شربت شیرین فرصتها یا شرنگ تلخ توهینها

هرم پور – این را قبول دارید که «هیچ چیزی در دنیا نمی تواند به اندازه ی ذهن خودمان، ما را اذیت کند؟» پس چرا اینقدر بعضی ماجراها را کش و قوس می دهیم و از پر و بال دادن به آن، جز هجمه به ذهنمان و خودآزاری عمدی یا سهوی طرفی نمی بندیم و لذتی نمی بریم؟!! انصاف این بود حالا که جوان همشهری ما به دلیل توانمندی هایش چند صباحی میهمان قاب سحرانگیز تلویزیون شده و قرار است تنها یک «نقش» را در سریال «بچه مهندس» بازی کند، نه «واقعیت» خودش و مردم شهرش را و نه «حقیقت» خلق و خو و مرام خودش و مردم شهرش را، کمی با سعه صدر، کمی با تحمل بالاتر و اندکی با صبر بیشتر منتظر می ماندیم و می دیدیم آخرش چه می شود! نه اینکه سه شقه متفاوت بشویم، و برخی از ما داس تیز حسادت ها را برداریم و به ساقه نوپای این استعداد، زخم زبان بزنیم تا بخشکانیمش، و بعضی هم از ما زود قضاوت کنیم از سر ندانستن های علمی و فنی از هنر سخت بازیگری، تیشه برداریم و به ریشه ی آبرو و حیثیت جوان همشهری مان بزنیم تا از خاک امیدهایش به درآید و به گردباد نامهربانی ها سپرده شود، و بعضی هم از ما، اسیر یک «جریان تلفیقی» از همین «بغض ها» و همان «ناآگاهی ها» بشویم و بدون آنکه بدانیم این حجم عظیم از سرکوب و عیب و هجمه علیه بازیگر همشهری از کجا نشأت می گیرد و چه جریانی پشتش خوابیده است و قرار است در سناریوی طراحی شده به کجا برسد و چه ضربه ای به آن شخص و فردای هنر این دیار و سایر استعدادها بزند، مدام در این گرداب دست و پا بزنیم و درنهایت هم در این ناآگاهی ها غرق شویم. گلایه ها و انتقادهای به جای مردم شریف بیرجند از برخی واژه ها و لهجه ها که شاید می توانست در این گفتمان تلویزیونی جوردیگری باشد و به گونه ی دیگری بیان شود، کاملاً به حق و سهمش جداست، اما؛

۱- خیلی ها این روزها به ویژه در صفحات مجازی به بهانه ی یک بازیگر، به فرهنگ و ادب این بوم و بَر، شوکران تلخ ریختند و برخی به بهانه ی فرهنگ و ادب و پیشینه این دیار، کام بازیگران و هنرمندان و جرأتِ استعدادها را برای ظهور تلخ کردند. هر دو بد کردند.

۲- خیلی ها ندانسته آنچه را نباید می گفتند، گفتند، غافل از آنکه این گفته ها خود هتک حرمت ادب و فرهنگ دیار ما بود، و خیلی ها ندانسته، آنچه را می باید بگویند، نگفتند، غافل از آنکه به قول سعدی، «اگر چه پیش خردمند خامشی ادب است، به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشی، دو چیز طیره عقـل است؛ دم فـرو بستن به وقت گفتـن و گفتــن به وقت خامــوشـی». باز هم هر دو بد کردند.

۳- نه در قاموس سیمای اسلامی و ایرانی تلویزیون ما(علیرغم همه ی انتقادهایی که داریم) و نه در لباس سراسر ادب بازیگر جوان و پراستعداد شهرمان، هیچ نمی افتد و نمی گنجد که قصدی و غرضی و اهمال و سهلی برای کوچک ترین نیت و قصدی بر بی ادبی و بی نزاکتی و مجاور کردن اسم ها و رسم ها و نام ها و نشان ها با بدی ها و خشونت ها و بی ادبی ها وجود داشته باشد، آنچه بوده اگر غفلتی فنی بوده، با تذکری جدی قابل اغماض است به نحو مقتضیش، که دوباره تکرار نشود، و اگر جزئی از دایره ی کامل تفکر و ذهن سازنده و سازندگان بوده، با علم به خدشه دار شدن لطافت طبع و مناعت و مراعات مردم این دیار، به زودی جبران خواهد شد. هر چند انصاف می گوید که عدالت داشته باشیم و عدالت می گوید که منصف باشیم و عادلانه و منصفانه اگر قضاوت کنیم، توهینی به مردم عزیز بیرجند در این متن ها و گفته ها و بازی ها دیده نمی شود و اگر قرار به برداشت توهین از برخی قرابت های بازیگونه و محتوایی باشد، هیچ فیلمی و هیچ سناریوی و هیچ متنی را یارای برآوردن خواسته های همه ی مردم ایران و پرهیز از ناراحتی ها نیست و هیچ فردی و هیچ قومی و هیچ شهر و دیاری هم راضی نمی ماند!

۴- داستان چنین دل نگرانی ها و کدورت هایی طی و تمام نمی شود مگر آنکه استان ما و شهرهای ما به استعدادها بها بدهند، برای اولویت ها، فراخ ترین جا و عالی ترین شأن را قائل باشند و با ابزار هنر و فیلم به معرفی استان بپردازند، آنقدر که هر ساله فیلمهای بومی متعدد بسازیم و دل نگران قرابت های خوب و بد در یک فیلم غیربومی و بعد از آن، برداشت های مثبت و منفی از آنها نباشیم.

۵- به عقاید هر دو طیف منتقدان و هواداران باید احترام وافر گذاشت. «منتقدان» جریانی از خوب شدن های آینده را پیش روی استعدادهای شهرمان و آنچه قرار است بعدها هم ساخته شوند قرار می دهند و «هواداران»، استعدادها را در مداری طلایی از امید و انگیزه، از گزند ناامیدی و خالی شدن صحنه مصون نگه می دارند. ما به هر دو محتاجیم، و برای هر دو احترامی ویژه قائلی؛ بدون شک.

۶- جمله معروفیست که اتفاقاً نقل قولی از یک بازیگر مشهور است. او خطاب به جمع منتقدانش می گوید؛ «من نمی توانم کاری را که شما می کنید انجام دهم، شما هم نمی توانید کاری را که من می کنم انجام دهید، با همدیگر ما کارهای بزرگی می توانیم انجام دهیم.» ماجرا همین است، ما باید درکنار هم، کارهای بزرگی برای استان انجام دهیم. نه بازیگر با استعداد ما در سیطره متن فیلمش، عمدی برای قبول برخی صحنه ها و گفته ها و بازی آنها داشته و نه دست اندرکاران فیلم غرضی عامدانه داشته اند، و نه هم ادب و فرهنگ و سنت های این دیار، آنقدر کم شأن و کم مقدار شده اند که قرار باشد با یک قرابت صحنه ای، دچار خدشه شوند. ما میراث بزرگی را به ارث برده ایم، میراثی که ادب، نزاک، سعه صدر و صبوری، و احترام به استعدادها و فرصت دادن به برخی غفلت های سهوی برای جبران، جزئی جدایی ناپذیر از آن است. بیرجند، آنقدر بزرگی و والایی دارد که در سالهای آینده صدها فیلم درباره ظرفیت ها و تاریخش بسازند تا همه ی تلخی این روزها، حتی یکبار هم به یادمان نیاید. به همدیگر شربت شیرین فرصت را هدیه بدهیم، نه شرنگ تلخ توهین را. (لطفا نظر و پیشنهاد خود در رابطه با یادداشت های روزنامه را به شماره ۰۹۳۰۴۹۴۳۸۳۱ ارسال فرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


نصرآبادی- رئیس جمعیت هلال احمر شهرستان بیرجند از ارائه آموزش‌های امدادی به بیش از ۱۱

بیشتر

اویس- کارشناس ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان جنوبی گفت: در جشنواره نیایش

بیشتر

قاسمی – انتخابات مجلس دوازدهم در ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد که در نتیجه آن

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فرم

فرم گزارش اشکال در سایت