بابای خوبم ؛ یادآوری می کرد هر سال ، حس نبودن هایت را اما … روزگار عجیب زمین ، غربت تمام نبودنهای گذشته ات را ، چند برابر کرده … روزگار مریضی و ابتلا و تنهایی هایمان … دیگر همه این را می دانند و اثبات شده، دنیای بدون شما چقدر “تلخ آلوده” بوده و به یکباره هجرت یار دیرینه تان، حاج قاسم، در غربت عراق بود که بیش از پیش ما را متوجه احوالات وغربتمان کرد، متوجه خالی شدن هرچه بیشتر زمین از مردانی پاک و آزاده چون شما… وقتی به ناحق زمین را کم کردند از برکت حضورتان، بلایا هجوم آوردند بر ما و غم پاشیده شد به لحظه های زندگیمان…..اکنون آگاه شدیم که چگونه باید زیست تا اجازه مان دهند مانند شما هجرت کنیم از دنیای بلازده بابای شهید بدون مرز ما، حاجی روزگار جنگهای همسایه … حالا ما و همه همسایه هایمان و حتی آن سو تر، نبودن تو ودوستان قهرمانت را به نظاره نشسته ایم … تمام مدت به اشتباه گمان می کردیم، دستگیری از همسایه، واجب نیست و خودمان واجب تریم، اما حالا با این بلایا، نه برای خودمان می توانیم کاری کنیم و نه برای همسایه…اکنون باز هم، این شما و دوستان شهیدتان هستید که به مدد الهی به فریاد جهان خواهید رسید …
مردانگی و سلحشوریتان را با تمام وجود خواهانیم چرا که هر کداممان در این زمانه، پریشان حال به دنبال پناهگاه خویشیم … به همان خونهای به نا حق ریخته یتان در مزار شریف و سوریه و عراق باور داریم
که آن منتقم نهایی تمام رنجهای بشریت، به همراه سپاهی از شهیدان خواهد آمد … و بدون شک با دعا و یاد شماست که میتوان ذره ای امید به تعجیل در فرج امید غریبان عالم داشت… به امید آن روز رها بخش برای زمین…
زهرا ناصری – فرزند سرلشگر شهید
پاسدار حاج محمد ناصر ناصری
کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی
