حرف، حرف می آورد

بهروزی فر- شاید برای شما هم پیش آمده که نیاز به گوش شنوایی داشته اید و دل تان میخواسته کسی در لحظه، کنارتان باشد و برایش یک دل سیر صحبت کنید، یا برعکس، خیلی اتفاقی با یک نفر همراه شده اید و ناخودآگاه و خیلی غیرمنتظره، شده اید گوش شنوای حرف های بیشمارش، اتفاقی که همین چند روز پیش تجربه اش کردم. برای انجام چند کار اداری و البته چند خرید جزئی، بهترین گزینه برای کمتر شدن بازه های زمانی معطلی برای سرویس، گرفتن یک تاکسی به شکل ساعتی بود. همه حرف ها از یک پرسش شروع شد، مسیر حرکت که بر اساس اولویت عنوان شد. راننده پرسید: کرایه رو چطور می پردازین؟ گفتم: قطعاً با کارت، البته اگه دستگاه کارتخوان خدمت تون هست؟ گفت: کارتخوان که هست ولی ترجیحاً پول بدین بهتره. گفتم: آخه با این شرایط کرونایی، پول که خیلی خطرناکه. گفت: ای بابا، ما که کرونا رو گرفتیم، بَدَم گرفتیم ولی از مرگ رهیدیم. یک مریضی گرفتم که ۱۰ میلیون هزینه بهم تحمیل کرد، چون بیمه ام، مدارک پزشکی رو بردم تأمین اجتماعی، گفتن یک میلیون و ۴۰۰ بهتون پرداخت میشه، منم گفتم من کلی هزینه کردم این اصلاً عادلانه نیست و هیچ بخشی از هزینه هام رو نمی پوشونه، گفتن همینه که هست، ما تصمیم گیر نیستیم. منم بی خیال شدم و عطاشون رو به لقاشون بخشیدم و گفتم من که نه یارانه معیشتی می گیرم و نه سهام عدالت دارم و این تسهیلات مشاغل آسیب دیده هم شامل حالم نشد، این یک و چهارصد رو هم نمی خوام. بعد، از سکوت بنده استفاده کرد و گفت: یارانه معیشتی رو به امثال پسر خالم دادن که هم خونه داره، هم ماشین، یه طبقه آپارتمان هم داره که داده اجاره و با این همه دارندگی، مددجو هم هست، بعد اونوقت من که خودمم وُ این تاکسی و یه واحد آپارتمان نقلی ۷۵ متری، نه یارانه معیشتی گرفتم، نه بسته های کمک معیشتی که به خیلی ها دادن. گفتم:پس شما که اینقدر سخت بیمار شدید و اینقدر شرایط تون دشواره ، باید بیشتر ملاحظه کنین، ان شاء الله واکسن زودتر برسه و شما هم از این نگرانی ها در بیاید. گفت: ای بابا، واکسناشون به چه دردی می خوره، یکی از بستگان ما توی بیمارستان… پرستاره، میگه من که واکسن نمیزنم و ترجیح میدم با همین ماسکی که دارم و رعایت بهداشت، ادامه بدم. بنده خدا، گرم صحبت بود که ماشینی چراغ قرمز رو رد کرد و اگر بلافاصله ترمز نمی زد، تصادف بدی رخ می داد. ماشین به سرعت رد شد و این راننده بینوا، نفس عمیقی کشید و همین طور که راه می افتاد، گفت: من نمیدونم کی به اینا گواهینامه داده، یه مشت جوون ‌کم تجربه که هیچ غصه ای ندارن، ماشین بابای بنده خدا رو سوار میشن و اینطور توی شهر ویراژ میرن و دور دور می کنن. همینان که هر روز یه تصادف درست می کنن و برای مردم دردسرساز میشن. همین چند وقت پیش، یکی شون توی خیابون… چپ کرد و به دو تا ماشین دیگه خورد و بهشون آسیب زد. بابای بنده خدای این جوون که اومده بود، کارمنده، دلت به حالش می سوخت، بنده خدا پیاده میره محل کارش، چون از پس هزینه های بنزینش برنمیاد. حالا این بچه کم سن و سال، بی گواهینامه، زده هم ماشین رو داغون کرده هم کلی خسارت به اون دو تا ماشین زده. به مقصد که رسیدیم، بعد از انجام کاری که داشتم، دوباره سوار شدم، راننده نبود، کمی جلوتر، او را در بین جمعی دیدم که خودرویی را از کانال کنار خیابان بیرون می کشیدند. کار که تمام شد برگشت و در حالی که ماشین را روشن می کرد، گفت: من نمیدونم شهرداری چرا این جوهایی که لبه هاشون رفته و نشست هم کردن رو درست نمیکنه؟ روزی چند نفر مثل این بنده خدا باید بیفته توی جوی آب که لبه هاش رو درست کنن، آخه این جوها که جو نیست، خوبه بارندگی نداریم، تا یه رگباری میاد، آب توی خیابون راه می افته، یا شیب خیابون جوریه که آب به کانالا هدایت نمیشه، یا اینقدر عمق جوها کمه که جوابگو نیست و آب توی خیابون راه می افته و کلی دردسر درست می کنه. بعد ادامه داد: جوها که تنها نیست، شهرداری اینقدر برای فضای سبز هزینه می کنه، بعد در عین بی سلیقگی گل هایی میکارن که عمرشون خیلی کوتاهه، درخت ها هم همین طور، شهرداری خیلی راحت می تونه کلی عناب یا زرشک بکاره، مردم از میوه هاش استفاده کنن، برای خودش هم درآمد داره، اینا می تونن از تجربه شهرداری قاین و کشت زرشک استفاده کنن، شهرداری فردوس هم کلی درخت پسته کاشته، ما چطور نمیتونیم این کار رو بکنیم، تنها کاری که شهرداری کرده اینه که اومده در عین بی سلیقگی وسط بلوار پیامبر اعظم درخت توت کاشته، شب ها مردم میرن به توت خوردن و هر آن ممکنه حادثه درست کنن. حرف هایش همچنان ادامه داشت، هر اتفاق، تصویر، کلام یا حرفی، مقدمه ای می شد برای حرف هایی که به قول خودش، کاملاً کارشناسی بود و اگر تصمیم گیران استان در اتاق های فکرشان، حتی به گوشه ای از آنها توجه می کردند، دردهای مردم اینقدر روی دلشان تلنبار نمی شد.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود درباره این سرمقاله را از طریق ۰۹۹۲۲۱۳۴۲۸۷  اعلام یا ارسال بفرمایید)
۰۹۱۵۹۶۱۵۹۷۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


نصرآبادی- رئیس جمعیت هلال احمر شهرستان بیرجند از ارائه آموزش‌های امدادی به بیش از ۱۱

بیشتر

اویس- کارشناس ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان جنوبی گفت: در جشنواره نیایش

بیشتر

قاسمی – انتخابات مجلس دوازدهم در ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد که در نتیجه آن

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فرم

فرم گزارش اشکال در سایت