از غرایزتان پیروی کنید
ذهن هوشیار شما فقط می تواند بهطور همزمان بین ۵ تا ۹ فکر را در خود جای دهد. بنابراین هر مشکل پیچیده با پارامترهای زیاد (بهطور متوسط ۷ عامل) میتواند بخش هوشیار مغز شما را به دردسر بیندازد و کارکرد آن را مختل کند که نتیجه طبیعی آن گرفتن تصمیمهای ضعیف است. اما بخش ناهوشیار یا ناخودآگاه مغز ما در بررسی مشکلات پیچیده بسیار بهتر عمل می کند. افرادی که بهظاهر تصمیمهای سریع میگیرند، به جای اعتماد به ذهن هوشیار یا خودآگاه خود که در برابر مشکلات پیچیده محدودیتهای زیادی دارد، در اصل به کاری که ذهن ناخودآگاهشان انجام میدهد، اعتماد می کنند.
عبور از جنبه مثبت و منفی
نحوه کلاسیک برخورد با جنبه های مثبت و منفی هر موضوعی تهیه یک فهرست از ابعاد مختلف قضیه است. ترتیب کار اینطوری است که باید روی یک تکه کاغذ دو ستون بکشید؛ زیر یکی از آنها نتایج مثبت تصمیمی را که می خواهید بگیرید، بنویسید و زیر دیگری نتایج منفی این تصمیم را، و درنهایت هر طرف که وزنه سنگین تری داشته باشد، برنده است. اما استراتژیای که می خواهیم اینجا به شما آموزش دهیم، ارتباط چندانی به سنگین بودن بعد مثبت و منفی قضیه ندارد. اگر یکی از نکات مثبت فهرست شما «دریافت یک میلیارد تومان پول نقد» و یک گزینه منفی فهرست «خیس شدن زیر باران» باشد، باید بدانید که این دو هیچ ربطی به هم ندارند تا هر کدام دیگری را از دور خارج کنند. برخی افراد این مشکل را با امتیاز دادن به هر یک از گزینه های فهرست شان برطرف میکنند. برای مثال یک نتیجه عالی ممکن است امتیاز +۲۰ داشته باشد و یک ریسک نسبتا کوچک عدد -۱ را به خودش اختصاص دهد. این تکنیک به شما کمک می کند که گزینه های خود را با دید منطقیتری بررسی و سپس بر اساس امتیازها انتخاب کنید. ما نکات مثبت و منفی همیشه هم اینقدر واضح و آشکار مقابل چشممان قطار نشدهاند. شاید هم شما اصلا اهل تهیه چنین فهرستی نباشید. خصوصا اگر آدمی خودانگیخته باشید، یعنی به صورت آنی و بدون تصمیمگیری قبلی عمل میکنید در نتیجه نتیجه مورد نظر را بدست نخواهید آورد.
۱ بهمن؛ زادروز فردوسی، استاد سخن
اول بهمن ماه سال ۳۱۹ هجری شمسی، روزی است که در آن «حکیم ابوالقاسم فردوسی» حکیم سخن، حکیم توس و استاد سخن پا به عرصه وجود گذاشت.«ابوالقاسم حسن پور علی طوسی» معروف به فردوسی در روستای پاژ در شهرستان از توابع طبران توس در خراسان دیده به جهان گشود. نام او همه جا ابوالقاسم فردوسی شناخته شده است. پدرش از دهقانان طوس بود که ثروت و موقعیت قابل توجهی داشت. وی از همان زمان که به کسب علم و دانش می پرداخت، به خواندن داستان هم علاقهمند شد.همان طور که در زندگینامه فردوسی آمده است، آغاز زندگی وی هم زمان با گونهای جنبش نوزایش در میان ایرانیان بود که از سده سوم هجری آغاز شده و دنباله و اوج آن به سده چهارم رسید. فردوسی از همان روزگار کودکی بیننده کوششهای مردم پیرامونش برای پاسداری ارزشهای دیرینه بود و خود نیز در چنان زمانه و زمینهای پا به پای بالندگی جسمی به فرهیختگی رسید و رهرو سختگام همان راه شد. فردوسی از همان ابتدای کار که به کسب علم و دانش پرداخت، به خواندن داستان هم علاقهمند شد و مخصوصا به تاریخ و اطلاعات مربوط به گذشته ایران عشق میورزید. همین علاقه به داستانهای کهن بود که او را به فکر به نظم درآوردن شاهنامه انداخت.وی مدتها در جستجوی این کتاب بوده است و پس از یافتن دستمایه اصلی داستانهای شاهنامه، نزدیک به ۳۰ سال از بهترین ایام زندگی خود را وقف این کار کرد. کودکی و جوانی فردوسی در زمان سامانیان سپری شد. شاهان سامانی از دوستداران ادب فارسی بودند. آغاز سرودن شاهنامه را بر پایه شاهنامه ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی بوده است.