یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳

از ضمیمه های فرهنگی شهر غفلت نکنیم

* هرم پور-  یکی دو روز قبل تر از این، در فضای مجازی و در صفحه شخصی ام، عکسی را به صورت استوری منتشر کردم که به شدت مورد توجه مردم قرار گرفت. سیلی از پیام ها، نظرها،  پیشنهادها و دلنوشته ها برایم ارسال شد و سراسر، لذت بردم. ماجرا از این قرار بود که سالها پیش، وقتی حدود پنج یا شش ساله بودم، تصویری نمادین درباره آزادی خرمشهر روی دیوار یکی از کوچه های اطراف منزل ما کشیدند و این تصویر از قضای روزگار، از گزند باد و باران و تخریب در امان ماند و حالا بعد از حدود سی و چند سال، هنوز روی همان دیوار باقی هست و هرچند با تبلیغات بی شماری که رویش و  دور و اطرافش به بدترین شکل ممکن نوشته شده، در حال محو شدن و هضم شدن است، اما هنوز خیلی ها با آن خاطره بازی می کنند. انتشار این عکس برای خودم چند بازخورد مهم داشت : 1 – مردم بیرجند به شدت  اهل خاطره بازی با گذشته هایشان هستند. 2 – جوانان و حتی نوجوانان، به شدت با عکس ها، تصاویر و دیوار نوشته ها، ارتباط برقرار می کنند. 3 – یادآوری بعضی از خاطره های گذشته که جنبه نماد و سمبل هم برای مردم دارند، به شدت به آنها تلنگر می زند  و دغدغه هایشان برای حفظ آنها را بیدار می کند. 4 – چنین یادمانهای تصویری، هم آموزنده هستند، هم می توانند به عنوان جریان سازهای فرهنگی در شهرها، کارکرد داشته باشند. یادم آمد در همین چند سال اخیر، ما چقدر از این نمادهای زیبا داشتیم و آنها را از بین بردیم. در شمال شهر، چندین کوچه را یادم هست که هنوز شعارنویسی های انقلابی رویشان از بین نرفته بود و یکی دو سال قبل، به مدد تیغ تیز لودرها و بیل های مکانیکی، زیر خروارها خاک پهان شدند تا آپارتمانی چند طبقه متولد شود. یا در اطراف میدان شهدا، چندین جای گلوله وجود داشت که یادآور ماجرای راهپیمایی معروف سال 57 و شهادت تعدادی از شهروندان عزیز ما بود. آنها را هم در این چند سال اخیر،  از بین بردند. در خیابانهای میانی تر شهر که روزگاری مناطق مرفه نشین بیرجند محسوب می شدند و نقاشی های دیواری و شهرآرایی هایی جدید به آن سبک، مُد شده بود، در بعضی کوچه ها و پس کوچه ها و خیابانها، هنوز تصاویر و متن ها و دیوارنوشته های زیبایی باقی بود که آنها هم زیر غفلتهایمان مدفون شدند. خلاصه اینکه همه ی این ها، ضمیمه های فرهنگی ما هستند. یعنی جزئی از فرهنگ شهر ما، فرهنگ مردم ما و فرهنگ زندگی مردم ما هستند. شورای شهر، شهرداری، دستگاههای فرهنگی، سمن های مرتبط با حوزه های فرهنگی و اجتماعی، و البته دلسوزان و دغدغه مندان شهر، در قبال این ضمیمه های مهم فرهنگی نباید غفلت داشته باشند. هر کدام از این ها که دیروز متولد شده اند، می توانند همانگونه که دنیایی از خاطره ها برای امروزمان باشند، می توانند بهانه ها و  محورهای مهم اقدامات و فعالیت های  فرهنگی فردای شهر هم باشند. شهرها، به مدد همین ضمیمه ها، زنده هستند، نفس می کشند، زایش های فرهنگی و تبلورهای اجتماعی دارند و هویت خود را می یابند و حفظ می کنند. من باز هم مثل همیشه تأکید می کنم که تاریخ، با هیچ کس تعارف ندارد. کاری نکنیم که سالها بعد، تاریخ برای این غفلت ها، سخت مؤاخذه و بی آبرویمان بکند.

(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را درباره این سرمقاله به شماره 09304943831 ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاری – ثروت های یک منطقه، همیشه معادن و گنجینه و دفینه هایش نیستند، گاهی

بیشتر

سلام و عرض خسته نباشید. چند وقتی است که برنامه ها و پروژه های شهری

بیشتر

هدیه ویژه دولت رئیس جمهور شهید به اهالی بخش دستگردان با ابلاغ عشق آباد به

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرم

فرم گزارش اشکال در سایت