مهدی آبادی – هر شهری با باز شدن مدارس، چهره تازهای به خود میگیرد. صدای خندهها و قدمهای کوچک کودکان در کوچهها و خیابانها جریان مییابد، اما در کنار این زیبایی، یک واقعیت تلخ هم سر برمیآورد: ترافیک سنگین، ازدحام و بینظمی پیرامون مدارس که در بسیاری از موارد سلامت دانشآموزان و آرامش خانوادهها را تهدید میکند. یکی از مهمترین بخشهای این معادله، سرویسهای مدارس هستند؛ حلقهای که اگر درست مدیریت و نظارت نشود، میتواند به منبع خطر و نارضایتی تبدیل شود. در ساعات تعطیلی، خیابانهای اطراف مدارس به میدان شلوغی تبدیل میشود که در آن خودروها به سختی حرکت میکنند. والدین که با عجله به دنبال فرزندشان میآیند، سرویسهایی که در نقاط نامناسب توقف میکنند، و دانشآموزانی که بیحفاظ میان خودروها حرکت میکنند، صحنههایی هستند که هر روز تکرار میشود. این ازدحام نهتنها رفتوآمد را مختل میکند، بلکه خطر بروز تصادف و آسیب جدی به دانشآموزان را بالا میبرد. واقعیت این است که نبود طرح ترافیکی منظم و مدیریت دقیق بر این ساعات حساس، اولین ضربه را به امنیت روانی و جانی خانوادهها میزند. در کنار دغدغه ترافیک، یک نگرانی اقتصادی هم در دل خانوادهها لانه کرده است: افزایش بیرویه کرایه سرویس مدارس. برخی رانندگان، با توجیههای نامعتبر مثل “گرانی سوخت” یا “بالا رفتن هزینهها”، مبالغی چند برابر سال گذشته مطالبه میکنند. خانوادهها، بر سر دو راهی ناخواستهای قرار میگیرند: قبول هزینههای غیرمنطقی یا رها کردن کودک در خیابانهای شلوغ. این موضوع، بهویژه برای خانوادههای کمدرآمد، فشار روانی و مالی مضاعف ایجاد کرده و عملاً حق انتخاب امن را از آنها گرفته است.یک مشکل جدی دیگر، استفاده از یک وسیله نقلیه برای چندین دانشآموز بهصورت غیرقانونی و بدون توجه به ظرفیت مجاز خودروست. تصویر آشنای ونهایی که بیش از ۱۵ کودک را در فضایی تنگ و بدون کمربند ایمنی جا دادهاند، بارها در شهر دیده شده است. در این شرایط، کوچکترین حادثه میتواند منجر به فجایع جبرانناپذیر شود. متأسفانه، بسیاری از والدین، بهدلیل نبود جایگزین یا هزینه کمتر، مجبور به پذیرش این خطر میشوند. این انتخاب اجباری نتیجه مستقیم ضعف نظارت و عدم اجرای جدی مقررات ایمنی توسط نهادهای مسئول است.نظارت بر سرویس مدارس نباید به جمعآوری آمار یا پر کردن فرمهای اداری محدود شود. نظارت واقعی یعنی حضور میدانی مأموران، بررسی وضعیت فنی خودروها، کنترل سلامت رانندگان، اطمینان از رعایت ظرفیت مجاز، و حتی نظارت بر محل و نحوه پیاده و سوار کردن دانشآموزان. باید اطمینان حاصل شود که قراردادهای رسمی بین والدین و رانندگان، همراه با ضمانت اجرایی و پیگیری در صورت تخلف باشد. تجربه نشان داده که اعلام بخشنامه بدون پیگیری مؤثر، فقط کاغذبازی بیثمر است و هیچ تغییر واقعی بر زمین ایجاد نمیکند. بدون تردید، والدین در انتخاب سرویس مناسب نقش مهمی دارند، اما مسئولیت اصلی بر عهده آموزشوپرورش، شهرداری و پلیس راهنمایی و رانندگی است. این نهادها موظفاند با برنامهریزی مشترک، هم از جنبه ترافیکی و هم بخش ایمنی و قیمتگذاری، محیط امنی برای سرویس مدارس فراهم کنند. نمیتوان مسئولیت حفاظت از جان و امنیت کودکان را به انتخاب شخصی والدین و رقابت بیقاعده رانندگان واگذار کرد؛ این موضوع باید ضابطهمند، قانونمند و الزامآور باشد. اگر نظارتها سست باشد و مقررات نادیده گرفته شود، سرویس مدرسه که باید نماد امنیت و آرامش باشد، به یک کابوس متحرک تبدیل میشود. کابوسی که در آن کودکان، هر روز، میان خطر ترافیک، خودروهای فرسوده و رانندگان بیانضباط جابهجا میشوند. والدین باید هر روز با اضطراب، چشمبهراه رسیدن سالم فرزندشان باشند؛ اضطرابی که هیچ توجیهی برای تداومش قابل قبول نیست. امروز وقت آن رسیده است که مسئولان با جدیت و بدون تعارف، بر این بخش حساس تمرکز کنند. نظارت دقیق، اجرای سختگیرانه قوانین، برخورد با متخلفان، و ارائه گزینههای امن و مقرونبهصرفه، همان حلقه گمشدهای است که اگر پیدا شود، میتواند آرامش را به خانوادهها و نظم را به خیابانها برگرداند.اگر خواب غفلت ادامه یابد، هر حادثهای که پیش آید، باید پاسخ آن را نه در جاده و تصادف، که در اتاقهای مدیران و میزهای مسئولان جستوجو کرد؛ همانها که وظیفهشان اقدام بود اما به ثبت گزارش اکتفا کردند. (لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق 09155665782 ارسال بفرمایید)

حاجی – به عنوان یکی از هموطنان و هماستانیهایی کهسالهاست به دور از زادگاه، در

