یکشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۴

خط آسمان بیرجند، ناهموارتر از همیشه

مهدی آبادی – اگر از ارتفاع یک تپه یا پشت‌بام مرتفع، به بیرجند نگاه کنید، منظره‌ای پیش رویتان باز می‌شود که کم‌وبیش شبیه «لباس وصله‌دار» است؛ وصله‌هایی که هر کدام اندازه، رنگ و طرح خودشان را دارند. آپارتمانی ۶ طبقه مثل یک غول آهنی سرش را بالا گرفته، در حالی که درست کنارش خانه‌ای یک‌طبقه با دیوار کاه‌گلی نفس می‌کشد. سه ساختمان چهار، پنج و هفت‌طبقه در یک کوچه‌فرعی، کنار یکدیگر صف بسته‌اند بی‌آنکه کسی به همخوانی فرم و قد و قواره‌شان فکر کند. این، نتیجه سال‌ها ساخت‌وساز بی‌نقشه و بی‌برنامه‌ است؛ شهری که نه به قامتش فکر شده، نه به رنگ و ترکیبش. مشکل از جایی شروع شد که بیرجند، مثل خیلی دیگر از شهرهای ایران، بدون طرح جامع به‌روز و اجرایی، وارد دوران توسعه شد. وظیفه طرح جامع، مثل معماری که اول خط‌کش روی کاغذ می‌گذارد، تعیین چهره و نقشه آینده شهر است؛ این‌که کجا بلندمرتبه‌سازی کنیم، کجا فضای سبز بسازیم، بافت تاریخی چطور حفظ شود، مسیر خیابان‌ها و تراکم ساختمان‌ها چگونه باشد. اما نبودِ چنین شاقول روشنی، دست شهر را به دست سرمایه‌گذاران، مالکان و سازندگان بی‌ضابطه سپرده است. در نتیجه، بافت تاریخی بیرجند که روزگاری هویت‌بخش و چشم‌نواز بود، زیر سایه برج‌ها و آپارتمان‌هایی پنهان شده که نه به اقلیم منطقه فکر کرده‌اند، نه به منظر شهری. خانه‌های خشتی و آجری با رواق‌ها و حیاط‌های باز، جایشان را داده‌اند به مکعب‌های سیمانی که پنجره‌های دوجداره‌شان هیچ نسبتی با فرهنگ و اقلیم کویری ندارند. این ناهمگونی نه فقط از بالا، که حتی در پیاده‌روی روزمره، روح شهر را آشفته نشان می‌دهد. آسیب دیگر این ساخت‌وساز بی‌رویه، فشار بر زیرساخت‌های شهری است. محله‌ای که برای ۲۰ خانوار طراحی شده، حالا ۸۰ خانوار را در خود جای داده؛ اما کوچه، همان عرض قدیمی را دارد و شبکه فاضلاب و آب‌رسانی و فضای پارک نیز همان ظرفیت گذشته را. نتیجه: ترافیک محلی، کمبود جای پارک، افت فشار آب، و حتی اختلافات همسایگی که ریشه در شلوغی غیرطبیعی دارد. از نگاه اقتصادی هم این بی‌برنامگی بهای خودش را طلب می‌کند. سرمایه‌هایی که می‌توانستند با هدایت مدیریت شهری به پروژه‌های هم‌راستا و هماهنگ منجر شوند، در قامت ساختمان‌هایی مستقل و گسسته خرج شده‌اند؛ ساختمانی که در کوتاه‌مدت سود مالک را تأمین می‌کند اما در بلندمدت، ارزش منطقه را پایین می‌آورد، چون خریدار آینده با چهره آشفته محله روبه‌رو می‌شود. از دل همین بی‌نظمی، تبعیض فضایی هم سر برمی‌آورد. بعضی نقاط شهر به‌طور شتاب‌زده به محل برج‌سازی بدل شده و برخی دیگر، کهنه و فرسوده مانده‌اند. این شکافِ زیبایی و امکانات، شکاف اجتماعی ایجاد می‌کند؛ گویی بخت و اقبال بعضی محله‌ها در مسابقه توسعه شرکت داده شده و برخی دیگر حتی دعوت‌نامه هم نگرفته‌اند. فراموش نکنیم که بیرجند، شهر سابقه‌دار و هویت‌مندی است. این شهر روزگاری تصویر منظم و متناسبی داشت که با روح کویر، هماهنگی عجیبی ایجاد می‌کرد. حالا همان نقوش آرام و هم‌سطح، زیر سایه بناهای بی‌تناسب گم شده‌اند. راه بازگشت به این هماهنگی البته دشوار ولی ممکن است: تدوین و اجرای واقعی طرح جامع یا حداقل «طرح تفصیلی» که نه فقط روی کاغذ، بلکه در مجوز‌های ساخت به آن عمل شود. تعیین «خط آسمان» برای مناطق مختلف، تا هیچ ساختمانی به‌راحتی خط چشمی شهر را نشکند. حفاظت از محدوده‌های بافت تاریخی به‌عنوان ثروت غیرقابل تکرار. تشویق به استفاده از سبک معماری سازگار با اقلیم. و مهم‌تر از همه، شجاعت مدیریت شهری برای نه گفتن به ساخت‌وسازهایی که سود شخصی دارند اما زیان عمومی. تا زمانی که بیرجند قد خودش را نشناسد و نخ پیرایشش به دست اهلش نیفتد، هر کسی به اندازه توان جیبش ساختمان می‌سازد و شهر ما همچنان وصله‌دار خواهد بود. وصله‌ای که دیگر زیبایی روایت مادربزرگ‌ها را ندارد؛ بلکه شبیه لباسی است که هرگز اندازه صاحبش دوخته نشده. (لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق 09155665782 ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در آیین قدردانی از دست‌اندرکاران نمایشگاه فرصت‌های مشترک ایران و افغانستان، نماینده نهبندان و سربیشه

بیشتر

حاجی – به عنوان یکی از هموطنان و هم‌استانی‌هایی کهسال‌هاست به دور از زادگاه، در

بیشتر

رمضانی – با میزبانی دانشگاه ملی مهارت واحد خراسان جنوبی، دومین رویداد ملی «خشت اول»

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت