رمز گشایی از معمای مهاجرت پزشکان

چند روز قبل مدیر محترم درمان تأمین اجتماعی استان از کمبود پزشک در بیمارستان های تأمین اجتماعی خراسان جنوبی خبر داده بود. مسئولین محترم دانشگاه علوم پزشکی استان هم در ماه های اخیر با تأکید بر ضریب یک و دو دهم درصدی ماندگاری پزشکان در استان و میانگین سی ماهه ماندگاری دوره حضورشان در محل خدمت، دلایل عمده عدم ماندگاری پزشکان در خراسان جنوبی را از عهده دانشگاه خارج دانسته و البته به برخی تبعیض های قانونی از جمله برابر بودن نرخ حقوق و مالیات پزشکی که در تهران خدمت می کند با پزشکی که در مناطق محروم خراسان جنوبی خدمت می کند، اشاره کرده بودند. شاید همین موضوع هم باعث شده بود مدیر درمان تأمین اجتماعی اخیراً دستی به سوی دامان نمایندگان محترم استان در مجلس دراز کند و از آنان طلب یاری کند! در عین حال حتماً شنیده اید که نایب رئیس سابق کمیسیون بهداشت مجلس دهم یکی از دلایل مهم کمبود پزشک در برخی مناطق محروم کشور را تمرکز پزشکان در شهرهای بزرگ ذکرکرده بود. اما آیا واقعیت ماجرا فقط همین است؟رمز گشایی از این «معما» آن هم در حوزه ی درمان که به شدت با لایه های مختلف زندگی مردم تنیدگی دارد، سخت و پرداختن به زوایای گوناگون آن نیازمند تجربه، تخصص و البته جسارت و جرأت است! درسالهای اخیر شاخص تعداد پزشکان به ده هزار نفر جمعیت در خراسان جنوبی، هشت و یک دهم درصد بوده است. ما یک شاخص مهم دیگر هم به نام «شاخص سن امید به زندگی» داریم. این عدد نشان می دهد که هر عضوی از جامعه چند سال می تواند توقع حیات داشته باشد. میانگین تقریبی این شاخص در کل کشور ۷۴ سال و در خراسان جنوبی ۷۲ سال است. و قطعاً همگی می دانیم که وجود پزشکان خوب در هر منطقه ای، این شاخص را بالا می برد؛ یعنی امیدمان به زندگی را افزایش می دهد. پای صحبت بعضی از پزشکان عزیزی که سالهاست از استان رفته اند یا به دلایلی در حال ترک استان هستند که می نشینید، نکته های جالبی می شنوید! اول اینکه بالاتفاق همگی عاشق مردم خراسان جنوبی هستند و چون خوبی های فراوان دیده اند، به شدت مایل به ماندگاری در این استان و شهرهای مختلف آنند. اما بعدش از کارشکنی های قانونی و غیر قانونی، از همین تبعیض ها و تفاوت قائل شدن های مالی و شخصیتی، از عدم همراهی برای اجاره ی یک محل تا جلوگیری از ارائه یک تخصص پزشکی ویژه در استان، از فقدان همکاری برای در اختیار قرار دادن حداقل های زندگی مناسب تا «لابی های مرموز و سیاه» بعضی از افرادکه علیرغم داشتن مسؤولیت، کلاس های درس و تدریس دانشگاهی شان را هم دارند و مطب هایشان را هم می چرخانند و جای پا و فرصت عرض اندام به سایر متخصصین را هم نمی دهند، صحبت می کنند. چندی قبل در معیت یک بیمار به پزشک بزرگواری در مشهد مراجعه داشتم وآنجا ابراز تعجب کردم که چرا ماههاست صندلی این تخصص ویژه در خراسان جنوبی خالی مانده و شما اینجایید؟! خندید و گفت:« مگر نمی دانید قوم فلان نفر در حال اخذ تخصص در تهران است و صندلی برای ایشان خالی گذاشته شده تا پس از تمام شدن دوره اش که احتمالاً یکسال دیگر هم طول بکشد، روی آن بنشیند و دغدغه ای از سوی رقبا برای کاهش درآمدها نداشته باشد؟!» یادتان نرفته که چند خط قبل گفتم یکی از دلایل افزایش امید به زندگی حضور پزشکان متخصص است؟ قبول دارید یکی از دلایل کاهش این امید هم می تواند جلوگیری از حضور پزشکان متخصص در استان باشد؟ به نظر شما اگرکسی با وضع قانونی یا لابی یا سفارشی بخواهد این کار را انجام دهد، خادم مردم است یا خائن به این مردم؟ فکر می کنید او حتی انسان خوبی باشد؟ آیا کسی که یکی دو سال کرسی تخصص را به کسی در مرکز استان نمی دهد و در مقابل چشم هایش همین مردم عزیز جان می دهند، آنهم به صدقه سر فرد دیگری که قرار است پاشنه ی درآمدهایش روی محور «عالی بودن» بچرخد، دستش روی گلوی زن و مردم و کودک و جوان این استان نیست ؟ شاید وقت آن رسیده دستگاههای نظارتی ورود جدی تر و ویژه تری به این «مهاجرت های اجباری» داشته باشند.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را درباره این سرمقاله به شماره ۰۹۳۰۴۹۴۳۸۳۱ ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


سیل کم سابقه اردیبهشت ماه در خراسان جنوبی طبق برآورد اولیه حدود ۲۰ هزار میلیارد

بیشتر

آدینه – صبح دیروز مراسم گرامیداشت هفته معلم دانشگاه فرهنگیان با حضور مسئولان استانی و

بیشتر

اکبری – یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی نیز آخرین ماه فعالیتش را سپری می کند واز

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فرم

فرم گزارش اشکال در سایت