ما را ببخشید!

هرم پور-   دبستانی، راهنمایی یا حتی دبیرستانی که بودیم، یادم هست این وقت ها که می شد، کم کم به فکر می افتادیم که هدیه ای برای معلم هایمان دست و پا کنیم. آنقدر با شور و شوق، اصرار می کردیم  که دست آخر، پدرها و مادرها مجبور می شدند پولی بدهند یا راهی بازار بشوند و هدیه ای بخرند؛ ظرفی، پارچه ای و شاید هم تابلویی زیبا که کنارش چند تا گل صد برگ خوش بو از باغچه  منزل بگذاریم و با هزار خجالت و شرم، به چشم های آقا معلم یا خانم معلم نگاه کنیم و بگوییم؛ «روز معلم مبارک».  آنهایی که دستی به قلم داشتند و قریحه و ذوقی برای نوشتن، انشاء بلند بالایی می نوشتند  و وسط کلاس می ایستادند و شمرده شمرده خطاب به معلم، می خواندند.  می خواندند که؛ «آقای معلم، خانم معلم، خوشحالیم که شما معلم ما هستید. معلمی شغل انبیاست، معلم شمع روشن و چراغ ابدی زندگی هاست. معلم، اثرگذارترین آدم در زندگی همه ی ماست. معلم حرمت دارد، معلمی کرامت دارد، معلم نام بزرگ همه ی روزگاران است و معلمی شریف ترین نام و ماندگارترین یادیست که در زندگی ها وجود دارد». تمام که می شد، آن وقت اشک شوقی در چشم های معلم جمع می شد و بچه ها کف می زدند و تشویق می کردند. تا این که سالها گذشت و گذشت. همگی بزرگ تر شدیم، رسیدیم به اینجایی که خیلی از نبایدها را دانستیم و خیلی از  نشایدها را شنیدیم. سراغی از آموزگاران و دبیران و معلم های عزیزمان گرفتیم؛ همان ها که برای همه ی ما اسطوره بودند و البته اسطوره هستند و اسطوره خواهند ماند. بعضی هایشان دیگر نبودند! بعضی هایشان پیر و فرتوت و خمیده شده بودند! بعضی هایشان خسته از جفای روزگار، به کنج  خلوتی پناه برده بودند و آرام و بی صدا، به جریان در حال عبور زندگی چشم دوخته بودند! و بعضی هایشان هنوز با زندگی، با رنج ها و دردها و مرارت هایش می جنگیدند. اما یک چیز در چهره ی همگی شان مشترک بود؛ «خستگی!… و من نمی دانم بعد از آن همه سال، هنوز چه بار سنگینی روی دوش آنهاست که اینقدر خسته اند؟! می نشینم و فکر می کنم. خستگی علت بسیاری از خوب نبودن هاست و  خودش هم معلولِ نبودنِ خوشی ها. و بعد به خودم می گویم؛ در تمام این سالها، یک معلم، یک آموزگار، یک دبیر  فرهیخته، دلش به چه خوش بوده؟ به حفظ شأن و حرمتش؟ به رعایت ادب و نزاکت جامعه در برابرش؟ به خضوع و خشوع مردم نسبت به علمش؟ به احترام باقی مانده از همان سالهای سخت آموزگاری و معملی اش؟ به رعایت شدن عدالت مالی و حقوقی در زمان اشتغالش؟ به رعایت حالش بعد از سالهای بازنشستگی؟ به برآورده شدن انتظاراتش از مدیران و مسؤولان جامعه در قبال همه ی تلاش هایی که برای روشن نگه داشتن چراغ تعلیم و تربیت این کشور انجام داده؟ به مستأجر نبودن و مقروض نبودنش به جامعه ای که حالا بعضی از شاگردانش در آن، در مقام سرمایه داران بزرگ، مدیران گردن کلفت و مسؤولان کارنابلد، خون به دل خودش و اطرافیانش می کنند؟ به گوشه چشم همیشگی وزرا و مجلس و عالی مقامان بالانشین به مشکلات و دردهایش؟ به ماشین خوبی که زیر پایش است؟ به قرضی که بابت عروسی و دامادی فرزندانش ندارد؟ به اینکه هر سال مجبور نیست برادریش نسبت به نظام را با پلاکاردهای در دستش، اثبات کند و برای دیر شدن پرداخت معوقاتش، جلو مجلس و پاستور تجمع کند و به هزارن نفر پاسخ بدهد؟ به اینکه جامعه و دولت، خاطرش را جمع و زنجیره ی تلاشهای آموزشی و تربیتی اش را کامل می کند و از هر شاگرد زیردستش، واقعاً یک انسان به جامعه و کشور تحویل می دهد؟ به اینکه پول دوا و درمان  و خرج دندان و چشم و مفاصلش، به موقع و به اندازه و آبرومندانه می آید؟ به اینکه مجبور نیست با شصت سال سن، هر روز صبح آرامشی را که در سالهای بازنشستگی حق مسلم اوست در خانه بگذارد و به دنبال باقی مانده ی رزق و روزیش  بدود که سالهاست به دلایل مختلف از او دریغش کرده اند؟ واقعاً دلش به چه خوش بوده؟… کمی فکر کنیم…من می گویم به هیچکدام از این ها! او دیگر دلش به خیلی چیزها خوش نیست. .. فردا روز معلم است. اجازه بدهید به جای عرض تبریک، پیشانی و دست های معلمان را ببوسم، اشک از چشمانشان پاک کنم، گرد خستگی و رنجِ همه ی این سالها را  از صورت های زیبا و دلنشین و مهربانشان بردارم، عاجزانه التماسشان کنم و به جای تبریک بگویم؛ «ما را ببخشید که این همه در حقتان جفا کردیم.»

(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را درباره این سرمقاله به شماره ۰۹۳۰۴۹۴۳۸۳۱ ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


مقدم – مدیر شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی منطقه خراسان جنوبی گفت: فروش مرزی فرآورده‌های

بیشتر

اصغری – پانزدهمین نمایشگاه گل و گیاه در نمایشگاه بین‌المللی بیرجند گشایش یافت.،مدیر عامل نمایشگاه

بیشتر

بهروزی فر – هیئت وزیران در جلسه دهم آذرماه سال ۱۳۹۸ خود به پیشنهاد سازمان بهزیستی

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فرم

فرم گزارش اشکال در سایت