خاطرات روزهای اسارت

صباغی – بیست و ششم مرداد ماه، یادآور خاطره‌ای شیرین و به یاد ماندنی برای همه مردم ایران است، مردمی که سال‌ها طعم تلخ جنگ را چشیده و شهیدان عزیزشان را بر دوش‌های مقاوم خود تشییع کرده بودند، اکنون شانه‌ها را پذیرای گل‌هایی می‌کردند که سال‌ها دوری از وطن را تجربه کرده و دشواری‌های بسیاری را متحمل شده بودند. به مناسبت ۲۶ مرداد ماه سالروز ورود آزادگان سرافراز به میهن اسلامی با چند نفر از آزادگان خراسان جنوبی گفتگو کردیم.

بازگشت به وطن بعد ۷ سال اسارت

غلامرضا رخشانی متولد ۲۹ شهریورماه ۱۳۴۳ است که در سن ۱۹ سالگی عازم جبهه می‌شود و در اولین عملیاتی که شرکت می‌کند، اسیر می شود و در سال ۶۹ بعد از گذشت هفت سال(۷۸ماه) اسارت به میهن اسلامی باز می‌گردد. وی گفت: به عشق وطن در تابستان سال ۶۲ از طریق پایگاه بسیج محل تحصیل برای یک دوره ۴۵ روزه به جبهه اعزام شدم.رزمنده بیرجندی افزود: دعای ما اسرا این بود که در طول این آزمایش سرافکنده و شرمنده اسارت حضرت زینب(س) نشویم و این عاملی برای شیرینی دوران اسارت شد.رخشانی با بیان اینکه تنها عامل هموار کردن سختی های دوران اسارت تأثیر گرفتن از واقعه کربلا بود، افزود: هر زمان که در زیر شکنجه ها و سختی ها دچار نا امیدی می شدیم نام حضرت زینب(س) و اسارت ایشان هموار کننده ی سختی ها می شد.

جلسات محرم با معنویت خالص

غلامرضا رضایی سال ۱۳۴۰ در روستای علم آباد بخش خوسف به‌دنیا آمد. وی با بیان اینکه در دوران جنگ تحمیلی چندین بار به جبهه رفته ام، افزود: در آخرین مرحله ۲۱ ساله بودم که به جبهه جنوب تیپ ۱۸ جوادالائمه اعزام شدیم. وی با اشاره به شکنجه هایی که اسرا در دوران جنگ متحمل شدند افزود: در آن روزها درد چوب خیزران را که بر یاران امام حسین (ع) هم زده بودند چشیدم. این آزاده بیرجندی با بیان اینکه در کمال ممنوعیت و مظلومیت بهترین برنامه های عزاداری را دور از چشم عراقی ها انجام می‌دادیم، افزود: ایام محرم هر نفر کاری که توان انجام آن را داشت برعهده می گرفت. وی با اشاره به اینکه در شب افرادی نگهبان عزارداران حسینی بودند، گفت: پتوی کوچک اسارتمان را کف آسایشگاه پهن می‌کردیم و با صابون روی آن “ اِنَ الحُسَین مِصباحُ الهُدی و سَفینهُ النَجات” می نوشتیم. این رزمنده همشهری به مشکلات جانبازان و آزادگان نیز اشاره و عنوان کرد: متاسفانه کمتر از جانبازان و آزادگان حمایت می شود و اکثر همرزمان با مشکلات عدیده روبرو هستند. وی با اشاره به اینکه چند روز قبل برای رفتن به پزشک در ساعات منع عبور مرور جریمه شده ام، انتقاد کرد: با وجود ارائه نسخه پزشکی و نامه ای از بنیاد شهید جریمه شدم.

تاثیر خنده و شادی بر روحیه اسرا

غلامرضا ضیا، رزمنده ۸ سال دفاع مقدس نیز گفت: در آبان ماه سال ۶۲ در منطقه عملیاتی والفجر ۴ پس از آنکه از ناحیه سر، صورت ‌و دست مجروح شدم، به اسارت نیروهای بعثی عراقی در آمدم. وی اضافه کرد: نزدیک به ۷ سال را در اردوگاه های عراق سپری کردم و‌ در شهریور ۶۹ آزاد شدم. ضیا با اشاره به سختی های دوران اسارات، افزود: در تابستان اجازه نوشیدن آب سرد را نداشتم و عطش فراوانی تحمل می کردیم. این آزاده دوران دفاع مقدس با اشاره به برگزاری نمایش های طنز در اردوگاه، گفت: این نمایش های طنز تاثیر زیادی در روحیه اسرا در اردوگاه های بعثی داشت. وی با اشاره به یکی از نمایش های طنز، اضافه کرد: ۸ نفر برای برگزاری تئاتر طنز در یکی از اتاق ها رفتیم که مورد استقبال اسرا قرار گرفت و خنده بر لب هایشان نقش بست. ضیا خطاب به جوانان گفت: جوانان باید خود را باور داشته باشند زیرا در دوران جنگ، رزمندگان خود را باور کردند و به آنچه که می خواستند، رسیدند.

استقلال و سربلندی کشور فکر همه اسرا بود

عبدالحسین خردپژوه، آزاده و جانباز دیگر بیرجندی با بیان اینکه اولین بار در سن ۱۶ سالگی به جبهه در ایلام غرب اعزام شدم، گفت: مدت ۷۷ ماه و ۲۵ روز اسارات، تحت شکنجه های مختلف جسمی و روحی قرار می گرفتیم. این جانباز با بیان اینکه جانباز ۴۵ درصدی هستم، ادامه داد: در دوران اسارت از ناحیه اعصاب و روان، دست چپ و گوارش دچار آسیب شدید شدم. وی با بیان اینکه امنیت حاکم بر کشور نتیجه ریختن خون پاک شهیدان است، افزود: شهدا، ایثارگران، جانبازان و اسرا به چیزی جز استقلال و سربلندی کشور فکر نمی کردند. این جانباز بیرجندی درباره نحوه اسیر شدن خود، گفت: پس از پرتاپ خمپاره زخمی شدم و افسران عراقی برای زدن تیر خلاص به بالای سر مجروحان می آمدند. وی با بیان اینکه یکی از افسرهای شیعه عراقی به بالای سر من آمد، ادامه داد: این افسر پیشنهاد فرار را به من داد اما چون زخمی بودم در ۱۶ سالگی به اسارت نیروهای بعثی درآمدم. این آزاده همشهری با بیان اینکه دوران اسارت هر روز آن خاطره است، افزود: بارها از گروه های مختلف مانند منافقین به ارودگاه می آمدند تا با وعده و وعید بچه ها را فریب دهند، اما خوشبختانه جز دو سه نفر هیچ کس را نتوانستند اغفال کنند. وی تاکید کرد: اسارت به ما درس استقامت داد و یک آزمون بزرگ بود که سرشار از صفا و صمیمیت و درس زندگی داشت.

هیچ امتیازه ویژه ای نگرفته ایم!

حمید احمدی، دیگر جانباز و آزاده بیرجندی عنوان کرد: روزی که وارد ایران شدیم، مردم با شوق و هیجان زیاد از ما استقبال کردند و مارا شرمنده خود کردند. وی با اشاره به بیان خاطرات اسارت در مناسب های گوناگون، ادامه داد: یکی از نکات برجسته آن روزها اتحاد و وحدت مثال زدنی اسرا علیرغم شکنجه ها بود. وی با بیان اینکه متاسفانه اسرا و جانبازان فراموش می شوند، اظهار داشت: فقط در سالگرد یا مناسبت ها از آنها یاد می شود که آن هم مقطعی است. احمدی با اشاره به برخی از تصورات رایج نسبت به آزادگان، اضافه کرد: هیچگونه امتیازات ویژه ای به آزادگان داده می شود اما فرزندانمان همیشه طعنه می شنوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


سیل کم سابقه اردیبهشت ماه در خراسان جنوبی طبق برآورد اولیه حدود ۲۰ هزار میلیارد

بیشتر

آدینه – صبح دیروز مراسم گرامیداشت هفته معلم دانشگاه فرهنگیان با حضور مسئولان استانی و

بیشتر

اکبری – یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی نیز آخرین ماه فعالیتش را سپری می کند واز

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فرم

فرم گزارش اشکال در سایت