استاندار هشتم و چالش سرعت گیرهای توسعه استان

هرم پور

تصور بفرمایید ایام قبل از کرونا هست یا کرونا تمام شده و شما راننده ی یک خودروی مناسب هستید و قصد کرده اید مسیری را با تعیین یک مبدأ اولیه و یک مقصد ثانویه طی کنید. ماشینتان را آماده کرده اید و خودتان هم با یک روحیه شاد پشت فرمان نشسته اید و خانم و بچه ها را هم با وعده ی یک سفر خوب و مفرح سوار فرموده اید و کلی هم بساط چیده اید که در مقصد، دمی استراحت کنید و لحظاتی، لذت ببرید. باک خودرو را پر از بنزین کرده اید و ساز یک سی دی مجاز نشاط آفرین را هم کوک کرده اید و گاز ماشین را هم گرفته اید که انشاءا… بر اساس محاسبه مسیر، نیم ساعت دیگر در مقصد باشید. غافل از اینکه ده دقیقه بعد به مسیری می رسید پر از سرعت گیرهای پشت سر هم و اعصاب خرد کن! سرعت گیر اول، سرعت گیر دوم، سرعت گیر سوم، سرعت گیر دوازده، سرعت گیر بیستم، …همینطور هرچه جلوتر می روید احساس می کنید سرعت گیر ها به هر دلیل، بیشتر و بیشتر می شوند؛ آنهم در مسیری که منطق ترافیک می گوید هیچ نیازی به سرعت گیر نیست. عقل حکم می کند برای خرد نشدن جلوبندی ماشینتان و احیاناً صدمه ندیدن خودتان و خانواده و وسایلتان، سرعت را خیلی خیلی کمتر از حد معمول کنید. این اتفاق می افتد و می بینید چهل و پنج دقیقه گذشته و شما هنوز نصف مسیری را که قرار بود نیم ساعته برسید، طی نکرده اید. با اعصابی داغون شده، یا ادامه می دهید و با معطلی فراوان و عقب افتادن از برنامه هایتان به مقصد می رسید و یا هم عطای تفریح خوب را به لقایش می بخشید و از همانجا بر می گردید! داستان استان ما هم چنین داستانیست. بیش از شانزده سال از تأسیس خراسان جنوبی می گذرد. در مسیر توسعه، سرعت گیرهای بی مورد، همیشه دردسرساز، کُند کننده ی سرعت حرکت، و خارج کننده ی سرنشینان از مسیر و انداختن آنها به شانه های خاکی و شاید حتی آسیب رساندن های متعدد به آنها یا حتی مدتهای مدید، متوقف کردنشان بشود. برنامه های ناکارآمد، تعلل در تخصیص بودجه ها و اعتبارات، فقدان اولویت سنجی در تخصیص اعتبارات و امکانات، تحمیل تصمیم ها، اجرای سندهای نامناسب، دور کردن مردم از مشارکت در توسعه، تهدید و ارعاب و حتی گاهی محدود و خفه کردن رسانه ها، تغییر مدام اولویت های اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی، غالب شدن سیاسی کاری ها بر تخصص ها، و از همه مهمتر، جابجایی ها و عزل و نصب های مکرر، مهم ترین سرعت گیرهای مسیر توسعه استانها هستند. چند روز پیش در سرمقاله روزنامه «خراسان» می خواندم که نویسنده نوشته بود «معتمدیان» پانزدهمین استاندار خراسان رضوی بعد از انقلاب است. یعنی بندگان خدا در آنجا هم به صورت میانگین، تقریباً هر دو سال و نیم یکبار، یک استاندار را تجربه کرده اند. اما آنها یک تفاوت مهم با ما دارند، آنها به تجربه آموخته اند که اگر قرار است به دلیل بی تدبیری و فهم غیردقیق و نامناسب برخی مسؤولین کشور از توسعه که حاصل جمع بی سوادی های انباشته شده در بعضی حوزه هاست، چنین جفایی در حق خودشان و مردمشان بشود، ترجیح بدهندکه بهترین ها را انتخاب کنند و برای سکانداری استان، نخبگان را، «خودشان» برگزینند، نه اینکه به این سادگی ها اجازه بدهند «کسی» را به آنها تحمیل بکنند. در فضای سکوت و خاموشی جالبی که این روزها در استان خراسان جنوبی حاکم شده است (و من آن را عموماً ماحصل یک ناامیدی خطرناک اجتماعی و بغض فروخفته ی حیرت آور و تأمل برانگیزِ دسته جمعی در میان مردم استان می دانم)، خیلی ها به این می اندیشند که آیا استان، دوباره در مسیر توسعه قرار خواهد گرفت؟ آیا این سرعت گیرهای بی مورد، نفس توسعه استان را نبریده است؟ و آیا امیدی به آینده توسعه می توان داشت یا باید کاسه کوزه ها را جمع کرد و به کناری نشست و فقط نظاره گر شاهکارهای بی بدیل و تحمیلی دوستان دولتی بود؟و اینکه اگر قبول کنیم نیروی انسانی کارآمد و توامند یک مزیت است، آیا دولت و نظام قصد دارد به ما به ازای آنچه از مزیت های استان در این سالها و به ویژه در این چند روز تحت عنوان جابجایی نیروی توانمند انسانی گرفته یا از ما اجاره کرده است، امتیازی حداقل در همان سطح به ما بدهد؟ !! به نظرم می آید این ماجرا بدون راه حل نیست. مهمترین راه حل آن هم برداشتن این سرعت گیرها یا به حداقل رساندن آنهاست. به عنوان مثال جمیع شرایط استان اینک نشان می دهد انتصاب و حضور یک استاندار جدید، نه تنها پیش برنده شرایط و وضعیت نخواهد بود، بلکه خودش به صورت نسبی یک سرعت گیرِ ساندویچی مقابل حرکت مسیر توسعه ای استان خواهد بود. استاندار جدید تا بیاید، روی صندلی و مسندش بنشیند، مدیران را بشناسد، طعم فرهنگ و سیاست استان را بچشد، از آخرین وضعیت بودجه ها و اعتبارات گزارش بگیرد و اوضاع دستش بیاید، خودش را پیدا کند و نهایتاً خواسته باشد قدم اول را بردارد، پایان سال شده و ایام آمادگی برای انتخابات ۱۴۰۰. بعدش هم که تا مرداد دلش خواهد تپید که روی مسند قدرت باقی می ماند یا نه؟. چرا برای یک بار هم که شده، جسارت و جرأت اجتماعی پیدا نکنیم و روی انتصاب یکی از معاونین فعلی استانداری که هم شناخت خوبی از استان دارد و هم با شیوه نامه و کتاب توسعه «معتمدیان» برای خراسان جنوبی آشناست، به عنوان استاندار یا حتی سرپرست استانداری تا پایان دولت تأکید نکنیم؟من هم همپا و هم صحبت و هم فکر با جمعی از دلسوزان و نخبگان استان، احساس می کنم در شرایط فعلی، این طرح، بهترین، اثرگذارترین و بهترین تصمیمی است که می تواند هم برای استان منفعت داشته باشد و هم مصلحت مردم و سیاست ها و برنامه ها را تأمین کند و هم شأن تلاش ها و کوشش های بی وقفه ی «معتمدیان» را در استان، حفظ کند. اگر نمایندگان محترم استان در مجلس، نخبگان، دلسوزان، و رسانه ها حمایت کنند قطعاً سرعت گیرها، سرعت کمتری از حرکت توسعه ای استان ما خواهند گرفت.
(لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را درباره این سرمقاله به شماره ۰۹۳۰۴۹۴۳۸۳۱ ارسال بفرمایید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


نصرآبادی- رئیس جمعیت هلال احمر شهرستان بیرجند از ارائه آموزش‌های امدادی به بیش از ۱۱

بیشتر

اویس- کارشناس ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان جنوبی گفت: در جشنواره نیایش

بیشتر

قاسمی – انتخابات مجلس دوازدهم در ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد که در نتیجه آن

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فرم

فرم گزارش اشکال در سایت