بهروزی فر – زنگ خشکسالی بیش از ۲۰۰ ماه است که در خراسان جنوبی به صدا درآمده و سالهاست موضوع افت منابع آبی زیرزمینی، تغییر طعم آب در اقصی نقاط، فرونشست زمین در برخی مناطق، ممنوعه شدن برخی دشتها، آبرسانی سیار به بیش از ۴۰۰ روستا، مهاجرت مردم از روستاها و … از مهمترین چالشهای این سومین استان پهناور ایران زمین میباشد و ما بارها و بارها این دغدغهها را در صحبتهای مدیران، تحلیلهای تخصصی کارشناسان، نوشتههای مستند رسانهها و… خوانده ایم و شنیدهایم و به نظاره نشستهایم، در حالی که برای این قصه پرتکرار، کمتر گوش شنوایی داشتهایم.همان سالهای دهه ۸۰ که حفر چاههای کشاورزی در بخشهای مختلف استان رونق گرفت تا راهی برای توسعه کشاورزی در روستاها و ماندگاری جمعیت به ویژه در مناطق مرزی باشد، کارشناسان از تبعات این طرح بی پشتوانه که فقط رضایت عمومی را در خود نهفته داشت، بارها و بارها گفتند و تذکرهای لازم را ارائه نمودند، اما میخ آهنین کاربردها در سنگ خارای بی تدبیری مدیران فرو نرفت.بعدها و اواخر در دهه ۹۰ بود که با افت شدید منابع آبی استان و البته اقصی نقاط کشور، کاسه چه کنم به دست مدیران وقت افتاد و چاره را در هوشمندسازی چاههای کشاورزی دیدند، تدبیری که قدری شرایط برداشت آب از منابع زیرزمینی را مدیریت میکرد اما به مذاق کشاورزانی که با زدن یک کلید، آب را از عمق دهها کیلومتری زمین بیرون میکشیدند و راحت زمینهای زیر کشت انواع محصولشان را غرق آب میکردند، خوشایند نیامد و اعتراضهای گستردهای را به همراه داشت.باز هم همان دهه ۸۰ بود که به لطف اهتمام گروهی طرح عظیم احداث کارخانه فولاد در قاینات مجوز گرفت و وارد فاز اجرا شد، اهل فن این بار هم گریبان چاک دادند و فریادها کردند که فعال شدن این صنعتِ آببَر به صرفه و صلاح خراسان جنوبی با اقلیم خشکش نیست، و چه زود این دلسوزان واقعی، بدخواهان توسعه نام گرفتند و متهم شدند. .این بار هم آنچه البته به جایی نرسید، فریاد بود و فولاد چونان نطفهای مبتلا به یک سندرم، به زور تزریق اعتبارات قطرهچکانی، آرام آرام جان گرفت و قد علم کرد و هر چه پیشتر میآمد، آنچه کارشناسان و اهل فن در خشت خام دیده بودند، خود را در آینه مجریان، ذره ذره نشان داد و رسیدیم به مرحلهای که مردم نیمبلوک از افت منابع آبی منطقه گلایهها کردند و مدیران وقت در مرکز کشور و در استان، در جستجوی راهکار مناسب، به این تصمیم رسیدند که پساب تصفیه خانه فاضلاب قاین، از سالهای آینده و بعد از احداث و رسیدن به مرحله بهرهبرداری این پروژه، در اختیار کارخانه قرار گیرد، که بدون تردید با روند فعلی اعتبارات تخصیصی و اجرای کار در این طرح! تا تحقق آن هنوز فاصله زیاد است و تا آن موقع، قطعاً نباید چرخ تولید در این ابر کارخانه بیحرکت بماند!!حالا اما در شروع قرن جدید، فریاد خشکسالی پا به سن گذاشته خراسان جنوبی، از گلوی پایتخت بیرون آمده و مرزنشینان، این روزها قدری با ادبیات سالهای ما، آشناتر شدهاند.خراسان جنوبی، به گواه آمار صادرات، کشفیات قاچاق مواد مخدر، امنیت مرزها و … قطعهای مؤثر در جغرافیای عریض و طویل ایران اسلامی است، شاید همین نیاز شدید پایتخت، فرصتی باشد برای اینکه حرفهای ما بهتر شنیده شود، حالا وقتش رسیده منابع اعتباری بهتری برای اصلاح شبکههای فرسوده در اختیار ما قرار گیرد، برای مهار آبهایی که از مرز خارج میشوند، چاره اندیشی صورت گیرد، با تخصیص اعتبارات خاص، اجرای پروژهای آبخیزداری و آبخوانداری در اقصی نقاط استان شتاب گیرد و …. (لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۱۵۷۲۴۸۲۸۹ اعلام یا ارسال بفرمایید)

حاجی – به عنوان یکی از هموطنان و هماستانیهایی کهسالهاست به دور از زادگاه، در

