نظردیگران بپرسید
زمانهایی وجود دارد که آن قدر در یک پروژه غرق شدهاید که مانع ایدهپردازیتان شدهاست. استفاده از یک نقطهنظر جدید تفاوت زیادی در قضیه ایجاد میکند. ککرال توصیه میکند «از کسی کمک بگیرید که با موقعیت شما آشنا نیست و بگذارید سوالاتی در این زمینه بپرسد. ممکن است در یک مهمانی شام با دوستانتان این سوالات مطرح شوند یا در استخر یا حتی در صف خرید از طرف یک فرد غریبه! ممکن است چیزهایی بپرسند و ایده ای به ذهنتان بیاید که قبلا از آن غافل بودید زیرا فکر میکردید خیلی بدیهی هستند. هیچ کسی اطرافتان نیست؟
اهدافتان را بنویسید
یک راز موفقیت در زندگی این است که اهدافتان را بنویسید. اولین کاری که صبح انجام میدهید، تعیین میکند که روزتان چگونه قرار است باشد. ذهنتان را جوری برنامهریزی کنید که از همان لحظهی بیدارشدن در شرایطی قوی و توانا باشد؛ با این روش، قطعا یک روز عالی و مفید خواهید داشت. هر چه به ذهنتان میرسد در طول روز بنویسید . حالا از خودتان بپرسید: «امروز چه کارهایی میتوانم انجام دهم که همه چیز را تغییر دهد و من را به این هدفم نزدیکتر کند؟» تمام کارها و اقداماتی را که به ذهنتان میرسد یادداشت کنید، دور دو مورد از مهمترینهایشان را خط بکشید و شروع کنید. تا زمانی که انجامشان ندادهاید متوقف نشوید. این، شیوهای بینهایت موثر و عالی است که همان اول صبح شما را در شرایطی درست و مطلوب قرار میدهد. به جای اینکه صبح، سرگردان و خوابآلود باشید و نیم ساعت طول بکشد تا بیدار و هشیار شوید، ذهنتان را تنظیم میکنید تا پربازده و موفق باشد. یک دلیل خوب دیگر برای نوشتن اهدافتان این است که با خواندنشان احساس خوبی خواهید داشت؛ جوری آنها را بنویسید که انگار همین الان به نتیجه رسیدهاند. با تکرار هر روزهی این نوشتن و خواندن، خوشفکری و مثبتاندیشی شما تضمین خواهد شد و طبق اهدافتان عمل خواهید کرد. اهدافی که روی کاغذ نیایند، فقط آرزو هستند و بس! قدرت و نیرویی که در نوشتن اهداف پنهان است شما را به سمت دومین شرط لازم برای موفقیت سوق میدهد
روی پیشرفت تمرکز کنید نه بهره وری
تمام افراد موفق به مطالعه کردن عادت دارند. با مطالعه می توانید به معلومات خود بیافزایید. پس هر هفته برای خود برنامه ریزی مطالعاتی داشته باشید. برنامه بریزید و هر روز چند صفحه یا یک بخش از کتابی را بخوانید . البته می توانید در هنگام ترافیک و در مسیر رسیدن به سرکار به کتاب های صوتی گوش دهید. بیل گیتس یک کتاب خوان حرفه ای است که هر ساله بیش از ۵۰ جلد کتاب می
خواند و مطالعه را عامل اصلی پیشرفت خود تلقی می کند .
کار کردن با یادگیری متفاوت است.
باید بدانید کار کردن با یادگیری فرق دارد. ممکن است هفته ای ۴۰ ساعت کار کنید و به این احساس برسید که در مسیر پیشرفت و موفقیت قرار دارید . خیلی خوب است که با انگیزه کار کنید اما حتماً می دانید فشار کاری فرصت رشد و یادگیری را از شما می گیرد. براساس قانون ۵ ساعته، زمانی جداگانه را به یادگیری اختصاص دهید. برای آموختن مهارتی جدید اقدام کنید تا با ایجاد تنوع ذهنی، یادگیری مؤثرتری نیز داشته باشید.
خیلی از افراد تصور می کنند وقتی بهره وری بیشتری داشته باشند موفق ترند؛ اما بهره وری یکی از کلیدهای اصلی موفقیت است و با یادگیری متفاوت است. شاید کارهای روزانه تان را به خوبی انجام دهید و در شغل خود موفق باشید، اما باید برنامه ای جداگانه برای پیشرفت شخصی و یادگیری در نظر بگیرید. پس بهره وری ارتباطی به یادگیری مهارت های جدید و پیشرفت شخصی ندارد. عدم تمرکز در کارها باعث می شود سالیانه مقدار بسیار زیادی از پولی که می توانستیم بدست بیاوریم را از دست بدهیم.
در پایان سعی کنید هر روز کار جدیدی یاد بگیرید.