آتش اعتیاد زیردرختان قبرستان

مهدی آبادی- هوا که تاریک می‌شود کم کم سر و کله شان پیدا می شود. تاریکی قبرستان را محل مناسب به دور از چشم دیگران می ببیند تا بدور از هیایو کار خودشان را انجام دهند. به گفته اهالی بیشتر ظهرها و شب ها در مناطق مرکزی قبرستان بدون اینکه توجه کسی را جلب کنند، مواد مصرف می کنند. چندباری هم این پاتوق کردن ها باعث معضلاتی شده بود. چه برای ساکنان و چه برای خود قبرستان. چند شب پیش هم در قبرستان بیرجند ته سیگار روشن بر روی درختچه‌های ترون باعث آتش سوزی در این محل شد. طبق بررسی ها این حادثه هم به حضور معتادان در قبرستان بی ربط نیست هر چند نمی توان با اطمینان این را گفت.

شب معتادان در قبرستان
از قدیم و ندیم گفتند شب‌ها به قبرستان نروید اما برای پاسخ به برخی از سوالات باید این کار را انجام می دادم. ساعت ۱۱ شب به قبرستان می روم. در نگاه اول سکوت و تاریکی شب خودنمایی می کند و خبری در قبرستان نیست. در حوالی گشت زدن هایم چشمم به چادر مسافرتی در گوشه ای از قبرستان می افتد که ۳ نفر در آن به قران خواندن مشغول هستند. تعجب را از نگاهشان می فهمم. خودم را معرفی می کنم و اجازه می گیرم سوالاتی درباره حضور معتادان در قبرستان و آتش سوزی بپرسم. از آتش سوزی اطلاعی ندارند اما از حضور افراد معتاد در قبرستان اطلاعات خوبی را می دهند. یکی از آنها که انگار دل پری هم دارد، می گوید: «معمولا
شب ها در نقاط مرکزی قبرستان که روشنایی خوبی ندارد، می روند و بعد از مصرف به خانه هایشان برمیگردند.».

کنج مقبره ها ، مورد علاقه معتادان
وی اضافه می کند: «قبرستان که در و دیواری ندارد و خیلی راحت از طرف محله موسی بن جعفر وارد قبرستان
می شوند و نظارتی هم نیست». از آنها درباره پاتوق معتادان سوال می کنم که در جواب می گویند :« اگر حاضرید شمارا آنجا می بریم.» قبول کردم و همراه با ۲نفرشان به پاتوق های معتادان رفتم. هوا مهتابیست و بدون نور نیز می توان در تاریکی قبرستان قدم زد. به مخروبه ای در مرکز قبرستان می رویم که گویا مقبره ای در آن است. دو در داشت که یکی از آن را بسته بود. با نور گوشی ، نگاهی به داخل آن می اندازم. ته سیگارهای رها شده در کنار آثار دود سیاه در گوشه کنار دیوارها، نشان از حضور معتادان بود. پیرمرد همراهم به قفل اشاره و می گوید: « تا چند وقت پیش این در باز بود و آخر شب برخی به اینجا می آمدند. اما جدیدا این قفل را انداخته اند». پیرمرد نقاط دیگری را هم به ما نشان می دهد.نقاطی که مشخصه های خاصی دارند.چند ته سیگار ، سرنگ و کنج دیواری که آثار دود روی آن مشخص است.طبق بررسی ها ، نقاط کور و کنج مقبره ها ، مورد علاقه معتادان هستند.

ته سیگار زیر پای درختان
پای برخی درختان کاج در قبرستان نیز ته سیگارهایی به چشم می خورد. ته سیگارهایی که یا بخاطر عدم نظافت به موقع اینطور به چشم می آمدند یا نشان حضور مداوم معتادان هستند.همراهمان که نمی خواهد نامش فاش شود، می گوید: « برگ های سوزنی خشک شده زیر درختان، با کمترین آتش، شعله ور
می شوند و اگر آتش سوزی چند روز پیش اتفاق افتاده علتش را همین می دانم.» وی به تانکری که در قسمتی از قبرستان وجود دارد اشاره و اظهار می کند: «زیر این تانکر اتاقکی است که فردی در ازای تمیز کردن برخی نقاط اینجا، در آن می خوابد.» تانکر دو در کوچک دارد که یکی از آن قفل و دیگری بدون قفل است.طبق گفته ها، در بدون قفل راه عبور و مرور فرد معتاد است.» طبق یک بررسی کوتاه، صحت ادعا ها درخصوص حضور معتادان در قبرستان روشن می شود.مرد همراهمان را به چادرش رساندم. پرسیدم همیشه اینجا هستید؟ پیرمرد خندید و گفت:« فکر
می کنی بیخانمان هستیم؟ چند سالی هست که برای قرآن خواندن سرقبر متوفی شبهارا اینجا می گذرانیم. بخاطر همین خوب می دانم در اینجا چه خبر است.».

پاتوق های قبرستانی
پیرمرد نشان محل دیگری را نیز به من داد که برای بررسی بیشتر به آنجا بروم. راست می گفت.آنجا هم پاتوق های دیگری بود و نشان از حضور معتادان در نقاط مختلف قبرستان داشت. تقریبا ترسم از قبرستان ریخته بود و در آن به دنبال سوژه های مدنظرم، قدم میزدم. حواسم نبود ساعت از نیمه شب گذشته است! به سمت ماشین حرکت کردم که در میانه راه، دو فرد بی سیم به دست نزدیک شدند، انگار منتظرم بودند.گویا از ابتدا متوجه حضورم شده بودند و برایشان سوال شده بود اینجا چه می کنم. لباس شخصی داشتند. پرسیدند اینجا چه کار می کنم؟ درباره گزارشم توضیحاتی داده و کارت خبرنگاری ام را به عنوان صحت ادعاهایم نشان دادم. پوزخندی زد و گفت: «فکر می کنی این کارها تاثیری هم دارد؟» .

دستگیر می کنیم اما … ؟!
چند دقیقه ای به صحبت پرداختیم. نکاتی درباره دیگر پاتوق های معتادان در سطح شهر گفت و به این نکته اشاره کرد که این وقت شب اغلب معتادان در گرمخانه ها یا پاتوق های خودشان استراحت می کنند و اغلب اوایل شب اینجا پرسه می زنند. از او درباره اینکه چرا با معتادان برخورد
نمی کنید می پرسم. می گوید: «ما دستگیر می کنیم اما آزاد می شوند.» دلیلش را پرسیدم اما جوابی نداد. گمانم فکر کرد سوال پیچش میکنم .کارت شناسایی ام را پس داد و گفت زود محل را ترک کنید.
یکی از شهروندان که خانه اش در نزدیکی قبرستان بیرجند قرار دارد، اطلاعات خوبی به ما می دهد. عباسی می گوید: بسیاری از متکدیانی که در قبرستان حضور دارند، معتاد هستند و با اینکه گاهی از سوی شهرداری جمع آوری می شوند اما باز دوباره برمی گردند. وی با بیان اینکه بیشتر این معتادها در اواسط هفته به قبرستان
می آیند، می افزاید: ظهر و ب به دلیل اینکه کسی در قبرستان نیست بهترین زمان برای دورهمی آنها است و نظارتی موثری نیز در قبرستان نیست. عباسی اضافه می کند: متاسفانه گاهی وقت ها مزاحم خانواده همسایه ها نیز می شوند که چندبار دعوایی بین اهالی و آنها در این منطقه شده است.
یکی دیگر از شهروندان با بیان اینکه مرکز قبرستان پاتوق این افراد می باشد، می گوید: به دلیل نور کم و مقبره های قدیمی این مناطق محل مناسبی برای این افراد شده و تاکنون برخورد های قانونی نیز نتوانسته از حضور این افراد کم کند. البته محمدی این حق را به مسئولان می دهد که نمی توان آنها را زیاد در زندان نگه داشت و اضافه می کند: تا زمانی کار مناسب برای این افراد شکل نگیرد، وضع همین است. وی با بیان اینکه به نظافت قبرستان نیز توجه آنچنانی نمی شود، می گوید: اگر نظافت قبرستان مرتب انجام شود دیگر این برگ های خشک باعث آتش سوزی در این محل نمی شود و مسئولان شهرداری در این گرمای طاقت فرسا تابستان باید بیشتر به نظافت این منطقه توجه کنند

دوباره برمی گردند
رئیس سازمان مدیریت آرامستان‌های شهرداری بیرجند نیز با بیان اینکه منشا آتش سوزی در حاشیه خیابان بوده،
می گوید: در باره اینکه این آتش سوزی کار افراد معتاد بوده نمی توان نظر قطعی داد و شاید فرد عبوری در حاشیه خیابان ته سیگارش را از ماشین پرت کرده و باعث این آتش سوزی شده است. محسن کدخدا به نقش باد نیز اشاره و می افزاید: متاسفانه این باد نقش زیادی در شعله ور شدن آتش در این منطقه داشته است. وی به حضور افراد معتاد در قبرستان اذعان و عنوان میکند: برخی از آرامگاه های خانوادگی به دلیل عدم رسیدگی محل مناسبی برای تجمع این افراد شده است. وی به همکاری نیروی انتظامی اشاره و می افزاید: با همکاری نیروی انتظامی و همکاران شهرداری چندبار این افراد را جمع آوری کردیم که متاسفانه بعد از مدتی دوباره باز میگردند. وی ادامه میدهد: این افراد کار ندارند و پس از مدتی دوباره به مصرف روی می آورند که کنترل آن دیگر بر عهده ما نیست.کدخدا با بیان اینکه این افراد معمولا اواسط هفته به قبرستان می آیند، تصریح کرد: در این روزها جمعیت کمی در قبرستان حضور دارند و به راحتی از سمت یکی از خیابان های شهر وارد قبرستان می شوند.

آرامستانی که آرام نیست . . .
به نظر می رسد در شرایط کرونا و خلوت شدن قبرستان ، معتادان با خیال راحت تری در این مکان پرسه می زنند.معتادانی که گویا اغلب هم بی خانمان اند و به اصطلاح چیزی برای از دست دادن ندارند.این موارد به جد ترس مردم را از حضور در قبرستان یا به اصطلاح آرامستان بیشتر می کند.اما به نظر می رسد آرامستان، دیگر آرام نیست.باید فکری کرد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


برنا – مدیرکل دفتر امور شهری و شوراهای استانداری خراسان جنوبی گفت: ۱۶ دستگاه تنفسی

بیشتر

جم – امروز برای بررسی احوالات استان در سالی که گذشت سری به روزنامه های

بیشتر

چند روز پیش یکی از همکاران پزشک مطلبی برایم ارسال کرد که گویا قرار است

بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


فرم

فرم گزارش اشکال در سایت