یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

برای توسعه، باید تغییر کنیم

هرم پور- حرف های خوب یا بد ما، از ذهنیت های ما نشأت می گیرند؛  از اینکه در باره ی خودمان، اطرافیانمان، دیروز و امروز و فردایمان، چه طور می اندیشیم و چگونه تفکر می کنیم. صد البته، همین ذهنیت ها، آینده را برایمان می سازند. تجربه ی سال های زندگی من در کنار مردم عزیز خراسان جنوبی، تفصیلی از این جمله هاست، جمله هایی که به جای شنیدن، دیده ام؛ «خوب می اندیشند، اما گاهی، بد عمل می کنند. به دلیل محجوب بودن، رودربایستی های عجیب با خودشان، با مدیران، با روزگار و با آینده دارند. مطالبه را خیلی وقت ها، بی احترامی می دانند و مطالبه گری را بعضی وقت ها، توهین،  و لذا، به دلیل اخلاق مداری فراوان و گاه زیاده از حد، به ساحت مطالبه خواهی و مطالبه گری ورود نمی کنند. از همدیگر خجالت می کشند و این خجالت ها، راه نقد را بسته است و وقتی نقدی وجود نداشته باشد، نوآوری و تفکری  زاییده نمی شود و وقتی فکرها نو نشوند، سکون و ایستایی، بر حرکت و پویایی غلبه می کند و رکود، سایه می افکند و خمودگی، دامن پهن می کند و   …  و درجا زدن، رواج می یابد و عقب ماندگی های تاریخی، متولد می شوند و چه بسیار، در تیمار این رفتارها، رشد و نمو می یابند. بعضی ها  به وقت ضرورت های تاریخی، به بهانه های مختلف، از حرکت می ایستند و بعضی دیگر، به وقت لزوم سکون، به هیجانی، حرکت می کنند و به طرفه العینی، شیوه ها و رنگ ها و رویه ها را عوض می نمایند. به دلایلی نامعلوم، از کمتر مدیر یا مسئول یا نخبه ی بومی حمایت می کنند و به دلایل نامعلوم تر، مدیران غیربومی  در این استان، معمولاً جایگاه  و منزلتی  رفیع تردو عاقبتی خوش تر دارند. حرف ها گاهی با عمل ها یکسان نیستند و عمل ها هم گاهی با شعارها، نمی خوانند. بعضی ها، آنچه دوست دارند، هستند و بعضی های دیگر، هستی خود را مدیون آن هستند که آنچه دیگران دوست داشته اند، بوده اند. بسیاری از جوانان استان، کار را میز می بینند و میز را خوشبختی و خوشبختی را در آرامش، و آرامش را در کارمندی و کارمندی را در سکوت و سکوت را گاهی حرکت بر خلاف آنچه هستند و گاهی، حرکت همراه آنچه دیگران می پسندند.» ما مردم استان خراسان جنوبی، به ویژه ما بیرجندی ها، برای آنکه فردایی بهتر از امروز داشته باشیم، ناگزیریم بعضی رفتارها، شیوه های اخلاقی و برخی عادت های اجتماعی مان را تغییر بدهیم. ضرورت زمانه این را ایجاب می کند و اگر سال ها پیش و شاید دهه ها قبل به چنین صرافتی می افتادیم، اینک جای و جایگاهمان، بسی بهتر بود. برای این تغییر ها، نیازمند تغییر در ذهنیت ها و فکر ها هستیم و البته، فکرها و ذهن ها تغییر نمی کنند مگر آنکه خوب تربیت شویم و خوب تر، آموزش بینیم و بهتر از آن، خوب فکر کردن، زیاد فکر کردن و به موقع و برای هر قدم و قلمی، اندیشیدن را، یاد بگیریم. مدیران و مسئولان استان هرچه می خواهند بگویند، آنها به دلایلی باید باور داشته باشند و برای این باورشان تبلیغ هم بکنند که همه چیز خوب، همه چیز آرام، همه چیز سپید و بی نقطه های تاریک است. اما من که در بین مردم زندگی می کنم و تراوشات فکری آنها را می بینم و نفس های اجتماعیشان را یک به یک می شمارم، برای آینده ی اجتماعی خراسان جنوبی، سخت نگرانم. باورم این است که بعضی ها، حتی بعضی از مسئولین دلسوز نما، از اجتماعی شدن بیشتر مردم خراسان جنوبی، سخت می ترسند. چاره چیست؟ فکر کردن، تربیت کردن، خواندن و تجربه کردن و مصمم بودن برای تغییر.در غیر این صورت هیچکداممان شاید نباید این حق را به خودمان بدهیم که درباره ی توسعه استان، درباره پیشرفت و درباره ی حرکت های رو به آینده حرفی بزنیم.  برای توسعه، باید تغییر کنیم.(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را درباره این سرمقاله به شماره 09304943831 ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت