مشکلاتی باقی زیر پوست شهر

بهروزی فر-در اصطلاح علم پزشکی، دُمَل یا کورَک، عفونت شایع و دردناکی است که به علت نفوذ باکتری در فولیکول‌های مو و پوست اطراف آن ایجاد می‌شود. دُمَل ها در ابتدا به صورت یک برآمدگی قرمز رنگ هستند و بعد از مدتی با عفونت یا چرک پر می‌شوند، به گفته پزشکان معمولاً مراقبت‌های خانگی می‌تواند دُمَلی را که به آبسه پوستی معروف است برطرف کند، اما درصورتی‌ که این توده چرکی در برابر درمان مقاومت کند یا در بعضی از نواحی آسیب‌پذیر بدن ایجاد شود، انجام مراقبت‌های پزشکی ضرورت دارد. دُمَل‌ معمولاً کوچک است، اما می تواند به اندازه یک توپ گلف نیز رشد کند. علائم این توده عفونی شامل تورم، قرمزی و درد، تراوش مایع از پوست و یا پوسته‌ پوسته شدن آن است. همچنین این وضعیت ممکن است با احساس ناخوشی، خستگی یا تب همراه باشد که در اینصورت مراجعه به پزشک و گاه انجام عمل جراحی برای برداشتن آن، بسیار ضروری است. علاوه بر دمل ها و دانه های چرکی که تقریباً می شود گفت؛ همه ما تجربه کرده ایم، خیلی هامان زخم هایی داشته ایم که عفونی شده و برای مان دردسرهایی به همراه داشته اند. تجربه دمل ها و زخم های به عفونت نشسته را جدای از علم پزشکی، در خیلی از مسایلی که در اطراف مان رخ می دهند، شاهدیم. مسایلی که درست مثل همین کورَک ها و دمل های چرکی و عفونی، در اصطلاح عامیانه “کهنه ماند” شده و به یک غده عفونی تبدیل گشته اند. مسایل و مواردی که اگر به موقع رسیدگی می شدند و از کنار آنها به سادگی نمی گذشتیم، الان نه تنها آزار دهنده نبودند بلکه حتی می توانستند به عنوان یک فرصت، در مسیر درست مورد بهره برداری قرار گرفته و به خوبی استفاده شوند. موارد این چنینی را گاهاً در زندگی شخصی هم تجربه می کنیم، مسئله‌ های بسیار کوچکی از سوء برداشت ها و گوشه و کنایه ها و… که به مرور چون زخم کهنه، به معضلاتی بزرگ تبدیل می شوند و دردسرهای فراوانی به همراه دارند. صحبت اما در این نوشتار درخصوص موضوعات عمومی است که عمده ترین آنها در پروژه های شهری، عمرانی و… باری به هر جهت!! نمود پیدا کرده اند. مثلاً سال ها پیش از این برای انجام یک پروژه خیلی کلیدی که می توانست به راحتی گره از اصلی ترین مشکل خانواده ها باز کند و اساسی ترین نیاز آنها را برطرف نماید، کوچکترین ساده انگاری ها و بی تفاوتی ها رخ داد تا زمینه ساز مشکلاتی بزرگ برای شرایط حال باشند. حتماً متوجه شده اید‌؛ این موضوع مربوط به پروژه عظیم مسکن مهر است که در برخی مناطق مثل سربیشه با کمی فاصله از شهر بر روی تپه ماهوره های اطراف پایه ریزی شدند تا مردم در منطقه ای که اغلب زمستان های بسیار سرد و گاه یخبندان های طولانی را تجربه می کنند، به هنگام تردد در کوچه ها، مدام نگران سُر خوردن و سقوط احتمالی باشند،البته صعب و دشوار شدن خدمات رسانی در حوزه روبنایی و زیربنایی را هم به این موضوع باید اضافه کرد. یا در بیرجند، برای باصطلاح مدیریت هزینه ها، عدم نیاز به خرید زمین از مالکین حقیقی و هزینه نکردن برای این موضوع، مسکن مهر در منطقه ای جانمایی شد که اگرچه بنا بود با کمترین میزان پرداختی توسط مالکین به آنها تحویل شود اما گودبرداری ها و تسطیح اراضی و در بخش عمده ای از پروژه ها، احداث سیل بند و… هزینه زیادی را به متقاضیان تحمیل نمود، به نوعی که این هزینه‌های جانبی، قیمت تمام شده واحدها را دو چندان کرد، و حتی کار به جایی رسید که خیلی ها حاضر بودند، عطای مسکن مهر را به لقایش ببخشند که البته به جهت شرایط موجود!! نه راه پیش داشتند و نه امکان برگشت. حالا به این موضوع بی تدبیری در جانمایی! این نکته را هم اضافه کنید که در توسعه منطقه و بگذار فعلاً کار انجام شودها!! واحدها به همسایگی مخازن و انبارهای شرکت نفت استان رسیدند و تهدید همیشگی احتمال انفجار و بروز هر حادثه و نشتی مواد نفتی به منطقه مسکونی را به دردسرهای اهالی اضافه کردند، معضلی که به لحاظ پدافندی کاملاً مشهود بوده و هست، و آن موقع به راحتی قابل حل و فصل بود. در کنار این ها، بحث سپردن کار به افراد بی تجربه، نابلد و اغلب ناشی، از آن شاهکارهایی بود که مدام به بهانه واگذاری کار به مردم و استفاده از ظرفیت بخش خصوصی و توانمند کردن آنها، توپ کم کاری ها و اشتباهات سهوی و عمدی در خرید مصالح غیراستاندارد، پیاده سازی نقشه های غیر کارشناسی، تخطی در قانون لزوم تعبیه پارکینگ به ازای هر واحد و… را مدام در میدان مردم انداخت و در نهایت فریادهای ناشی از نشستی سرویس بهداشتی به سقف واحد زیرین، نداشتن پلکان ایمنی، تحویل واحدهای ناتمام و بدون تجهیزات برخلاف قرار اولیه، عدم تعبیه سیستم های ایمنی و اطفای حریق، نداشتن جای پارک خودرو و… هرگز راه به جایی نبرده است. ‌ یا موضوع پروژه کمربندی یا همان رینگ دور شهر که ایجاد شد تا بار ترافیکی خیابان ها را بکاهد و دسترسی شمال به جنوب شهر را سرعت بخشد، اما با ساخت و سازهای غیرکارشناسی، آن هم توسط برخی دستگاه ها!! ضریب ایمنی این محور به گونه ای کاهش یافت که متولیان امر را در شورای ترافیک استان برآن داشت تا هر روز برای کمتر شدن آمار تصادفات، سوانح، مصدومین و کشته های این مسیر، چاره ای کنند، و به این ترتیب نصب تابلوهای کنترل سرعت در کمترین حد ممکن، حضور همیشگی خودروها و نیروهای راهور برای مهار سرعت های احتمالی!! تعبیه یک میدان، آن هم به دور از مسایل فنی به جای احداث مسیر زیرگذر و روگذر، صرفاً با هدف مدیریت هزینه ها!!! و… را در حالی شاهدیم، که تا رسیدن به ایمنی لازم در این شریان، کلی فاصله داریم. یا احداث ساختمان های عمومی، اداری، آموزشی و… بدون لحاظ استانداردها و پیاده سازی نقشه های درست برای استفاده بهینه از فضای موجود و مدیریت انرژی، که الان مشکلاتی چون کمبود فضای فیزیکی و تحمیل هزینه های سنگین برق و گاز مصرفی در زمستان و تابستان را به همراه دارد. مشابه این شاهد مثال ها در اطراف مان فراوان داریم، مواردی که اگر با کمی تدبیر، برنامه ریزی، آینده نگری و صدالبته وجدان کاری همراه بود، الان به چنین معضلاتی تبدیل نمی شدند. گره های کوری که باز کردن شان، اگر چه برای متولیان امر در زمان حال، بسیار دردسر ساز است، اما می تواند به همان اندازه برای تصمیم گیران فعلی درس عبرت باشد.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۹۲۲۱۳۴۲۸۷  اعلام یا ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


برنا – مدیرکل دفتر امور شهری و شوراهای استانداری خراسان جنوبی گفت: ۱۶ دستگاه تنفسی

بیشتر

جم – امروز برای بررسی احوالات استان در سالی که گذشت سری به روزنامه های

بیشتر

چند روز پیش یکی از همکاران پزشک مطلبی برایم ارسال کرد که گویا قرار است

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فرم

فرم گزارش اشکال در سایت