ضرورت توجه به نیازهای فرهنگی

هرم پور

جمعه شب که بارش قطره های برف، یواش یواش از غروب شروع شد و خودش را به نیمه های شب رساند، هرچند مثل آن سالهای قبل، طعم شیرین یک تعطیلی دلچسب را در ذهنهایمان مزه مزه نکردیم، ولی خوش بودیم که بعدش می توانیم با برف، خوب، بازی کنیم. اما کجا؟ تازه یادمان آمد که کرونا هست و اگر کرونایی هم نبود، جایی برای خالی کرن انرژی های ذخیره شده و فریاد کشیدن شادمانه هایمان وجود ندارد! دلمان نهیب می زد که برویم بیرون حتی به واسطه ی اینکه جریمه هم بشویم، آنهایی که همسر و فرزندی داشتند، شاید کلی گلایه شنیدند که بابا یا مامان مهربان، ما را جایی نمی برد که حداقل دستمان به ساختن یک آدم برفی زیبا، سرد بشود و دلچسب تر از همه ی سالهایی که کرونا نبوده، یخ بزند! مجردها هم مانده بودند که سرازیر کوچه ها و خیابانها بشوند یا بیابانهای اطراف شهر را قرق کنند و شاید هم دوباره بند دره یا بند امیرشاه را به سیطره درآورند. صبح که شد، کم کم با آب شدن اولین برف زمستانی بیرجند، شادی های سراسر انتظار ما هم آرام آرام، آب شدند. و ظهر…دیگر چیزی از آنها نمانده بود جز چند عکس از کوچه های سرد و سلفی های یکهویی در فضای مجازی! تقریبا همگی سالهاست به این نتیجه منطقی رسیده ایم که بیرجند، شهر مناسبی برای زندگی شادی بخش نیست. بیرجند، شهری آرام، با مردمی خونگرم و پاک است، تمیزترین شهر ایران است و یکی از نخبه خیزترین و فرهنگی ترین شهرها. اما گاهی واقعاً دلگیر و برای خیلی از دوستان غیربومی ما، غیرقابل تحمل. سه مثال برایتان بزنم؛ در بیرجند میانگین استفاده از نور برای فضاهای شهری نسبت به بسیاری از شهرهای کشور، کمتر است. در بیرجند، خیلی از سرمایه گذاران رغبتی برای سرمایه گذاری و تثبیت سرمایه هایشان ندارند چون بخشی از ضرورت های زندگی آنان از جمله تفریح و شادمانی در آن دیده نشده است. در بیرجند، مکان های مناسبی جز چند شهربازی قدیمی و تعدادی پارک های نه چندان وسیع و بعضی تفرج گاههای تاریخی که گاهی نه آب دارند و نه درخت، چیزی وجود ندارد. ما در چنین فضاهایی رشد کرده ایم، فرزندان ما هم در چنین فضاهایی رشد خواهند کرد، ما افسردگی های درونی خطرناکی داریم که در عصبانیت های زودهنگام، کم صبری ها، تنش های خانوادگی و گاهی رفتارهای ضد اجتماعی مخاطره آمیز نشانه هایی از آن را می بینیم، و فرزندان ما، نسل فردای این شهر، در دایره ی چنین کمبودهای تفریحی و فرهنگی، شاید مخاطرات روانی و رفتارهای اجتماعی بدتری از خود بروز دهند. معتقدم مسؤولین، نه تنها مسؤولین حوزه شهری، بلکه مسؤولین دستگاههای اجرایی، فرهنگی و حتی مذهبی باید برای رفع این مخاطرات فکری بکنند. چند شب قبل که در فضای مجازی کمپینی را خطاب به مدیرکل محترم بانوان و خانواده استانداری خراسان جنوبی مشاهده می کردم که عزیزی امضا جمع می کرد تا برای دوچرخه سواری بانوان بر اساس موازین قانونی و عرفی و شرعی درخواست و تقاضای مساعدت داشته باشد، ناراحت شدم که چرا برای یکی از بدیهی ترین حقوق بانوان ما در شهری مدعی فرهنگ و توسعه مثل بیرجند، جا و مکان و ذهنیت های مطلوب وجود ندارد که ایشان باید اینطور در فضای مجازی، حقش را مطالبه کند. رفتارهای اجتماعی مطلوب، یکی از پیامدهای فرهنگ مطلوب است، فرهنگ مطلوب، یکی از زیرساخت های مهم توسعه است، و این رفتارها شکل نمی گیرند و قوام نمی یابند مگر در دایره ی مقدسی به نام تفریح و شادمانی های سالم. امیدوارم به بهانه اولین برف زمستانی بیرجند و داغ دلی که همیشه بر دلهایمان می ماند و با مشتی گل و لای در تپه ها و بیابانهای اطراف بیرجند قاطی می شود و سرانجام هم به جایی نمی رسد، برای تفریح و شادی مردم ارزش بیشتری قائل شویم. این طور، بهتر و بیشتر قدر نعمات خدا را می دانیم و شکرگزارش هستیم و روندهای توسعه ای را سریع تر و صحیح تر طی می کنیم. ما برای جامعه ی زیباتر، نیازمند روان و روح آرامی هستیم که حداقل نیمی از آن را باید در تفریح و شادی سالم پیدا کنیم.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را درباره این سرمقاله به شماره ۰۹۳۰۴۹۴۳۸۳۱ ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


برنا – مدیرکل دفتر امور شهری و شوراهای استانداری خراسان جنوبی گفت: ۱۶ دستگاه تنفسی

بیشتر

جم – امروز برای بررسی احوالات استان در سالی که گذشت سری به روزنامه های

بیشتر

چند روز پیش یکی از همکاران پزشک مطلبی برایم ارسال کرد که گویا قرار است

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فرم

فرم گزارش اشکال در سایت