بهروزی فر – هفته گذشته و در قالب خبری به نقل از رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان، آخرین اطلاعات مربوط به ششمین سرشماری عمومی کشاورزی ۱۴۰۳ منتشر شد. براساس دادههای حاصله از این سرشماری که در آبان و آذر سال گذشته جمعآوری و ثبت شد، کشاورزی در خراسان جنوبی در مقایسه با سرشماری قبلِ آن در سال ۱۳۹۳ پیشرفت قابل توجهی داشته است.رشد ۵.۵ درصدی اراضی کشاورزی با رقم ۲۰۰ هزار و ۲۵۵ هکتار ، رشد ۲۹ درصدی سطح زیر کشت گندم با رقم ۳۴ هزار و ۶۷۵ هکتار و رشد ۴۹ درصدی مساحت اراضی باغی و قلمستان ها با رقم ۵۲ هزار و ۵۰۳ هکتار،این افزایش چشمگیر عددها اگرچه مایه شعف است و از پویایی مردم خراسان جنوبی حکایت دارد، اما واقعیتهای بسیار تلخی را در خود نهفته که واکاوی ویژهای را میطلبد.به گواه آمار مستند کشوری، بیش از ۱۷ سال است که سایه خشکسالی بر سر استان خراسان جنوبی سنگینی میکند، یعنی نزدیک به دو دهه است که خبری از بارشهای فصلی و موسمی نیست و به قول قدیمیها شیشههای ۶ و ۱۲ و ۱۸ و … نوروز دیگر مثل آن سالهای دور بارندگی ندارند و زمینی تر نمیکنند، یعنی شدهایم مصداق عینی آن شعر معروف سعدی علیهالرحمه که؛ “چنان آسمان بر زمین شد بَخیل/که لب تَر نکردند، زرع و نَخیل”.نتیجه و حاصل مهم این بخل سنگین آسمان بر زمین کویری خراسان جنوبی، همان افت شدید منابع آبی زیرزمینی، بحرانی شدن دشتها، فروکش کردن ذخایر آبی سدها، خشک شدن چشمهها و قنوات، تغییر طعم آب و … است که سبب شده آبرسانی سیار به روستاها صرفاً به جهت تأمین آب شرب و بهداشتی و رفع نیازهای روزمره مردم به عنوان یک دغدغه و اولویت کاری در استان مطرح باشد، چالشی که مهاجرت و تخلیه برخی روستاها را درپی داشته است.سند بحران کمآبی را هم میتوان در آخرین آمار بارشها در دادههای ادارهکل هواشناسی جست که همین چند روز پیش منتشر شد و به این نکته اذعان داشت که؛” بارشها در سال زراعی جاری نسبت به پارسال ۴۴ درصد و نسبت به میانگین بلندمدت ۴۳ درصد کاهش یافته است”، کاهش بارندگیهایی که در آمار سنوات اخیر بانضمام هشدارهایی درخصوص افزایش چشمگیر دمای منطقه به کرات مورد تأکید قرار گرفته است، این دادهها ثابت میکند شرایط اقلیمی در خراسان جنوبی تغییر فاحشی داشته است. حالا همین دادههای مربوط به هواشناسی و سرشماری را کنار هم بگذارید و مقایسه کنید، اقلیم تغییر کرده اما آیا ما متناسب با این تغییر، رفتار کردهایم؟! جواب، متأسفانه منفی است.میگویید نه، لطفاً این عددها را با دقت بیشتری بخوانید؛” براساس این سرشماری، ۶۸ درصد اراضی زراعی استان آبی و ۳۲ درصد زیر کشت دیم است/ ۶۱ درصد گندم -گندم یک محصول آببر است- به صورت آبی و ۳۹ درصد بهصورت دیم کاشت میشوند”.افزایش سطح زیر کشت زمانی نشان دهنده توسعه و تعالی است که با بهرهوری همراه باشد، اگر گفته میشود بیش از ۹۰ درصد آب استحصالی از همین گلوی خشک زمین، صرف کشاورزی میشود، نهایت کم لطفی وبیانصافی است اگر به تغییر گونهها نیندیشیم، کشاورزان را به استفاده از گونههای کم آببر مقاوم مکلف نکنیم، تغییر شیوههای آبیاری را جدی نگیریم، کاربرد روشهای غرقابی را ممنوع نکنیم و به حداقل نرسانیم و …تغییر رفتار و مکلف کردن مردم به اصلاح شیوههای نادرست سخت است اما میشود، درست مثل همان ماجرای بستن کمربند ایمنی که با جبر پلیس آغاز شد و حالا به یک فرهنگ درست تبدیل شده است.برای تغییر رفتار کشاورزی، آن هم با این دامنه وسیع بهرهبرداران! هر لحظه تأخیر، مقدمه فاجعهای بزرگتر است. (لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۱۵۷۲۴۸۲۸۹ اعلام یا ارسال بفرمایید)

حاجی – به عنوان یکی از هموطنان و هماستانیهایی کهسالهاست به دور از زادگاه، در

