یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

شادی کردن را بلد نیستیم

بهروزی فر – هفته گذشته در حالی جشنواره ملی زرشک در خراسان جنوبی به کار خود پایان داد که کمترین مقایسه آن با جشنواره های مشابهی که با هدف شکرانه برداشت یک محصول در دیگر استان ها برگزار می شود، تفاوت زمین تا آسمان را محرز می کند، برای اثبات این مطلب کافی است “جشنواره محصول” را در اینترنت جستجو کنید، این عبارت، شما را به جشنواره های میگو در بوشهر، برداشت انبه و یاسمین گل در بندر عباس، برداشت سیب در بروجرد، گلاب گیری در کاشان، برداشت سیب و انگور در کرمانشاه، برداشت هلو در شبستر آذربایجان شرقی و… هدایت می کند، جشنواره هایی که بلااستثناء در محیط کاملاً باز و با حضور پرشور و نشاط مردم برگزار شده و در آنها از قوانین و چارچوب های خشک اداری نشانه ای نمی بینی و محدودیتی برای حضور عموم مردم برای همراهی وجود ندارد، ضمن اینکه برنامه ریزی ها به شکلی است که با المان ها، نمادها و سمبل هایی توأم با حرکات نمایشی بومیان منطقه، آداب، رسوم، سنت ها، خرده فرهنگ ها، پوشش محلی و در یک کلام ظرفیت ها و توانمندی های آن منطقه به نمایش گذاشته می شود و همین رنگ و لعاب ها، شرایطی نشاط آور را برای مردم فراهم می کند و کار به اندازه ای قوی برگزار شده و تجربه خوبی از خود بر جای گذاشته است و اطلاع رسانی ها در حدی صورت گرفته که علاوه بر هموطنان ساکن در استان های دیگر به ویژه همجوار، گردشگرانی از دیگر کشورهای دنیا هم این مراسم را همراهی می کنند. دومین جشنواره ملی زرشک خراسان جنوبی با همه نقاط مثبت قابل تحسینی که داشت، در مقایسه با رقبای مشابهش در دیگر نقاط کشور، جای کار فراوانی دارد تا بتواند به نقطه ای از تعالی برسد که بخشی از دلمردگی ها و خمودگی های حاکم بر استان را جبران کند. نقطه مقابل جشنواره زرشک را روز جمعه در جشنواره توانمندی های هیئت های ورزشی استان دیدیم، جشنواره ای که به اذعان عامه مردم به ویژه ورزشکاران، قرار بود جمعه ای مفرح و بانشاط برای شهروندان ایجاد کند و گل لبخند را بر لبان خیلی ها بخصوص قشر جوان و نوجوانی بنشاند که از نبود فضای مناسب تفریح و تفرج در شهر گلایه مندند. این جشنواره اما به دلیل طعم تند نشاطش و عدم رعایت برخی ملاحظات! با حاشیه های فراوانی همراه شد و با نقدهایی درست یا نادرست! مواجه گشت. ما در هر دو جشنواره که در فاصله ای اندک از هم برگزار شدند، از یک طرف بام افتادیم و ضرب المثل “نه به آن شوری شور و نه به این بی نمکی” را عینیت بخشیدیم و ثابت کردیم توان و ظرفیت برگزاری کارها و برنامه های شادی آفرینی که بتواند روح نشاط را در وجود مردم تزریق کند، نداریم و باری به هر جهت! قادر به برپایی چنین مراسمی نیستیم و نمی توانیم پاسخگوی این نیاز اصلی مردم باشیم، اصلی که هم مورد تأکید دین مترقی اسلام بوده و هم در بیانات رهبر فرزانه انقلاب مورد توجه قرار گرفته است. پنجشنبه یکم آذرماه ۱۳۹۷ خبرگزاری ایسنا به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب، مطلب بسیار جالبی را با عنوان”زندگی شادمانه؛ یک دستور مهم دینی و اجتماعی” منتشر کرد. در این مطلب که به موضوع زندگی شاد و پر نشاط به عنوان یکی از دغدغه‌های رهبر انقلاب پرداخته، بیانات حضرت آیت‌ الله خامنه‌ای(حفظه الله) نقل شده است؛ “وسط جنگ خانمان برانداز ارتش بعث با ایران، مرحوم کیومرث صابری یا همان “گل آقا”ی معروف ایرانی‌ها، ستون طنز “دوکلمه حرف حساب” را در روزنامه‌ اطلاعات (در سال ۶۳) راه‌اندازی کرد. اما ذهن گل‌آقا همیشه درگیر این سؤال بود که نکند نوشتن طنز، آن هم در زمانی که کشور درگیر جنگ و تحریم است، موجب رنجش خاطر امام خمینی(ره) شود. این دغدغه همراه او بود تا فرصتی پیش آمد و به محضر امام شرفیاب و از ایشان جویای مسأله شد. آن‌طور که خود گفته است، روزی به همراه حجت‌الاسلام دعایی، سرپرست روزنامه‌ اطلاعات، به دیدار امام می‌رود. امام با اینکه آن روز خسته بود، اما به محض شنیدن نام “گل آقا” خوشحال شدند و خندیدند. مرحوم حاج احمد نیز چندین بار به گل آقا پیام داده بود که امام، مشتری این ستون طنز شما در روزنامه هستند و آن را هر روز می‌خوانند. گل آقا خوب فهمیده بود که در آن شرایط جنگ، مردم بیش از هرچیزی نیازمند “امید و نشاط” برای ادامه‌ مسیرند و به‌ همین علت هم از همه‌ کارهای دیگر دولتی و حکومتی استعفا داد و مشغول نوشتن طنز برای مردم شد”. در ادامه این مطلب با اشاره به حدیث معروف امیرالمؤمنین علیه السلام که” الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ: مؤمن، شادی‌اش در چهره و حُزنش در دل است”، به این جمله مقام معظم رهبری اشاره شده که؛” اگر چه در جامعه، خیلی‌ها هستند که ممکن است آن را جدی نگیرند و فکر کنند که یک زندگی جامد و خشک و بی‌انعطاف و بی‌لبخند، می‌تواند زندگی موفقی باشد. اما چنین نیست. اگر در زندگی تفریح سالم نباشد؛ اگر آن لبخند طبیعی که ناشی از نشاط است بر لب انسان ننشیند، زندگی برخود انسان و بر معاشران او، جهنم خواهد شد. مادیات، مقدمه‌ زندگی خوبند؛ و تفریح، عنصر اساسی زندگی خوب است… تفریح، یک کار اسلامی است. من قبول ندارم کسی چهره‌ اسلام را یک چهره‌ خشمگین و اخمو و بد اخلاق تصور کند…شادی لازم است و باید آن را برای مردم تأمین کرد… زندگی باید شادمانه باشد و شادمانه بگذرد”.یک روزی، کاج ها مقصر افسردگی ها و خمودگی های مردم این شهر معرفی شدند و همه تقصیرها پای موجود زنده ای نوشته شد که تنها گناهش کمک به سرسبزی این شهر کویری است، ولی مرور عملکردها نشان می دهد ما شادی کردن را بلد نیستیم و مدیران ما هم نتوانسته اند، نخواسته اند فرصت شادی منطقی و معقولی را برای ما فراهم کنند، که صد البته ملاحظاتی از باب اعتبار و بودجه و فرهنگ نیز هست که در این اتفاق بی تأثیر نیست.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۹۲۲۱۳۴۲۸۷ اعلام یا ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت