کار را به لقایش ببخشند.حضور بانوان با ایدههای جذاب و جنس مدیریتی زنانه که به پویایی این عرصه کمک کرده، مشکلات وتبعات فراوانی هم به همراه دارد، تحتالشعاع قرار گرفتن زندگی خانوادگی به این دلیل که فعالیت در این عرصه وقت و زمان خاصی ندارد و به عبارتی ۲۴ ساعته است و تمام فرصتهای زندگی را میبلعد، مهمترین چالش این کار است که صدالبته کاسه صبر همسران را لبریز کرده و به شکل اعتراضهای فرزندان نمود و بروز پیدا میکند و نتیجهاش می شود…. حضور در صحنه بروز اتفاقات و حوادث با تصاویر ناخوشایندی که نمونههایش را در خروج قطار مشهد- یزد از ریل و انفجار معدن زغالسنگ طبس در استان شاهد بودیم، ذات کار خبر است اما با روحیات زنانه چندان سازگار نیست و بدون شک حضور مردان در این موقعیتها منطقیتر است، اما با این وجود بانوان خبرنگار خراسان جنوبی در هر دو اتفاق فوقالذکر سهم بسزاتری از مردان داشتهاند.گفتنیها از تبعات این حرفه فراوان است اما اگر این بخش کار به چشم زنان خبرنگار هم به همان اندازه مردان، پررنگ به نظر برسد که عرصه خبر از شیرزان شرزه حقوق مردم تهی میشود و گوشی برای شنیدن و قلمی برای انتقال درد مردم باقی نمیمانَد، فلذا این مطلب، فرصتی است برای عرض خداقوت به همه خبرنگاران واقعی این دیار به ویژه شیرزنانی که با تدبیر درست، عشق به کار و همسر و فرزند را در کنار هم مدیریت کرده و ضمن فراهم آوردن محیطی آرام و بی دغدغه و دور از مسائل کاری در جمع خانواده، خبر و خبرنگاری را با تمام وجود پاس داشتهاند تا صدای حق خاموش نگردد.خبرنگاران، به واقع نبض تحول جامعه را در دست دارند اما نبض معاششان به راستی کُند میزند، ولیکن عاشقان این حرفه با وجود فشارهای مالی و محدودیت های اجتماعی، سیاسی و …همچنان پاسدار صدای مردم و حافظ منافع آنها هستند، و بی شک آنچه می تواند بار سنگین این مسئولیت را بر دوششان سبکتر کند، کنی توجه واقعی است!(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۱۵۷۲۴۸۲۸۹ ارسال بفرمایید)
در آیین قدردانی از دستاندرکاران نمایشگاه فرصتهای مشترک ایران و افغانستان، نماینده نهبندان و سربیشه

