مهدی آبادی – در شرق ایران، در سرزمینی که در نگاه اول فقط به کویر و شعاعهای سوزان آفتاب مشهور است، جاهایی هست که حتی بسیاری از ایرانیها هم نامشان را نشنیدهاند. خراسان جنوبی، سرزمین تضادهای شگفتآور، در دل شن و سنگ و صخره، هنوز بهشتهایی پنهان دارد که میتوانند چهره گردشگری استان و حتی ایران را تغییر دهند. اما این گوهرها، به دلایل گوناگون، همچنان در سایه ماندهاند. یکی از این شگفتیها دره تجنوددر شهرستان زیرکوه است. تنها چند کیلومتر آنسوتر از داغی کویر همتآباد، ناگهان سبزی درختان انار، بادام و چنار با صدای رودخانهای زلال در هم میآمیزد. دیوارههای آهکی بلند، صخرههای ماسهای و هفت چنار کهنسال با قدمت نیمهزاره، فضای دره را به تابلویی طبیعی بدل کرده که ثبت ملی شده است. راه رسیدن به این بهشت، خاکی و پر دستانداز است و همین، علاوه بر نبود امکانات اقامتی، باعث شده تنها ماجراجویان جدی پا به آن بگذارند. همسایه این دره، کویر همتآباد، در نقطه مقابل آن قرار دارد: جایی که آفتاب عصرگاهی، شنهای نرم را به رنگهای طلایی و نارنجی نقاشی میکند و شب، آسمانی آنقدر پرستاره دارد که گویی به کهکشان نزدیک شدهای. این کویر هنوز از هیاهوی تورهای بیضابطه در امان مانده، اما همین سکوت، به قیمت نبود حتی یک کمپ استاندارد یا خدمات پایه تمام شده است. جاده آسفالتی مستقیم ندارد، راهنما و امکانات پذیرایی نیست و فرصتهای اقتصادی بالقوه، خاک میخورند. اما شاید عجیبترین گوهر استان، روستای ماخونیک باشد؛ یکی از هفت روستای شگفتانگیز جهان که به «سرزمین لیلیپوتها» شهرت یافته است. خانههای نیمهفرورفته در زمین، درهایی آنقدر کوتاه که هر مسافری را به تعظیم وامیدارد، کوچههایی تنگ و معماری کاملاً سازگار با اقلیم خشک، همه در کنار فرهنگ خاص مردمانی که قرنها شیوه زندگی خود را از مدرنیته دور نگه داشتهاند، از ماخونیک یک مقصد فرهنگی منحصربهفرد ساخته است. باورهای قدیم مانند پرهیز از نوشیدن چای یا استفاده از ابزار مدرن، و همچنین آثار تاریخی و باغهای سنتی، این روستا را به موزهای زنده بدل کردهاند. با این حال، به جز یک یا دو اقامتگاه بومگردی، برای توسعه گردشگری پایدار این روستا سرمایهگذاری شاخصی صورت نگرفته است. این سه مقصد گردشگری، با وجود تمام ظرفیتها، در حصار چند مشکل مشترک گرفتارند: جادههای فرعی نامناسب، نبود سیستم حملونقل عمومی، کمبود شدید زیرساختهای اقامتی و خدماتی، و ضعف در بازاریابی و معرفی دیجیتال. حضورشان در نقشه تورهای ملی و بینالمللی بسیار کمرنگ است و تابلوهای راهنمای مسیر، یا وجود ندارد یا قدیمی و ناکارآمد است. راه نجات این گنجینهها، در چند اقدام ساده اما ضروری نهفته است. بهسازی مسیرهای اصلی و فرعی، ایجاد کمپها و اقامتگاههای استاندارد، راهاندازی کمپینهای معرفی در فضای دیجیتال به زبانهای مختلف، و مشارکت فعال جامعه محلی از طریق آموزش و اشتغال مستقیم در صنعت گردشگری، میتواند تحولی بزرگ ایجاد کند. همچنین، جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی با حمایت و تسهیلات دولتی، به شرط رعایت اصول محیطزیستی و فرهنگی، میتواند این جاذبهها را از سایه بیرون بیاورد. خراسان جنوبی میتواند با تکیه بر همین بهشتهای پنهان، از استان عبوری به مقصدی رویایی بدل شود. کافی است نقشه گردشگری ایران را دوباره ورق بزنیم و این نامها – تجنود، همتآباد و ماخونیک – را نه در حاشیه، که در متن سفرنامهها و بروشورهای سفر بنشانیم. روزی که این اتفاق بیفتد، خراسان جنوبی دیگر فقط به زعفران و کویرش مشهور نخواهد بود، بلکه به عنوان سرزمین شگفتیهایی که در دل خاک و سکوت پنهان شده بودند، شناخته خواهد شد. (لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق 09155665782 ارسال بفرمایید)

حاجی – به عنوان یکی از هموطنان و هماستانیهایی کهسالهاست به دور از زادگاه، در

