هرم پور – در منشور مدیریت، به ویژه در نقشه ی راهی که برای یک استان تعریف می شود، جرأت و جسارت و خلاقیت و بهره برداری و استفاده از نظر مشورتی مشاورین امین با هدف انتخابی درست و انتصابی شایسته، از مهم ترین اصل هایی هستند که هیچکس مخالفتی با آن ندارد. در چنین فضایی، وقتی زمان یک انتصاب فرا می رسید، رأس هرم مدیریتی، مجموعه ای از مشاورین را فرا می خواند و ضمن طرح موضوع، نظرهایشان را اخذ می کند و متعاقب آن بعد از معرفی تعدادی از افرادی که شایسته هستند، بهترین ها را از میان آنها بنا به ملاکها و مؤلفه هایی که مهم ترین آنها توجه به توانایی این افراد برای نقش گرفتن و ایفا کردن این نقش ها در مسیر توسعه همه جانبه استان است، انتخاب و منصوب می کند. متأسفانه درست یا غلط، قانون این این اجازه را به استاندار یا هر فرد دیگری در این جایگاه داده تا بدون مشورت و کاملاً شخصی و احیاناً در بعضی موارد تحت تأثیر القائات و توصیه های بیرونی هم افرادی را منصوب نموده و به هیچ جا پاسخگو نباشد! هر چند ضعف قانون این اختیار را به او داده، اما «اختیار» همیشه چیزی جدای از «حق» است و حق چیزی جدای از «تدبیر». لذا در چنین مواقعی یک سؤال اساسی برای مخاطب اصلی این اقدامات یعنی مردم و شهروندان پیش می آید و آن هم اینکه آیا استاندار علاوه بر اینکه «اختیار» طی کردن چنین فرایندی را دارد، «حق» انجام آن را هم دارد؟ و اگر حق چنین کاری را دارد، آیا در این مسیر «تدبیر» هم می کند یا نه؟ افرادی که با استان خراسان جنوبی و جامعه شناسی مردمی و مدیریتی آن آشنا هستند بر خلاف برخی از عزیزانی که هنوز در ابتدای مسیر حضور در استان هستند و آشنایی چندانی با روحیات و فرایندها و تاریخ و پیشینه این استان ندارند، مسیری را که از آن یاد شد، با طمأنینه، با صبر، با تدبیر، با فراغت بال، با مشورت های پی در پی و با در نظر گرفتن جوانب مختلف طی می کنند و به خود اجازه نمی دهند با اقدامات خلق الساعه، با روندهای مبهم و غیرشفاف و با فعالیت های بدون فکر و تدبیر، علاوه بر اینکه با سرنوشت استان بازی کنند، حیثیت مدیریتی خودشان را هم زیر سؤال ببرند و رفته رفته جبهه های متعدد مردمی، از شهروندان گرفته تا سیاسیون و نخبگان و دلسوزان و مطالبه گران استان را مقابل خود قرار باز کنند. در چنین فرایندی، وقتی نقدها بالا می گیرد و انتقادها دامنه دار می شود، نسخه علاج، ایجاد شفافیت و صداقت در رفتار و گفتار است به نحوی و به نوعی که مردم، ببینند، ارزیابی و در نهایت قبول کنند. این روزها، از تصمیم ها و شعارها و صحبتهای کم وزن و سبک و قول ها و تعهدهای عمل نشده خطاب به مردم در برخی از محافل از سوی بعضی از عزیزان مدیریتی در سطوح عالی که بگذریم، بحث داغ انتصاب فرمانداران، خبر مهمی است که شایعات، حرف و حدیث ها و احیاناً برخی شبهات پیرامون آن، استان را به سمت یک چالش اساسی می برد؛ چالشی به نام «چالش بی اعتمادی». می دانیم و می دانید که این روزها، بخش مهمی از وقت استاندار محترم و مجموعه مدیریتی ایشان صرف انتخاب، بررسی و انتصاب فرمانداران و سایر مدیران استانی می شود. شائبه ها یکی پس از دیگری در فضای واقعی و در فضای مجازی متولد می شوند و متأسفانه در دامنه ی وسیع عدم پاسخگویی ها، شبهات متعدد شکل می گیرند و همچون بهمنی سهمگین، امید، انگیزه و نگاه روشنِ رو به فردا را از مجموعه ای از نخبگان، دلسوزان، معتمدین و دغدغه مندان دیروز و امروز و فردای استان زیر خروارها برفِ سردِ بی اعتمادی دفن می کنند. آیا انتصاب ها بر اساس شایسته سالاری هستند؟ آیا در این انتصاب ها ملاک ها همان ملاک هایی هستند که شخص استاندار محترم بارها در صحبت های این چندماهه بر آن تأکید کرده اند یا ایشان در رویه ای مخالف با آن شعارها، تحت تأثیر برخی فشارها و القائات و سفارش ها هستند؟ آیا اینکه مثلاً در فضای مجازی مطرح می شود برخی از فرمانداران منصوب شده، مسئولین دفتر یکی از نمایندگان محترم در تهران و شهر مربوطه بوده اند درست است؟ آیا اینکه ما شایستگی های این افراد را صرفاً به دلیل اینکه وابسته به یک نماینده محترم و یا مسئول دفتر ایشان هستند زیرسؤال ببریم و حق دیده شدن و پست گرفتن را از آنها و حق انتصاب را از استاندار صرفاً به همین دلیل از ایشان بگیریم درست است؟ آیا ملاک انتخاب ها، ملاک شایستگی، تجربه، زبردستی و هوشمندی، مردمی بودن و پاک دستی و لیاقت و دلبستگی به آرمانهای انقلاب است یا در پشت صحنه، ملاک های مهم دیگری مثل سفارش، مثل وابستگی های سیاسی، مثل قول وقرارها و تعهدهای جریانی هم در میان است؟ آیا استاندار محترم با این تیم می توانند استان را به درستی اداره کنند؟ آیا همه ی داشته ی انسانی و مدیریتی استان در حوزه نخبگانیش همین است و بس؟ آیا در شرایطی که واقعاً من به شخصه نگرانم و قطعاً بسیاری از عزیزان مثل من نگرانند چون هیچ راهبرد و نقشه ی راه مشخصی را در داشته ها و گفته ها و رفتارهای تیم مدیریتی استان برای آینده استان نمی بینیم که امیدوارمان کند، این انتصاب ها می تواند راهبرنده و افق گشاینده و متحول کننده باشند؟ آیا ملاک و مجرای چنین انتخاب ها، معرفی ها و انتصاب هایی، فکر و اندیشه ها هستند یا صرفاً افراد؟ آیا پیشنهاد های انتصابات از لابلای مشورت ها و ساعت ها جلسات کارشناسی بیرون می آیند یا از درون پستوخانه های تاریکِ ابهام و قول و قرارهای نانوشته؟ آیا اینکه بعضی از نخبگان و بخشی از مردم نگرانند و مطرح می کنند و حتی می نویسند که استان را صرفاً قرار است یکی دو نماینده ی محترم در مجلس، اداره کنند و بخش مهمی از انتصاب ها و تخصیص امکانات جز با نظر آنها در استان امکان پذیر نیست، یک شائبه است؟ آیا واقعاً تراز و ثقل مدیریت استان همین چیزیست که این روزها در حال انجام است یا نیروهای قوی تر، شایسته تر، لایق تر و با تجربه تری هم هستند که ظاهراً به دلایلی قرار نیست دیده شوند؟ آیا سکوت این روزهای برخی از افراد، برخی از جریان های سیاسی- اجتماعی استان، برخی از بزرگان، بعضی از نخبگان و دغدغه مندان و معتمدین، فعلاً مصلحتی و در راستای منافع و مصالح استان است و استاندار محترم و تیم مدیرتی ایشان این سکوت مصلحت آمیز موقت را، می بینند و قدر می شناسند؟ فکر می کنید صحبت ها، رفتارها و عملکرد تیم مدیریتی استان چقدر به پاسخ این سؤالها کمک کرده است؟ پاسخ اینها و دهها سؤال از این قبلی، همان شفافیتی است که تیم مدیریتی استان باید در راستای جلب اعتماد عمومی به آن پایبند باشد. به عنوان رسانه ای مردمی با پشتوانه ی یک ربع قرن تلاشِ صرف و بدون حاشیه و چشم داشت برای توسعه استان، امروز و در لحظات حساسی از تاریخ منطقه لازم می دانیم تا دیر نشده، این موارد را به استاندار محترم و تیم مدیریتی ایشان در استان عرض کنیم. به طور قطع خیلی زود بود که چنین مطالبی را در این فاصله زمانی واقعاً کم از آغاز مدیریت مجموعه مدیریت اجرایی عالی استان مطرح کنیم اما چه کنیم که شرایط در حال سخت تر شدن است و ظاهراً سکوت، دیگر جایز نیست. استاندار محترم و تیم مدیریتی ایشان قطعاً با نیت خیر و برای خدمت استان کمر همت بسته اند. اما من در سرمقاله قبلی هم نوشتم که مردم استان ما، کم گو و کم خواه هستند، اما متأسفانه یا خوشبختانه حافظه ی اجتماعی و تاریخی سخت عجیب و قوی دارند. به صورت صریح و شفاف خدمت استاندار و مشاورین عزیز ایشان عرض می کنم که دلسوزان استان از برخی انتصاب ها در استان نگرانند و معتقدند کشیدن بار سخت و سنگین توسعه همه ی جانبه ی استان واقعاً در تخصص و قوت و قدرت آنها نیست. اگر هست و می توانند، شما به جامعه رهیافت هایی بدهید که خاطرجمع شویم، اگر نیستند و نمی توانند، پس لطفاً پاسخگو باشید که چرا این انتصاب ها انجام می شوند و تا چه زمان ادامه خواهند داشت؟ ما و رسانه های استان پیرو فرمایشات خود استاندار که مطالبه گری را از ما می خواهند و معرفی نقاط کور و مدیران نالایق را، در راستای حمایت از دولت مردمی و انقلابی جناب آقای دکتر رئیسی و در احترام به حق مردم، سکوت نخواهیم کرد. توصیه می کنیم استاندار محترم و عزیزانی که به هر نحو در انتصاب های استان چه عملاً و چه به صورت مشورتی دخیل هستند، بازنمایی دوباره ای در ملاکها و معیارها داشته باشند و بیش از این، اعتماد مردم را به دولتی که علیرغم همه تنگناها، آمده است تا روزنه ای از امید برای آنها باز کند، خدشه دار نکنند. من آنچه شرط بلاغ است با تو می‌گویم/ تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را درباره این سرمقاله به شماره ۰۹۳۰۴۹۴۳۸۳۱ ارسال بفرمایید)
مقدم – مدیر شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی منطقه خراسان جنوبی گفت: فروش مرزی فرآورده‌های
