یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

مدیرانی که در صف انتصاب ایستاده اند

بهروزی فر- این روزها که بازار سهم خواهی ها از رئیس دولت سیزدهم در پایتخت داغ داغ است، هُرمِ گرمای آن به استان ها هم رسیده و کم و بیش در هر محفل و مجلسی می توان از مهره هایی شنید که در دولت جدید، در استان نقش آفرینی خواهند کرد. و حالا که انتخاب یک هم استانی در فهرست اولین گزینش های رئیس جمهور است، خیلی ها هوا برشان داشته و به این باور رسیده اند که نماینده استان در مجلس خبرگان رهبری که رأی حداکثری مردم این دیار نیز در انتخابش نقش داشته، قرار است خراسان جنوبی را در همه کارها به ویژه انتصابات مدیرانش ویژه تر ببیند و طلسم بی کس و کاری استان در مدیران تراز اول که یک بار و در دولت دوازدهم در وزارت کشاورزی شکست، باز هم بشکند و افرادی مسند نشین پست های ردیف اولی شوند که به نوعی با مردمان این دیار، خویشاوندی و نسبتی داشته باشند و به این ترتیب شاید از عنایت های خاصی بهره مند شویم و گره مشکلات عدیده استان بازتر شود. علاوه بر مردم، مدیران استانی هم به نوعی چشم انتظار توجهند چه آنها که خود را برای مسئولیت آماده کردند و چه آنها که خود را در خط دولت جدید می دانند و بر این باورند که بی چون و چرا در شرایط جدید، پست بهتری اگر نگیرند، از سِمَت فعلی محروم نمی شوند، دسته سوم اما آنهایی هستند که به لحاظ خط و ربط سیاسی با دولت همتایی ندارند اما چه در جریان انتخابات، چه در ارتباط گیری با مؤثرین و متأثرین، خود را نزدیک و نزدیکتر به شرایط موجود، نشان داده اند و امید شان این است که از جایگاه موجود، خیلی تنزل نمی یابند، گروه چهارم اما دو آتشه هایی هستند که حتی اگر به آنها پیشنهاد ادامه راه داده شود، ترجیح شان بر این است که در این قافله بی جایگاه بمانند. این که شرایط به چه گونه ای رقم بخورد و برگ های برنده به دست چه کسانی داده شود، چیزی است که مرور زمان ثابت خواهد کرد، اما آن چه الان و از بدو تفکیک خراسان بزرگ، بر وضعیت مدیریتی این استان حاکم بوده، این است؛ 1 – دسته ای از مدیران استان، مدیران بخشنامه ای هستند، آنها که بر اساس نصِّ صریح دستورالعمل ها، بدون کم و زیاد و تخطی اقدام می کنند و به باور خودشان، مُرِّ قانون را -البته بنا به تفسیر و برداشت خودشان – در اولویت دارند چه به نفع مردم، چه به ضرر آنها. 2 – گروه بعدی مسئولان بله قربان گو یا باصطلاح مدیر قطع کن وصل کن هستند، آنهایی که اگر بر هر امری، سر تعظیم فرود می آورند و بنا به دستور بالا – بخوانید وزارتخانه – قطع و وصل می کنند و نصب و عزل و بالا و پایین می کنند. تنها چیزی که برای این افراد مهم است، رضایت خاطر حداکثری بالادستی هاست، به همین دلیل اصلاً اعتراضی را به دستورات وارد نمی دانند و اطاعت محض را وظیفه خود می شمارند، خواه این دستور مطابق شرایط موجود استان باشد، خواه با آن چه داریم، منافات صددرصدی داشته باشد. 3 – دسته سوم، مدیران مستقرند، آنهایی که پشت میز نشینی را خوب بلدند و به تصمیم گیری در اتاق کار، اعتقاد راسخ دارند. برای این افراد، تیپ و پرستیژ و شخصیت مدیریتی، خیلی مهم است. این ها نان شان گرم و آب شان سرد است و بر مدیریت با استفاده از ظرفیت دیگران، بسیار موافقند و خوب می دانند که وظیفه معاونین و کارشناسان، انجام کارهای تفویض شده است و مدیر مکلف است هر چند روز یک بار وقت عزیز خود را در اختیارشان قرار دهد تا گزارش مبسوطی از آن چه انجام داده اند را ارائه نمایند و او بداند در دنیای اطرافش چه می گذرد. 4 – گروه بعدی، شخصیت های جالبی هستند که بر ناتوانی ها و  نواقص خود، با استفاده از گوش های شنوا و چشم های بینای افرادی خاص، درپوش می گذارند، این افراد مخبرانی را تربیت کرده اند که بدون چون و چرا، هر آب خوردن و قدم از قدم برداشتنی را گزارش می دهند- گوشی های تلفن همراه فعلی، بهترین رابط بین این افراد با مدیرند- البته غافل از این که بالاخره این کانال ارتباطی بک جایی نشتی خواهد داشت و هم آن رابط مهره سوخته خائن شناخته می شود و هم تشت رسوایی آن مدیر صدا خواهد کرد و بی کفایتی هایش برای همگان ثابت خواهد شد. 5 – گروه پنجم- که طی همین چند سال اخیر به جرگه مدیران استان پیوسته اند- مدیران در صحنه اند، آنها که معتقدند با پشت میزنشینی نمی توان تصمیم درست و اقدام مؤثر انجام داد. این دسته هم بخش عمده ای از وقت خود را به سرکشی از پروژه ها و دیدار مردم می گذرانند و هم این که به مشورت گرفتن و راهنمایی خواستن از افراد اهل فن و متخصص اعتقاد دارند. 6 – گروه دیگری از مدیران هم داریم که به جهت ایمانی که به کارهای زودبازده دارند و در اصطلاح به مدیران گوجه بادمجانی یا صیفی کار مشهورند، به برنامه ریزی و تدوین چشم انداز و ارائه کار بر اساس اسلوب و روش منطقی خیلی اعتقادی ندارند و مهم برایشان این است که کارهایشان خیلی زود به چشم بیاید و همه ببینند که مدیر مربوطه کار شاخصی انجام داده است. این دسته درست نقطه مقابل مدیران گردوکار هستند، افرادی که به کارهای برنامه محور و دراز مدت و پربازده هر چند زمان بر معتقد می باشند، هر چند این گروه با وجود بنیان گذاری های خوبی که می کنند، خیلی مورد رضایت مردم به ویژه آنها که عقل شان به چشم شان است، نیستند. 7 – و… . این که در ادامه راه برای استان چه تصمیماتی اتخاذ خواهد شد و چه کسانی و به عبارتی کدام گونه از این نوع مدیران را در این دوره، برای کرسی های ریاست در ادارات عدیده خراسان جنوبی تعیین کرده یا خواهند کرد، خورشیدی است که پشت ابر نخواهد ماند، اما مطالبه ما مردم به عنوان سرمایه های اصلی و مهم استان، باید این باشد که مؤثرین یا مجامع تصمیم گیر، حواس شان به دو اصل باشد، یکی آینده فرزندان این دیار و دیگری دِینی که در این راستا بر گردن شان خواهد ماند. لطفاً آن چه در چنته دارید را با لحاظ این دو موضوع عملیاتی کنید!!
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق 09922134287  اعلام یا ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت