یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

از میان نامه های رسیده

نارحیم بی آباد

با سلام مطلب مندرج در روزنامه آوا با عنوان برزخ ساکنان رحیم آباد را خواندم. به عنوان یکی از قدیمی ترین خانواده های ساکن اینجا چند نکته را باید عرض کنم: 1 – گزارش تان متاسفانه بسیار سطحی و تکرار مکررات گذشته و خلاصه ای از پاسکاری مسئله بین سازمان ها و مسئولان مرتبط اما غیر متعهد بود. 2 – منبع آگاه تان اگر نگویم منبع دروغگوست بسیار ناآگاه و بی خبر است. ایشان یا خبرنگارتان اگر در اینجا حتی یک مستاجر معرفی کنند همان خانه ای را که 6 میلیارد !!! برایش قیمت تعیین کرده اند را به نامش سند می زنیم. ۳ – به نظر شما معاون با سابقه فرمانداری که اتفاقا سابقه طولانی نیز در شهرداری دارد از چه بی خبر است؟ ۴ – وقتی شهرداری رسما اعلام می کند این محل در طرح تفصیلی شهر قرار ندارد کدام تعهد انجام نشده را برایش بهانه می کنید؟ (شهرداری در تمام این منطقه فقط یک سطل زباله دارد که آن هم به مهمانسرای استانداری اختصاص داشت و به خاطر بوی زباله آوردند و اینجا گذاشتند. تا قبل از بحث کرونا هم ماهی یکبار یا دوبار بیشتر تخلیه نمی شد.) ۵- معاون محترم استاندار فرموده اند متولی ده رحیم آباد، استانداری نیست. راست گفته اند استانداری، فقط متولی بند دره و رود آرامستان و گوسفندهای گرگ دریده عشایر و مانند آن است نه به قول خودشان حریم امنیتی استانداری . لطفا از معاون محترم استاندار بپرسید در سی و اندی استان کشور کدام استانداری به این وسعت پیدا می شود؟ شما به دنبال امنیت و آسایش ملت هستید یا نگران امنیت خودتان ۶ – استانداری و آستان قدس و … هیچ نقشی در مستند شدن مالکیت ساکنان اینجا نداشته اند. اتفاقا از همان ابتدا که ساختمان استانداری را در مزرعه رحیم آباد احداث کردند سعی در تملک خانه های مردم داشتند منتها مسئله اصلی راضی کردن مردم بود. استانداری می گفت که ما خریداریم و مالک قانونی هم بنیاد مستضعفان، پس باید بنیاد وضع مردم را روشن کند اما بنیاد می گفت ما با همین وضع موجود می فروشیم و شما تکلیف مردم را مشخص کنید ( همان استراتژی که در مورد اکبریه، بیدخت، چهارده و … انجام دادند و املاک را فروختند یا واگذار کردند اما ساکنان آنجا سال هاست که سرگردانند و هنوز بسیاری تکلی فشان مشخص نشده) تا آنجا که فرماندار وقت بیرجند در مصاحبه ای اعلام کردند: صرفا با اقامت چند ساله در جایی نمی توان ادعای مالکیت نمود (هیچ شیر پاک خورده ای هم به ایشان نگفت آنچه در چند سال و کمتر خلاصه می شود، دوران مدیریت شماست که خیلی هم مدعی و طلبکار آن هستید نه سعی و تلاش بیش از 300 ساله آبا و اجداد ساکنان اینجا) حتی نماینده وقت بیرجند در مجلس در رویت نامه درخواست یکی از ساکنان به محض آنکه نام بنیاد را دیده بود نامه را به طرف داده بود که این به من مربوط نمی شود. ۷ – بحث تامین اعتبار خرید این املاک هیچگاه به سرانجام نخواهد رسید چون خود آقایان نمی خواهند. ضمنا آنقدر توی این مملکت حوادث متوالی غیرمترقبه اعم از سیل و زلزله و کرونا و … از راه می رسد که مجالی برای تامین مالی طرح های بی اولویت مورد نظر آقایان نخواهد بود. ۸ – از همه جالب تر بحث گازکشی اینجاست: بیش از یک سال قبل، یکی دو روز قبل از 28 صفر و رحلت حضرت رسول(ص) پیمانکار شرکت گاز که ظاهرا فردی مشهدی هم بود آمد و محل عبور لوله را با گچ و آهک نشانه گذاری کردند. اما محل عبور لوله آب را نمی توانستند مشخص کنند. از ساعت 7 صبح تا 3 بعدازظهر طرح و نقشه 7 بار تغییر کرد آخرش هم تصمیم گرفتند چند جا را آزمایشی حفر کنند تا مسیر لوله آب را پیدا کنند. قسمت آسفالت را برش زدند و زنگ زدند به راننده بیل مکانیکی، بنده خدا بعد از چند بار بالاخره پاسخ داد و گفت که مرخصی گرفته و رفته به روستا و چون طلب معوقش را پرداخت نکرده اند حاضر نیست بیاید و کار را انجام دهد. چون وقت اداری تمام شده بود، یک کارگر ساده آوردند و قرار شد فردا صبح بیاید و یکی دو جا را با بیل و کلنگ حفر کند و لوله آب را پیدا کند و صبح شنبه کار انجام شود از آن زمان بیش از یک سال و نیم گذشته اما نه آن کارگر آمد نه پیمانکار و آخرش هم همین نامه نگاری اشاره شده در گزارش را بهانه کردند. ۹ – میراث فرهنگی گفته ما مشکلی نداریم اما واقعیت این است که مشکل خود میراث فرهنگی است. چطور در حریم درجه یک میراث فرهنگی برج چند طبقه ای با نمای سنگ و آلومینیوم ساختند و عامل اصلی عدم ثبت جهانی باغ رحیم آباد شدند و شما دم بر نیاوردید اما چسبیده به آن نسخه کاهگل می پیچید؟
البته برای شما که بد نشد به جای مدیریت در ساختمان کلنگی اجاره ای، اداره کل را به باغ رحیم آباد خواهید آورد ۱۰ – درست ترین جمله گزارش همان است که مسئولین نمی خواهند جمعیت اینجا تثبیت شود ( یا باید خودشان خسته شوند و بروند یا بمیرند و ببرندشان یا خانه خراب شوند و اجازه ساخت ندهند) ۱۱ – شما باور می کنید چند هکتار زمین را در قلب مرکز استان که بیش از 60 درصد مردمش توانایی تامین مالی زمین و خانه مسکونی به اندازه یک سوم خانه پدریشان را ندارند از بیش از 100 نفر مالک (که بیشترشان وراث دوم و سوم هستند- مدعی هایی که بعد از تعیین تکلیف پیدا می شوند بسیار بیشتر از این رقم خواهند بود) هرکدام با قیمت 2 تا 6 میلیارد بخرند و تبدیل به فضای سبز یا محوطه نمایند؟جواب: اگر بخواهند میخ آخر را بر تابوت تدبیر و امید بزنند بله و اما حرف آخر: آقایان مسئولی که مدعی خدمتگزاری، نمایندگانی که مدعی وکالت، ارباب جراید و رسانه ها که مدعی صدای مردم هستید همه شما در این ماجرا متهم و مقصر هستید و البته ما که وارث بیش از 300 سال سکونت در رنج و دردیم اما دم بر نمی آوریم. هیچگاه یکصدا نبودیم. هیچگاه منافع جمعی را بر تمایلات فردی ترجیح ندادیم. تا به این روز افتادیم. مشکل اصلی ما باران زمستان و گرد و خاک تابستان و پیت نفت و کپسول گاز نیست. ما زنده ایم اما هویت و زندگی نداریم. خانه داریم اما امنیت نداریم. مالک هستیم اما اختیار نداریم. آقایان سال هاست که امیدمان از شما ساقط شده اما به خدا قسم به پاس برزخی (البته جهنم) که برای ما، اجداد مرحوم مان و فرزندان مان درست کرده اید، تا دادمان را از شما نگیریم کوتاه نخواهیم آمد. از طاغوت و خان ها که انتظاری نبود اما بفرمایید که در این چهل سال انقلاب چه کار مثبتی در این محل انجام شده ؟ مزرعه رحیم آباد را نابود کردید، تغییر کاربری دادید و خانه ساختید ،
کشاورزانش را بیکار و خانه نشین و نهایت هم دق کردند. بر خرمن های آن ساختمان اداره اموال و املاک، بر گندم زار آن استانداری، در جنگل کاج، خانه های سازمانی استانداری و پمپ گاز، بر زمین های وقف آن مهمانسرا، زمین های باغ موقوفه را به محوطه استانداری ملحق و باغ شهدا را مخابرات کردید. باغ زعفرانی را خشکاندید و درختانش را از ریشه درآوردید و گل هایش را آتش زدید. نه از قنات اثری مانده ، نه از یخچال قدیمی، حتی به میراثی که متولی حفاظت از آن هستید هم رحم نکردید. قبرستانش را تخریب و خیابان و پارک کردید. اینجا روستا نیست هرچند خانه هایش گلی و گنبدی است و هنوز از کوچه هایش بوی گوسفند می آید. اینجا مرکز شهر بیرجند است اما جزو شهر نیست چون متولیان شهرستان و شهر (فرمانداری، شورای شهر و شهرداری) مسئولیتی در قبال آن نمی پذیرند. اینجا مرکزِ مرکز استان است اما جزو استان نیست چون استانداری خود را متولی 20 سانتی متر آن طرف تر نمی داند.اینجا در محدوده مرزهای کشور ایران است اما جزو ایران نیست چون قانون اساسی جمهوری اسلامی شامل آن نمی شود (مالکیت در آن رسمیت ندارد هرچند ممهور به مهر ثبت اسناد باشد، هر چند به پشتوانه بنیاد علوی باشد، هر چند قوه قضائیه تایید کرده باشد.) اینجا اگر خانه تان خراب شد دنیا را هم بر سرتان خراب می کنند. اینجا نارحیم بی آباد است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت