مهدی آبادی – حدود چند روز قبل، یک جوان علاقهمند به اتومبیلرانی در بیرجند در محیطی نامناسب دچار سانحه شد؛ حادثهای که بار دیگر سایه تلخ «نبود زیرساخت» را بر سر این شهر سنگینتر کرد. این اتفاق در فضایی رخ داد که فاقد هرگونه استاندارد ایمنی و امکانات لازم برای فعالیتهای اتومبیلرانی بود. سوال اینجاست: این جوان چه چارهای داشت؟ جز اینکه بزرگترین آرزویش را بین موانع و خطرها و گردوخاک پی بگیرد و احیاناً بهای آن را با آسیب و جان و سلامت خود بپردازد؟ این قصه امروز و دیروز نیست. سالهای سال است که نبود یک پیست تخصصی اتومبیلرانی در استان خراسان جنوبی، بسیاری از جوانان مشتاق را به استفاده از معابر عمومی، جادههای فرعی یا قطعه زمینهایی سوق داده که نه تنها مناسب نیستند بلکه به کانون تهدید و حادثه بدل شدهاند. کارشناسان و پیشکسوتان این حوزه، بارها در رسانهها و محافل تخصصی از نیاز فوری به یک پیست استاندارد گفتهاند؛ اما ظاهراً گوش شنوایی برای این حرفها کمتر پیدا میشود. نتیجه را همین امروز میبینیم: حادثهای تلخ که میتوانست با اندکی تدبیر از آن پیشگیری کرد. اما بیایید ریشهایتر بنگریم. این موضوع فقط مختص به اتومبیلرانی نیست. اگر کمی شجاعانهتر به وضعیت فرهنگی و اجتماعی بیرجند نگاه کنیم، باید بپذیریم که جوانان این شهر از کمبود امکانات و فضاهای تفریحی و ورزشی به ستوه آمدهاند. نشاط اجتماعی، با چند باشگاه ورزشی کوچک و کافه و یکی دو استخر رفع نمیشود؛ نشاط، یعنی چشمانداز داشتن برای آینده، یعنی اینکه جوان بداند قرار است هر روزش تکراری نباشد، پتانسیلهایش را با امنیت و امید زندگی کند و شهرش با شادی او روشن شود. امروز فقط یک پیست اتومبیلرانی نیست که بیرجند به آن نیاز دارد؛ لیست نیازها بلندبالاست. موج مطالبهگری جوانان، حالا محدود به فوتبال و والیبال نیست، آنها اسکی روی چمن، صخرهنوردی، ورزشهای آبی، بدمینتون حرفهای، اسکیت، بولینگ، ورزشهای هیجانی مثل پارکور یا حتی دوچرخهسواری کوهستانی میخواهند؛ تمامی اینها همنشین خواستههایی است که گرچه شاید پرتعداد باشد، ولی امکان سرمایهگذاری نسبتا ارزان یا حداقلی برای برخی از آنها وجود دارد. بهعنوان مثال، ایجاد زمین اسکیت یا پارک ویژه دوچرخهسواری کوهستانی، نیازمند زمینهای چندان وسیع یا سازههای پرهزینه نیست؛ با ساماندهی مناسب و مشارکت بخش خصوصی میتوان این نیازها را تا حد زیادی پوشش داد. حتی تجهیز سالنهای مدارس یا فضاهای بلااستفاده دولتی برای ورزشهای تخصصی مانند بدمینتون یا تنیس روی میز، هزینه چندانی ندارد اما میتواند صدها نوجوان و جوان را جذب کند و از آسیبهای اجتماعی یا رانش به سوی فضاهای بیهدف جلوگیری کند. مساله اینجاست که در سیاستگذاری شهری و استانی، معمولاً نشاط و تفریح در انتهای لیست اولویتهاست و اگر هم بودجهای آمد، صرف لکهگیری آسفالت یا فعالیتهای فرمالیته میشود. کافی است یک روز، بعد از ظهر جمعه را در پارک یا خیابانهای بیرجند بگذرانید؛ تجمع جوانانی که گاه بیهدف یا حتی بینشاط در گوشهای نشستهاند، گویای همه چیز است. اگر قرار است نسلی پویا، خلاق و امیدوار بسازیم، باید برای او زمینه فراهم کنیم. حادثه تلخ اخیر را باید به مثابه یک هشدار جدی دید. جوانان استان شایسته بیش از اینها هستند. کافی است ارادهای جدی برای حرکت وجود داشته باشد. پیست اتومبیلرانی، اسکیت پارک، بولینگ و زمین استاندارد دوچرخهسواری کوهستان تنها بخشی از امکاناتی است که میتواند با اندکی حمایت و سرمایهگذاری تحقق یابد. بیایید به جای برخوردهای شعاری، یک بار برای همیشه نشاط را از شعار به عمل برسانیم. روایت امروز شاید از یک پیست و یک حادثه شروع شد، اما فردا ممکن است قربانیان بیشتری بگیرد. جوانان، آینده را میسازند؛ بیاییم برای نشاط و سلامت آنها، همانقدر که برای زیرساختهای دیگر اهتمام داریم، دغدغه و سرمایه بگذاریم. امکانات ورزشی و تفریحی، صرفاً هزینه نیست؛ بهترین سرمایهگذاری برای آینده و کمخطرترین راه برای جلوگیری از تکرار حوادث ناگوار است. حواسمان باشد؛ نشستن و نظارهگر بودن، راهحل نیست. تصمیم امروز، آینده بیرجند را میسازد. (لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق 09155665782 ارسال بفرمایید)

حاجی – به عنوان یکی از هموطنان و هماستانیهایی کهسالهاست به دور از زادگاه، در

