یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

به جز از علی نباشد به جهان گره‌گشایی!!

  • بهروزی فر

به این روزهای پر از حزن رمضان که می رسیم، دل ها متلاطم می شود، غم، خانه جان ها را دربرمی گیرد و همه وجودها به سوگ می نشیند، آن هم در فراغ از دست دادن ابرمردی که در تاریخ کره زمین دردانه بود به گره گشایی از خلق روزگار! نیکو مردی که وصفش در قالب باور نگنجد و زبان از مدح و ثنای او و نیکی های بیشمارش قاصر است و به قول شیخ اجل سعدی شکرشکن؛ “صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را/ تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید”. همو که در وصف زادروزش و آن اتفاق یگانه جهان هستی- ترک برداشتن دیوار کعبه – و نیز دلاورمردی های بی مثالش بر روی کره خاکی نوشته اند(حمیدرضا برقعی) ؛ “مولای ما نمونه دیگر نداشته است/ اعجاز خلقت است و برابر نداشته است / وقت طواف دور حرم فکر می کنم/ این خانه بی دلیل ترک برنداشته است / دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی/ آیینه ای برای پیمبر نداشته است / سوگند می خورم که نبی شهر علم بود/ شهری که جز علی در دیگر نداشته است / طوری ز چارچوب، در قلعه کنده است/ انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است / یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود/ یا جبرِییل واژه بهتر نداشته است / چون روز روشن است که در جهل گمشده است/ هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است / این شعر استعاره ندارد برای او/ تقصیر من که نیست برابر نداشته است” / و مولانا جلال‌الدین محمد بلخی، شاعر پرآوازه غزل ایران‌ زمین هم یکی از مشهورترین ابیاتش را به نیت مولا، چنین سروده است؛ / “ تا صورت پیوند جهان بود علی بود/تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود / آن قلعه گشایی که در قلعه خیبر/برکند به یک حمله و بگشود علی بود / آن گُرد سرافراز که اندر ره اسلام/ تا کار نشد راست نیاسود، علی بود / آن شیر دلاور که برای طمع نفس/ بر خوان جهان پنجه نیالود علی بود / شاهی که ولی بود و وصـی بود علی بود/ سلطان سخا و کرم و جود علی بود / هم آدم و هم شیث و هم ادریس و هم الیاس/هم صالح پیغمبر و داوود علی بود / هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم ایوب/هم یوسف و هم یونس و هم هــود علی بود / مسجود ملائک که شد آدم، ز علی شد/آدم چو یکی قبله و مسجود علی بود / آن عارف سجّاد ، که خاک درش از قدر/بر کنگره عرش بیفزود علی بود / هم اول و هم آخر و هم ظاهـر و باطن/هم عابد و هم معبد و معبود ، علی بود / آن لحمک لحمی ، بشنو تا که بدانی/آن یار که او نفس نبی بود علی بود / موسی و عصا و ید بیضا و نبوت/ در مصر به فرعون که بنمود ، علی بود / عیسی به وجود آمد و فی الحال سخن گفت/آن نطق و فصاحت که در او بود علی بود / خاتم که در انگشت سلیمان نبی بود علی بود/آن نور خدایی که بر او بود علی بود / آن شاه سرافراز که اندر شب معـراج/با احمد مختار یکی بود علی بود/ آن کاشف قرآن که خدا در همه قرآن/کردش صفت عصمت و بستود علی بود / آن شیر دلاور که ز بهر طمع نفس/ بر خوان جهان پنجه نیالود علی بود / چندان که در آفاق نظر کردم و دیدم/ از روی یقین در همه موجود ، علی بود / این کفر نباشد، سخن کفر نه این است/تا هست علی باشد و تا بود علی بود / سرّ دو جهان جمله ز پیدا و ز پنهان/شمس الحق تبریز که بنمود، علی بود” / بدون شک وصف مولا علی علیه السلام به شعر پارسی، جان می دهد و در زنده نگهداشتن واژه واژه ابیات از دل برآمده شاعران نقشی بسزا داشته و دارد، که اگر این نبود، شعر “ محمود حبیبی” که در شب شعری از برنامه های جانبی ‌پانزدهمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم-مهر ۸۶- قرائت کرد، بعد از گذشت این همه سال، هنوز بوی نویی و تازگی نداشت؛ “ای کاش این سحر ز صبوحی حذر کند/ یا اینکه در ، به راه تو ، خود را سپر کند / امشب، نماز را به فردا اقامه کن/ تا قاتل از نماز جماعت حذر کند / بیدار شد که در صف پشت تو ایستد/ تا صف به صف ملائکه را دربدر کند / ای ماه سر به مهر سر از سجده برمدار/ پشت سرت کسی ست که شق القمر کند / در آستین خویش نهفته است تیغ را/ تا آستان تو لب شمشیر تر کند / می خواهد از شکافتن فرق موج ها/ موسی صفت به آن سوی دریا گذر کند/ این معجزات آیت پیغمبری نبود/ داد از کسی که بر دل شیطان نظر کند / محراب در تلاطم خونابه غرق شد/خورشید خون گریست که شب را سحر کند / نامردی! از هراس به پل کوچه ها گریخت/ مردی کجاست ؟ تا که حسن را خبر کند / تا او بیاید و پدرش را به دوش خویش/ از شط خون مسجد کوفه به در کند / در کاسه های شیر ، شفا موج می زند/ شاید که زخم شیر خدا را اثر کند / مولا به یاد فاطمه بر سر حنا گرفت/ تا مثل روزهای جوانی سفر کند” / دل نگاشته ها و از دل برآمده ها در وصف رادمردی های امام علی علیه السلام بیشمارند و در این مجال اندک، نَمی مختصر از یَمِ بیکران شعر فارسی، که اندکی از ارادت اهل ادب به مولای درویشان را نشان می دهد، به تصویر کشیده شد، باشد که مورد قبول افتد و انتهای کلام هم اینکه؛ “به جز از علی نباشد به جهان گره‌گشایی / طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلایی / چو به کار خویش مانی در رحمت علی زن / به جز او به زخم دل‌ها ننهد کسی دوایی / ز ولای او بزن دم که رها شوی ز هر غم / سر کوی او مکان کن بنگر که در کجایی / بشناختم خدا را چو شناختم علی را / به خدا نبرده‌ای پی اگر از علی جدایی”
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۱۵۷۲۴۸۲۸۹ اعلام یا ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت