تجربه های واقعی از یک اتفاق

بهروزی فر – تنها یک اتفاق می تواند بهانه ای شود برای این که دست خیلی ها رو شود، ذات واقعی خیلی ها نمایان گردد، توانایی خیلی ها عیان شود و تکلیف واقعیت ها و حقیقت ها روشن گردد… . درست مثل ماجرای مهسا امینی که یک اتفاق بود اما توانست خیلی چیزها را ثابت کند، درست یا غلط ماجرا یا به عبارتی نحوه برخوردها با این اتفاق، اصلاً در این نوشتار مدنظر نیست، اما آن چه اشاره می شود، تکرار تاریخ است که بخش هایی از آن را این روزها می شنویم و می بینیم. ما بارها و بارها از این شنیده ایم که جنگ های پلکانی دشمن و تاکتیک های معاندین و بدخواهان نظام به فراخور شرایط، طی این سال ها تغییراتی داشته تا این که در سنوات اخیر به جنگ ترکیبی تبدیل شده، جنگی فرهنگی که نرم، آهسته و البته خزنده، اعتقادات و باورها را نشانه گرفته و همچنان در حال پیشروی است، بعید می دانم شما هم این عبارت را نشنیده یا نخوانده باشید که؛ برای تغییر یک جامعه، کافی است بر زنان آن جامعه تأثیر بگذاریم. این عبارت که جامعه شناسان غربی خیلی هم بر روی آن تأکید دارند، در جنگ نرم دشمنان، هدفی مهم بود که شوربختانه در بخش هایی از جامعه به نتیجه هم رسیده است. درست یا غلط نحوه فعالیت گشت ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر نامتعارفی که متأسفانه باب شده و با آن چه در دین مبین اسلام مورد تأکید قرار گرفته، فاصله دارد، یک بهانه بود برای این که رسانه های غربی خودِ واقعی شان را بیشتر از قبل نشان دهند، این که حوادث اخیر ایران، تیتر یک رسانه های دنیا به ویژه فارسی زبانان شده و حوادث داخلی ایران را لحظه به لحظه رصد می کنند و به درست یا غلط براساس برداشت هایی هدفمند! تحلیل می نمایند، به خوبی رویکردهای رسانه ای را نشان می دهد و مبین این واقعیت است که هیچ کدام آنها، سنگ ما را به سینه نمی زنند و فقط مترصد چنین فرصت هایی هستند که از آب گل آلود، ماهی بگیرند. در ماجراهای روزهای اخیر یک واقعیت تلخ دیگر هم نمودی عینی پیدا کرد، آن هم این که با وجود سامانه های مختلفی که طی این سال ها برای درج و پیگیری مشکلات مردمی در دستگاه ها طراحی شده، یا حضور مدیران در جمع مردم، یا… هنوز انگار جای فضاهایی مناسب برای نقد منطقی خالی است، آن هم به این دلیل که یا روند پاسخ گیری در سامانه های رسیدگی به شکایات و درج نقدها طولانی است یا راه حل های ارائه شده نتوانسته آن طور که باید و شاید گره گشا باشد و یا این که دستورات اکید مقامات بالادستی برای رفع و رجوع مسایل مردم، در لایه های کارشناسی، جدیت خود را از دست داده و به اما و اگرها گره خورده و معطل مانده است. این ماجراها نشانگر یک واقعیت تلخ دیگر هم بود، این که نسل جوان ما در سایه کم کاری های حوزه های فرهنگی، هویت واقعی خود را هنوز نیافته و بر خلاف جوانان دهه پنجاه و شصت که به زیور اعتقادات و معنویات آراسته بودند و به راحتی دل از هستی خود کندند تا مدافع کیان میهن و ناموس ملت باشند، جوان امروزی در سایه فعالیت های فرهنگی گسترده رسانه های غربی، در بایدها و نبایدها، اصول و فروع، چند و چون ها و چراها و علت ها گیر کرده و به واقع نمی داند مسیر درست کدام است؟! و در همین سردرگمی ها گاه، بازیچه می شود و راهی به بطلان می رود و آینده خود و خانواده اش را به تباهی می کشد. و این همه، وظیفه حوزه های فرهنگی را سنگین و سنگین تر می کند، شاید راه های رفته گذشته نیاز به بازنگری، تغییر یا تکرار دارد، که بدون تردید آسیب شناسی اتفاقات و ریشه یابی آنها می تواند راهگشایی مناسب باشد.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۹۲۲۱۳۴۲۸۷ اعلام یا ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


مقدم – مدیر شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی منطقه خراسان جنوبی گفت: فروش مرزی فرآورده‌های

بیشتر

اصغری – پانزدهمین نمایشگاه گل و گیاه در نمایشگاه بین‌المللی بیرجند گشایش یافت.،مدیر عامل نمایشگاه

بیشتر

بهروزی فر – هیئت وزیران در جلسه دهم آذرماه سال ۱۳۹۸ خود به پیشنهاد سازمان بهزیستی

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فرم

فرم گزارش اشکال در سایت