فاصله شک تا یقین

بهروزی فر

عمار یاسر را قطعاً می شناسید. همان صحابی حضرت رسول (ص) که ملقب به ابوالیقظان و از طرفداران امام علی(ع) بود. خانواده عمار از اولین مسلمانان بودند که شکنجههای زیادی هم در این راه متحمل شدند. در رخدادهای صدر اسلام، به ویژه در دوره حکومت امیرمؤمنان علی(ع) افزون بر اینکه فردی بصیر بود، نقش مهمی در بصیرتبخشی جامعه اسلامی داشت. از این تأثیرگزاری او به ویژه در جنگ صفین، چنین آورده اند:” مردی آمد و گفت: کدام یک از شما عمار هستید؟ عمار به خود اشاره کرد و گفت: این عمار است. آن مرد گفت: حاجتی دارم، آشکارا بگویم یا در نهان؟ عمار گفت: آشکارا بگو. گفت: وقتی من از خانوادهام جدا می شدم، شکی در گمراهی این قوم (سپاه معاویه) نداشتم، تا اینکه دیشب دیدم منادی ما «لااله الاالله و محمد رسول الله» شهادت داد و به نماز دعوت کرد و مثل همین دعوت (از سپاه معاویه) هم شنیده شد. هر دو گروه یک نماز خواندیم، هر دو یک کتاب تلاوت کردیم و پیامبرمان یکی است. اینها را که دیدم، دیشب شک، مرا کلافه کرد، به گونهای که جز خدا کسی نمی داند همه شب را تا صبح بیدار ماندم. به نزد امیرمؤمنان رفتم و ماجرا را برایش بیان کردم. حضرت فرمود: آیا عمارِ یاسر را دیدهای؟گفتم: نه.فرمود: برو به دیدار عمار ببین به تو چه می گوید، هر چه گفت، از آن پیروی کن. عمار هم که در آن زمان پیرمردی نود ساله و سالخورده بود ، کوشید با چند شاهد تاریخی و عینی، گمراهی آنها را برایش اثبات کند. بدین ترتیب، عمار با اشاره به عمروعاص گفت: آیا صاحب آن پرچم سیاه را که مقابلم هست، می شناسی؟ آن پرچم عمروبن عاص است. من در کنار رسول خدا(ص) سه بار با او جنگیدم و این چهارمین بار است. البته این مصداق بهتر از مصداقهای گذشته نیست، بلکه بدتر از آنهاست. سپس گفت: آیا در جنگ بدر و اُحد و صفین حضور داشتی و یا پدری داری که در آن جنگها شرکت کرده و خبرش را به تو داده باشد؟ مرد گفت: نه. عمار گفت: روز بدر و اُحد جایمان در کنار پرچم های رسول خدا(ص) بود، ولی آنها در کنار پرچم مشرکان جنگ احزاب بودند. آنگاه عمار برای اینکه تخم شک را کاملاً از دل مرد عرب بیرون بیاورد و خاطر او را آسوده کند، با جملههایی تند و آتشین نهایت بغض خود از آنها را بیان کرد و گفت: قسم به خدا دوست داشتم همه آنهایی که با معاویه به جنگ ما آمدهاند، به صورت یکی از مخلوقات درمی آمدند، من آنها را قطعه قطعه می کردم و سر آنها را می بریدم، والله خونهای همه آنها از خون گنجشک حلال تر است. سپس گفت: دیدی چگونه برایت قضیه را روشن کردم؟ گفت: بلی، برایم قضیه را باز کردی”. همان طور که در این داستان تاریخی کوتاه آمده، همه ما نیاز به درک حقیقت داریم و بدون شک شناخت باطل نیز برای دوری ما از گمراهی ضرورت دارد. ساختار وجودی ما انسان ها به گونه ای شکل گرفته که ابتدا باید با تشخیص حق و باطل از هم، به حقانیت برسیم، سپس به آن ایمان بیاوریم و بعد وارد عمل شویم، به این ترتیب می توان گفت؛ تمام گمراهی های گاه گاه ما به این علت است که باطل را نمی شناسیم و کورکورانه از آن تبعیت می کنیم. عمق فاجعه آن جاست که لحظه لحظه عمر ارزشمندمان را که بسیار کوتاه هم هست، در راهی هزینه کنیم که بعد از مدت ها بفهمیم اشتباه رفته ایم و مهمترین سرمایه هامان را که همانا فرصت های زندگی است، هدر داده ایم و به عبارتی دچار خسران و تباهی شده ایم. واقعیت این است که امور ناصحیح و گمراه کننده، مانند سنگ هایی مزاحم، مانع حرکت ما در مسیر درست می شوند، در حالی که ما به حقیقتی نیاز داریم که جاودانه و ماندگار باشد و ما را در عین آرامش خیال به کمال یقین برساند، چرا که به فرمایش مولا علی(ع)؛” نَوْمٌ عَلَى یَقِینٍ، خَیْرٌ مِنْ صَلَاهٍ فِی شَکٍ؛ خوابیدن با علم و یقین بهتر از نماز و نیایش خدا با شک و تردید است” . بدون تردید اگر بخواهیم در همه امور به یقین برسیم و بتوانیم سره را از ناسره، درست را از غلط و حقیقت را از باطل، تمیز و تشخیص دهیم، نیاز به بصیرت داریم. برخی از علمای بزرگ علم لغت، بصیرت را قدرت تشخیص حق از باطل، آن هم در شرایط خطیر و ابهام آلود، تعریف کرده اند و بر اساس آموزههای دینی نیز آنچه می تواند هر فرد یا ملتی را از کوران فتنه به سلامت عبور دهد، بصیرت است. به عبارتی همان طور که ما در دیدنی های ظاهری، برای جلوگیری از خطر سقوط در لغزشگاهها باید دقت کنیم، پیش پایمان را خوب ببینیم و حواسمان را جمع کنیم تا در چاله نیفتیم، در امور معنوی و اجتماعی هم باید بینش دقیقی داشته باشیم تا راه را اشتباه نرویم. با این همه، مراد از بصیرت در عرف سیاسی و اجتماعی، همان قدرت تشخیص مسائل پیچیده سیاسی و اجتماعی و درک و فهم درست آن، برای دستیابی به راهکارهای مفید و سازنده در این حوزه هاست. بصیر کسی است که بتواند در هنگام بحران ها و فتنه های اجتماعی، حق را از باطل تشخیص دهد، در برابر آن موضع گیری مناسبی داشته باشد، در سیاهی فتنه ها و تاریکی های آن، بتواند با نور معرفت، مسیر خویش را بشناسد و در آن راهِ درست، قاطعانه به حرکت خود ادامه دهد. از نظر قرآن، بصیرت از هر نوعی که باشد، دارای نتایج بسیار مثبت و سازنده ای برای خود وجامعه است، بلکه این بهره، پیش از آن که به دیگری برسد به خود شخص می رسد. (انعام آیه ۱۰۴)
از منزل کفر تا به دین، یک نفس است
وز عالم شک تا به یقین، یک نفس است
این یک نفسِ عزیز را خوش می دار
کَز حاصلِ عمرِ ما همین یک نفس است
(لطفاً نظرات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۹۲۲۱۳۴۲۸۷ اعلام یا ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


باران رحمت است و همه مردم استان دلخوش از این سخاوت آسمان اند اما غم

بیشتر

مقدم – مدیر شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی منطقه خراسان جنوبی گفت: فروش مرزی فرآورده‌های

بیشتر

اصغری – پانزدهمین نمایشگاه گل و گیاه در نمایشگاه بین‌المللی بیرجند گشایش یافت.،مدیر عامل نمایشگاه

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فرم

فرم گزارش اشکال در سایت