بهروزی فر – ۲۲ مرداد ۱۳۸۳ و با ورود نخستین استاندار به استان تازه تأسیس خراسان جنوبی، روزهایی تازه در این خطه آغاز گشت، حالا دیگر خراسان جنوبی از خراسان بزرگ جدا شده و راهی نو را در پیش گرفته بود، مسیری که می بایست این استان نوبنیاد را به قله های تعالی برساند.حالا ۲۱ سال از آن روز گذشته است، نوزاد سال ۱۳۸۳ حالا به جوانی برنا تبدیل شده، مصداقش می شود پسری که از سربازی برگشته یا در حال طی کردن پله های ترقی در دانشگاه است و نیز دختری که در آستانه ازدواج قرار گرفته یا هنوز می خواهد ادامه تحصیل دهد، اما این هر دو، جوانانی رشیدند با احتمالاً بضاعتی از اخلاق حسنه، رفتار شایسته، استعدادهای خارق العاده و … که هر کدام اینها راه توفیق را برایشان هموار می سازد و چشم خریداران را به خود می کشد.خراسان جنوبی طی این سال ها و با حضور ۱۰ استاندار (ابراهیم رضایی بابادی، سید صولت مرتضوی، قهرمان رشید، وجهالله خدمتگزار، سید علیاکبر پرویزی، محمدمهدی مروجالشریعه، محمدصادق معتمدیان، حمید ملانوری شمسی، محمدجواد قناعت و سید محمدرضا هاشمی) و با احتساب سرپرستان استانداری (عیسی فرهادی، مشیرالحق عابدی و ناصر خوشخبر) ۱۳ نماینده عالی دولت اتفاق های زیادی را تجربه کرده است.این اتفاقات از تغییر مرزهای سیاسی شهرها و روستاها گرفته تا آغاز پروژههایی همچون راهآهن و انتقال آب دریای عمان و …، احداث کارخانههای فولاد و سیمان و ..، فروریختن سقفها در معدن زغالسنگ و خروج قطار از ریل، اجرای طرح نهضت ملی مسکن، رونق گرفتن جریان حضور و فعالیت سرمایهگذاران و … هر کدام در زمان خود، شور و شعف در استان ایجاد کرد.هر کدام از استانداران نیز در همان بازه مأموریت خود در خراسان جنوبی در راستای ساختار فکری، برنامه های از پیش تعیین شده یا فرمایشی و سفارشی، اهداف و چشم اندازهای تعریف شده و … اقداماتی انجام دادند که استان را چند قدمی به سمت توسعه پیش برده اما واقعیت این است که آن تعالی و پیشرفت این سومین استان پهناور ایران زمین متناسب با داشتههایش رقم نخورده است.خراسان جنوبی در این همه سال به عنوان یکی از اصلیترین مراکز تقریب مذاهب به لحاظ اتحاد شیعه و سنی حرفهای زیادی برای گفتن داشته و دارد اما این همبستگی و حرف واحد در بین خواص و مؤثرین و معتمدین و صاحبنظران بسیار ضعیف و در برخی موارد به صفر نزدیک بوده است، اتفاق ناخوشایندی که انحراف در برنامهها و چشماندازها را به همراه داشته و لنگری برای اجرای برخی طرحها و پروژهها بوده است، نمونهاش را در اجرای ابرپروژه راهآهن به وضوح میتوانید مشاهده کنید، طرحی که اگر با اختلافنظر و زیادهخواهی برخی نمایندگان ادوار مختلف مواجه نمیشد، بدون تردید تا الان نهایی شده بود و حالا دیگر صدای سوت قطار را در همه شهرستانهای استان میشنیدیم و زیرساختهای حمل و نقل این استان غنی به لحاظ ظرفیتهای کشاورزی، گردشگری و معدنی که از قضا سومین فرودگاه بین المللی کشور را در خود دارد، کاملتر و سطح دسترسیهامان تسهیلتر شده بود، حالا همین یک مورد را به دیگر موضوعات تعمیم بدهید.متأسفانه اتحاد فراگیر در خراسان جنوبی رقم نخورده و ما با گذشت بیش از دو دهه از عمر استان، همچنان شاهد چندصدایی و بروز اختلاف نظرهای غیرمنطقی در بین اعضای شوراهای اسلامی، دعواهای منطقهای بین دو شهر یا روستا، منیتها و خودبرتربینیهای افراد و … هستیم و نتیجهاش شده کند شدن حرکت توسعه خراسان جنوبی و عقب ماندن این استان از دیگر مناطق! و شما خوب میدانید که هر خروج ما از مسیر اصلی در اجرای یک پروژه یا طرح، روند کار را کند کرده و برگشت دوباره به مسیر، زمانبر خواهد بود و به راستی ما تا چه وقت باید مسیرهای رفته را تکرار کنیم؟! (لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۱۵۷۲۴۸۲۸۹ اعلام یا ارسال بفرمایید)

حاجی – به عنوان یکی از هموطنان و هماستانیهایی کهسالهاست به دور از زادگاه، در

